ترس همیشه مانع بسیاری از کارهاست. کارهایی که به آنها علاقه داریم، کارهایی که در آنها استعداد داریم و کارهایی که دوست داریم برای یکبار هم شده آنها را تجربه کنیم. تریسی توتر در کتاب «ترس تنها یک کلمه سه حرفی است- جادهای بهسوی اعتمادبهنفس» به این موضوع مهم میپردازد.
ترس تنها یک کلمه سه حرفی است، کتابی خودیاری است که به شما کمک میکند با قدمهای کوچک و تغییر محیطتان، اتفاقات بزرگی را رقم بزنید. کتاب ترس فقط یک کلمه چهار حرفی است، در سال ۲۰۲۰ منتشر شد که در همان سال در فهرست پرفروشترینهای والاستریت ژورنال قرار گرفت.
همه نظرات زیر از گودریدز آورده شدهاند.
خوانندهای با توصیه خواندن کتاب به همه زنان مینویسد: «با کتابی عالی روبهرو هستیم که نمیتوانم آن را چطور توصیف کنید. دختران! همه شما باید این کتاب را بخوانید!»
مخاطب دیگری نیز از شروع قصه جالب خود با این کتاب میگوید: «بهصورت اتفاقی این کتاب را دیدم و راستش بخواهید از اسمش خوشم نیامد اما آن را شروع کردم. کمکم به آن علاقهمند شدم و بعدا متوجه شدم چقدر کتاب خوبی است. بیجهت نیست که میگویند کتابها را از روی جلد قضاوت نکنید!»
خوانندهای دیگری نیز بیان میکند: «خانم توتر در این کتاب راهکارهای بسیاری برای مقابله با مشکل ترس پیشنهاد کرده است و من در تلاش هستم که آنها را در زندگی خود به کار ببندم. این کتابی است که بعدها دوباره به آن برخواهم گشت.»
در بخشی از کتاب میخوانیم: «یکی از مشتریان من، بسازبفروش دیوانهای است که واقعاً کاریکاتور خودش است و من مخفیانه دوستش دارم، چون واقعاً به حرف دیگران اهمیت نمیدهد و کار خودش را میکند. سراسر وجودش پر از الماس است. ساعتمچیها و حلقههایش پوشیده از این سنگ هستند. شش ماشین دارد و اگر رولزرویس جدیدی عرضه شود، حتماً آن را میخرد. بهجز موهایش، همهچیزش شبیه خانواده کارداشیانهاست. به این راحتیها هم نمیشود کاری کرد تا تمرکز کند! راجع به همهچیز، پرشور و پرحرارت است. این را هم بگویم این مرد جدی است، پس موقع صحبت با او، حفظ آرامش کار راحتی نیست. من آرام و با اعتقاد راسخ با او حرف میزنم. اگر سستی از خود نشان دهم، او را از دست میدهم. همیشه نظر خودم را دارم و او به حرفم گوش میکند.
مسئله مهم درباره تیپهای قدرتمند این است که کنترلشان دست غرورشان است. همیشه چیزهایی را برایتان توضیح میدهند که در آن متخصص هستید. برای همهچیز یک «جواب» (اممم، نظر) دارند. این افراد همیشه عادت دارند قدرتمندترین آدم هر محیطی باشند، پس فکر میکنند متخصص هستند و هیچ سند و مدرکی باعث نمیشود نسبت به حرفهای شما حس بهتری پیدا کنند یا مطمئنتر شوند. من در کارم همیشه با این آدمها روبهرو میشوم. فکر میکنند بهتر از من میتوانند روی خانه قیمت بگذارند و همیشه راجع به اطلاعاتی که پیدا کردهاند، با من صحبت میکنند (که البته هیچ ارتباط یا زمینه مشترکی با کار ما ندارد.(»
در بخشی دیگر از کتاب با سرفصل ببینید با چه کسی روبهرو هستید، میخوانیم: «احتمالاً پیش از قرار گذاشتن با کسی، زمان زیادی را صرف جستوجوی نامش در گوگل میکنید. کار سادهای است. با استفاده از گوگل میتوانید بفهمید طرف مقابل کجا درس خوانده (و الان کجا کار میکند و اینکه سابقه قضایی دارد یا نه). شاید هم سری به اینستاگرام بزنید تا مطمئن شوید واقعاً مجرد است. به این میگویند عقل سلیم. راستش پلیس فدرال آمریکا باید زنان بیشتری را استخدام کند، چون اکثر دخترانی که در دفتر من کار میکنند، قبل از رفتن سر قرار شام، عملاً شماره تأمین اجتماعی طرف را میدانند. همه ما چنین کاری میکنیم چون وقتی پای مسئله مهمی وسط باشد ارزش تحقیق و جست وجو را دارد چه یک مصاحبه باشد، چه یک معامله بزرگ یا یک جلسه کاری معمولی معتقدم آگاهی بیشتر همیشه قدرت بیشتری به شما میبخشد.
اگر نمیتوانید یک ارتباط واقعی با طرف مقابلتان برقرار کنید، انتظار نداشته باشید بتوانید بدون ترس موقعیت را رهبری کنید.»
تریسی توتِر (متولد 11 اوت 1975) یک مشاور املاک، نویسنده و بازیگر آمریکایی است. او کار خود را بهعنوان یک بازیگر آغاز و در اواخر دهه 1990 در چند فیلم بازی کرد.