«جنایت خفته» داستانی از مجموعه داستانهای خانم مارپل، زنی ماجراجو، باهوش و شجاع است که در اکتبر سال ۱۹۷۶ در بریتانیا به چاپ رسیده است. روایتی مبهوتکننده و یکی از زیباترین آثار آگاتا کریستی که دریچههایی نو را در دنیای رمانهای جنایی و پلیسی به سوی مخاطبان خود گشوده و الهامبخش بسیاری از نویسندگان بعد از خود بوده است. نشر «هرمس» «جنایت خفته» را با ترجمهی شیوا و گیرای گلرخ سعیدنیا در سال ۱۳۸۰ در ایران منتشر کرده است.
«جنایت خفته» داستانی از مجموعه داستانهای خانم مارپل، زنی ماجراجو، باهوش و شجاع است که در اکتبر سال ۱۹۷۶ در بریتانیا به چاپ رسیده است. روایتی مبهوتکننده و یکی از زیباترین آثار آگاتا کریستی که دریچههایی نو را در دنیای رمانهای جنایی و پلیسی به سوی مخاطبان خود گشوده و الهامبخش بسیاری از نویسندگان بعد از خود بوده است. نشر «هرمس» «جنایت خفته» را با ترجمهی شیوا و گیرای گلرخ سعیدنیا در سال ۱۳۸۰ در ایران منتشر کرده است.
این کتاب در سالهای جنگ جهانی دوم به نگارش درآمده و با حکایتها و داستانهایی درهم تنیده روایت می شود؛ گوئندا رید و جایلز، زن و شوهر جوان و یتیمی که با گذشت سه ماه از ازدواجشان هنوز خانهی مشترکی ندارند. داستان از پیشنهاد جایلز برای خریدن خانه و مهاجرت آنها از نیوزلند به انگلستان آغاز میشود؛ ماجراهایی پر رمز و راز که در خانهای ویلایی و قدیمیِ عصر ویکتوریایی با آن روبهرو میشوند. متنی جذاب و پرکشش که با قلم توانمند آگاتا کریستی به همراه مفاهیم روانشناختی و جرمشناسی، با شخصیتپردازی و فضاسازی بینقص و پایانی متحیرکننده روایت شده است.
نظر خوانندگان سراسر دنیا، دربارهی کتاب «جنایت خفته» چیست؟
«جنایت خفته» یکی دیگر از آثار درخشان آگاتا کریستی، پرفروشترین نویسندهی زن تاریخ و یکی از مشهورترین و محبوبترین نویسندگان تریلرهای جنایی است که علاقهمندان بسیاری را در سراسر جهان با خود همراه کرده است. احمد شرابیانی این کتاب را در کنار کتاب «الههی انتقام» یکی از روانشناسانهترین قصههای خانممارپل دانسته است. مخاطبان در ویکیپدیا «جنایت خفته» را کتابی فوقالعاده، مرموز و عالی و یکی از بهترین تریلرهای جنایی دانستنهاند؛ کتابی که هر لحظهی آن شما را به وجد خواهد آورد. منتقدان ساندی اکسپرس، این کتاب را پازلی پرپیچ و خم و غافلگیرکننده و در نهایت راضیکننده معرفی کردهاند.
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
در بخشی از داستان با شخصیت والتر فین همراه خواهیم شد: «گوئندا از آن طرف میز چوب ماهونی به آقای والتر فین نگاه میکرد. او مرد بسیار خستهای را میدید که حدود پنجاه سال داشت. صورتش معمولی و آرام بود. گوئندا با خودش فکر کرد که از آن نوع آدمهاست که اگر گاهگاهی با او برخورد کنی، سخت به یادش میآوردی. به اصطلاح امروزیها، آدمی که محبوب نیست. صدایش هنگام حرف زدن آهسته و نرم و خوشایند است. گوئندا به این نتیجه رسید که او وکیل بسیار سالمی است. گوئندا به اطراف دفتر نگاهی انداخت، دفترکار سهامدار عمده شرکت، فکر کرد که با خود آقای فین تناسب دارد. اثاثیه کهنه و کاملاً از مد افتاده، که مثل اشیای دورهی ویکتوریا، از کیفیت خوبی برخوردار بود. صندوقهای اسناد کنار دیوار، پر از پرونده بودند و روی آنها نام اعیان آن ناحیه نوشته شده بود: آقای جان ووسور ـ ترنچ، بانو جساپ، عالیجناب ارتور فولکز مرحوم. شیشههای پنجرهی بالارو کثیف بودند، پنجره به حیاط خلوتی باز میشد که میان دیوارهایی قرار داشت که کنار یک خانهی قرن هفدهمی بود.»
درباره نویسنده
آگاتا کریستی در کتاب «رکوردهای گینس» مقام اول پرفروشترین نویسندگان کتاب در تمام دوران و مقام دوم بعد از ویلیام شکسپیر، در میان پرفروشترین نویسندگان در هر زمینهای را به خود اختصاص داده است. کتابهای او تا کنون به ۱۰۳ زبان زندهی دنیا ترجمه شده است. از دیگر آثار این نویسنده میتوان به «قتل در خانه کشیش»، «قتل در قطار سریعالسیر شرق» و «شبح مرگ بر فراز نیل» اشاره کرد.