کتاب «چگونه پیر شدن را بپذیریم» با عنوان How to age در سال ۲۰۱۴ برای اولینبار توسط آن کارف (Anne Karpf) منتشر شد. کتاب «چگونه پیر شدن را بپذیریم» در ایران نیز با دو عنوان چگونه پیر شویم و چگونه پا به سن بگذاریم (ورود به دنیای سالمندی) نیز ترجمه و منتشر شده است.
رویکردی که در این کتاب آورده شده، رویکردی متفاوت و خاص نسبت به پیری است و بسیار پذیرفتنیتر و خوشایندتر است. این رویکرد، پیری را روندی مادامالعمر در نظر میگیرد، نه چیزی که فقط به آخرین مراحل زندگی محدود شده باشد. پیری فرصتی است برای رشد، در واقع بخشی جداییناپذیر از خود زندگی است. اگر بخت یارمان باشد، برای پا گذاشتن در این مسیر، باید تابوهای مربوط به پیر شدن را بشکنیم و قبول کنیم که پیر شدن اجنتنابناپذیر است.
کتاب اشاره به این موضوع دارد که زندگی طولانی، نشانهی این است که ما یا از نظر ژنتیکی شانس آوردهایم یا به کمک ثروت یا بخت و اقبال از این موهبت برخوردار شدهایم. وودی آلن تاکید میکرد که با پیر شدن مخالف نیست، چون راه بهتری برای فرار از جوانمرگی سراغ ندارد. این کتاب در قسمتی اشاره به فواید پیری میکند و در واقع معتقد است اگر خودمان را از الگویی که طبق آن پیری نشانهی کمبود است خلاص کنیم، معلوم میشود که طبیعت اغلب منصفتر از آن است که فکر میکردهایم.
سهیلا نظر خود را در مورد کتاب اینگونه بیان میکند: «وقتی به بالا رفتن سن و پیری فکر میکنم حس غمانگیزی بهم دست میده و هرگز دوست ندارم اون روزها رو تصور کنم. یک روز این کتاب رو در کتابفروشی دیدم و با توجه به فوبیایی که نسبت به پیری دارم تصمیم گرفتن بخرمش و بخونم. واقعا دیدگاهم رو تغییر داد و تعریف جدید از پیری بهم داد که نمیتونمـدر کلمات بیانس کنم. حتما کتاب رو تهیه کنید و اگر شما هم شبیه من از پیری ترس دارید، با این کتاب میتونید آرامش بگیرید.»
سامان در مورد کتاب در سایت فیدیبو نظرش را نوشته است که در زیر میخوانیم: «بالا رفتن سن را نمیتوان نادیده گرفت. جزئی از روند طبیعی زندگی انسان است. من این کتاب را خواندم و تا آخرین صفحه مشتاقانه آن را ادامه دادم. رویکردهای جدیدی که از پیری بیان میکند در کنار قلم خوب نویسنده، تبدیل به کتاب جذابی شده است که شما آن را رها نخواهید کرد.»
پاراگرافی از کتاب را که در مورد پیری است در زیر میخوانیم: «اگر از ما بخواهند به شیوه تداعی آزاد، درباره پیری صحبت کنیم، بیشترمان درباره چینوچروک، کفشهای راحتی و آلزایمر و چیزهایی از این قبیل حرف میزنیم؛ اما اینها کاملا گمراهمان میکنند، چون در این صورت انگار بالا رفتن سن را با کهنسالی یا بیماری اشتباه گرفتهایم. درواقع همه ما از لحظه تولد در حال پیر شدن هستیم، و میتوان گفت تولد مسبب پیری است. مسلما بدون تولد پیر شدن امکانپذیر نیست. به محض آنکه پیر شدن را فرایندی در نظر بگیرید که طی چرخه زندگی روی میدهد و در حال حاضر برای همه ما با هر سنی که داشته باشیم در حال روی دادن است، از چشماندازی متفاوت به آن مینگرید. این چشمانداز با چشمانداز معمول متفاوت است که در آن ما جوانیم و بعد ناگهان به شکلی جادویی، به محض اینکه به آستانه معینی میرسیم (بیستوپنج، سی، چهل یا پنجاه سالگی، به میل خودتان انتخاب کنید)، یک باره به دوران «پیری» منتقل میشویم. خلاص شدن از شرّ این دیدگاه از آن روی دشوار است که به لحاظ فرهنگی پا گرفته است. مطمئنا به همین دلیل است که بیشتر جوانان آرزو میکنند بزرگتر شوند. آنها بالاتر رفتن سن را با آزادیِ انجام دادن کارهایی که در حال حاضر از انجام دادنش منع میشوند مربوط میدانند. کِی میشود بتوانم تا ساعت ده بیدار بمانم؟ چه وقت اجازه دارم تنهایی به فستیوال موسیقی بروم؟ بیتابم زودتر هجدهساله شوم و دیگر خرید نوشیدنی برایم غیرقانونی نباشد.»
آن کارف یک جامعهشناس و روزنامهنگار است که به طور منظم با گاردین و سایر نشریات همکاری می کند. کتابهای معروف او با عبارتاند از: چگونه پیر شدن را بپذیریم که به ده زبان ترجمه شده است و خاطرات خانوادگی تحسینشدهThe War After: Living with the Holocaust. او استاد نویسندگی و فرهنگ زندگی در دانشگاه متروپولیتن لندن است.