کتاب «قرار ملاقات» اثری از نویسنده مبارز، «هرتامولر» است که قلم توانا، نثر شاعرانه و شفافش پس از 27 سال جسورانه اندیشیدن و قلم زدن، در سال 2009 جایزه نوبل ادبیات را برایش به ارمغان آورد. رمان «قرار ملاقات» یکی از مشهورترین آثار او است و مانند سایر آثارش، ژرفاندیشی و هوشمندی هرتامولر در به تصویر کشیدن روزگار تلخ در فضای هراسآور تحت حکومت دیکتاتوری، از ویژگیهای برجسته این داستان است.
هرتامولر خود در جوانی در شرایط خفقان رومانی در حکومت چائوشسکو زیسته است. در کتاب قرار ملاقات نیز، شخصیتهای داستان در ناامیدی، ترس و بیاعتمادی، روابط عاطفی و انسانی را تجربه میکنند و با پیچیدگیهای روانی کلنجار میروند.
رمان داستان تلخ زنی را روایت میکند که بارها سرگرد آلبو او را احضار کرده است. این زن جوان که در کارخانه تولید پوشاک کار میکند، راوی داستان است. او قرار است با یکی از ماموران سکوریتات (سازمان اطلاعات و حکومت کشور رومانی در زمان حکومت کمونیستی چائوشسکو) ملاقات کند و بازجویی شود. او بارها احضار شده است ولی این بار با خود فکر میکند که شاید اتفاق دیگری افتاده باشد؛ اما گناه این زن جوان چیست؟
مخاطبان هرتا مولر میگویند:
او بیمها، ناامیدیها و دشواریهای زندگی زیر سایه حکومت دیکتاتوری را ماهرانه به تصویر کشیده است و داستانی گیرا و تاثیرگذار خلق کرده است.
برای خوانندگانی که دیکتاتوری را تاب آوردهاند و یا در تبعید ناخواسته بهسر میبرند، داستانی ملموس و آشنا است. آنها معتقد هستند که:
مولر در «قرار ملاقات» جراحت جامعه خفقانآور در دوران حکومت چائوشسکو را بهخوبی توصیف میکند.
در بخشی از توصیف «النور جی. بادر» از قرار ملاقات میخوانید:
در واقع، تصویر او از زندگی در رومانی کمونیستی، خوانندگان را وادار میکند که نسبت به رژیم سرکوبگر احساس ضدیت شدیدی داشته باشند. مولر به طرز محسوسی تلخی دنیایی را میسازد که در آن اعتیاد به الکل، خشونت، فساد و خیانت شخصی امری عادی است.
آشفتگیهای ذهنی راوی داستان این چنین توصیف میشود:
هر روز استرس هر روز بیخوابی، هر روز ترس، هر هفته تماس، هر هفته ملاقات با مامور سکوریتات، هر بار همان سوالات، هر بار همان تهدیدات، چرا تمام نمیشود؟ چرا این وحشت پایانی ندارد؟
در بخشی دیگر از داستان میخوانیم:
با خودم قرار گذاشتم گریه نکنم. امروز پاول نفهمید از اینکه شاید آلبو مـرا بـه سلول زیر ادارهاش بفرستد چقدر ترسیدهام. من چیزی بروز ندادم. اگر چنین اتفاقی بیفتد، خیلی زود میفهمد. تراموا آهسته حرکت میکند. آلبو مثل همیشه، به رسم خوشامد آب دهانش را با بوسهای روی دستم میچسباند.
پیش از این نیز بارها و بارها احضار شدهام:
رأس ده سه شنبه، رأس ده یکشنبه چهارشنبه دوشنبه انگار سالها به سرعت هفته میگذرند، متعجبم چطور زمستان این قدر زود پشت بند تابستان آمده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
موقع رفتن به ایستگاه تراموا دوباره از کنار درختچههای توت با آن میوههای سفیدشان که از میان توری حصار بیرون زده عبور میکنم. مثل دکمههای صدفی که از زیر دوخته شده یا مستقیم به زمین کوک شدهاند یا شاید مثل تکههای نان، مرا به یاد دستهی پرندگان کاکل سفیدی میاندازند که منقارشان را برگرداندهاند اما در واقع خیلی کوچکتر از پرندهاند هر چه هست آدم را منگ میکند.
ترجیح میدهم به برف نشسته بر روی چمنزار فکر کنم اما آن برگها حس سردرگمی به آدم میدهد و یاد گل سفید آدم را خمار میکند حرکت تراموا برنامهی ثابتی ندارد. ظاهراً صدای خشخش برگ میدهد. به گوش من که اینطوری می آید، مگر اینکه اینهایی که میشنوم صدای برگهای خشک سپیدار باشد. آهان رسید مثل همیشه توی ایستگاه توقف میکند گویا امروز برای بردنم عجله دارد.
هرتا مولر، شاعر و نویسنده اروپایی 17 اوت 1953 در رومانی چشم به جهان گشود. آثار او در رومانی سانسور میشد. او که زنی مبارز و شجاع بود، حکومت نیکلای چائوشسکو او را تحت فشار زیادی قرار میداد. سرانجام در سال 1987 او مجبور به ترک رومانی شد و به آلمان مهاجرت کرد.
هرتامولر پیش از دریافت جایزه نوبل ادبیات در خارج از آلمان نامی ناآشنا بود؛ ولی تجربهاش از سرکوب سیاسی و اختناق ملموس بود و توانست آثاری تاثیرگذار و عمیق خلق کند و توجه آکادمی نوبل جلب کند. سخنگوی نوبل هنگام اعلام جایزه با تاکید بر این نکته که در حکومتهای دیکتاتوری واژگان را میربایند و نابود میکنند، هرتا مولر را برای بهکارگیری از واژههای سنجیده و دقیق ستود و گفت: «او واقعا درباره زندگی در یک کشور تحت حکومت دیکتاتوری، داستان برای گفتن دارد.»
داستانهای هرتامولر که از آنها میتوان به «سرزمین گوجههای سبز»، «گذرنامه» و «اردوگاه عذاب» اشاره کرد، تنها روایت سرکوب در رومانی و تخیلات نویسنده نیست؛ بلکه یک حقیقت جهانی است که در قلب انسانها نفوذ میکند؛ چه در خفقان بهسر ببرند، چه در تبعید و چه در آزادی.
بد نیست که بدانید کتاب سرزمین گوجههای سبز که در سال 1998 هم برندهٔ جایزهٔ ایمپک دوبلین شد، نام هرتامولر را در ادبیات جهانی ماندگار کرد.
من در رومانی به دنیا آمدم، در آنجا بزرگ شدم و تا 32 سالگی در آنجا زندگی کردم. من رومانی را با یک وضعیت ذهنی نسبتاً پیچیده ترک کردم. اولین کتابهایم را در رومانی نوشتم. اولین کتاب من زمینهای پست (ته دره) بود که در مورد دیدگاه یک کودک از منطقه آلمانی بانات (منطقهای در غرب رومانی) است. در آن کتاب و در کتابهای دیگر موضوع اصلی دیکتاتوری است. من چیز دیگری نمیدانستم. چیز دیگری ندیده بودم؛ و کارم را با همین موضوع ادامه دادم. معتقدم که نوعی ادبیات در سراسر جهان وجود دارد، ادبیات زندگینامههای خاص که به موازات رویدادهای شدید، به موازات زمان زندگی نویسندگان جریان دارد. بهعنوانمثال، در دهه 1950، گولاگ به اشکال خاصی در اروپای شرقی وجود داشت یا برای مثال، اردوگاههای کار؛ و سپس ما دوران ملی-سوسیالیستی را داریم، زمان هیتلر، نابودی یهودیان، موضوعی که بسیاری از نویسندگان در کنار زندگینامههای خود توصیف کردهاند... من معتقدم که این نوع ادبیات در همهجا وجود دارد، از کوبا تا چین.
من فکر نمیکنم که موقعیت جغرافیایی مهم باشد. آن موقعیت یا محیط ضروری است و من چشمانداز دیگری غیر از آنی که میشناسم، آنی که از آن آمدهام، ندارم. شخصیتهای ادبی من منعکسکننده اتفاقاتی هستند که برای انسان در یک جامعه یا سیستم توتالیتر رخ میدهد؛ و من معتقدم که این موضوعی نیست که من انتخاب کردهام، بلکه موضوعی است که زندگی برایم انتخاب کرده است. من آنقدر آزادی انتخاب ندارم. نمیتوانم بگویم: «میخواهم در مورد آن چیز یا آن چیز دیگر بنویسم.» من موظف هستم در مورد چیزهایی که به من مربوط میشود و چیزهایی که مرا در آرامش نمیگذارند بنویسم.
در اینجا برخی از نکات جالب در مورد این کتاب آورده شده است:
اگر به مطالعه آثاری که به موضوع دیکتاتوری و سرکوب میپردازند علاقه دارید، قرار ملاقات یک گزینه عالی برای خواندن است.
قرار ملاقات نوشته هرتا مولر با استقبال بسیار خوبی از سوی رسانه ها و افراد مواجه شده است. در زیر نقدهایی کلی از رسانه ها و نظرات افراد مشهور درباره این کتاب آورده شده است:
اگر اولین باری است که از بوک لند خرید میکنید میتوانید کتاب قرار ملاقات را با 25 درصد تخفیف تهیه کنید. برای آشنایی با شیوه خرید آنلاین کتاب میتوانید راهنمای خرید را مطالعه کنید.
اگر به ادبیات داستانی علاقهمندید، به صفحه خرید رمان هم سری بزنید.