کتاب «سیر حکمت در اروپا» ، جلد اول آن در سالهای ۱۳۱۰ و دو جلد بعدی در دهه بعد منتشر شده است. «سیر حکمت در اروپا» تالیف «محمدعلی فروغی»، چهرهی نامدار عرصهی ادب و سیاست است که در حال حاضر توسط «انتشارات هرمس» چاپ میشود. نشر هرمس، این کتاب را در یک مجلد در قطع پالتویی به خوانندگان ارائه میدهد.
کتاب دربارهی فلسفه و نقش بنیادین آن در ساخت تمدن جدید در غرب است که آقای فروغی با نگاهی تاریخی و بررسی آنها خواسته است که فلسفهی غرب را به ایرانیان معرفی کند. او در این راه پیشگام است. بگذارید از زبان خود ایشان بشنویم: «کوشیدهام تا افکار اروپایی را به شیوهی بیان ایرانی ارائه دهم و اصطلاحاتی را که در زبان و بیان ما سابقه نداشته است، از نو بسازم. اگر قصوری رفته ما را معذور دارند که در این راه پیش از ما کسی قدم نگذاشته و جاده کوبیده نشده بود.»
در ادامه نظر بعضی از خوانندگان که در سایت گودریدز دیدگاه خود را ثبت کردهاند، با هم میخوانیم. فرشته خانزاده با اشاره به خاطرهای از آقای کاتوزیان مینویسد: «سیر حکمت در اروپا و رسالهی «گفتار در روش به کار بردن عقل» از رنه دکارت، کتابی بود که مرحوم دکتر «امیر ناصر کاتوزیان» ، پدر علم حقوق ایران، در دوران جوانی به سفارش یکی از معلمین دبیرستان خواندند و آن گونه که در زندگینامهی خود ذکر کردند: «هنوز در شگفتی این کتاب به سر میبرم و آن را چندین و چند بار قرائت کردم.» جدا از مطلب ذکر شده شاید بتوان علت اصلی لذتبخش بودن مطالعهی کتاب ذکر شده را نثر کمنظیر محمدعلی فروغی دانست که برای خواندن این اثر مزید بر علت شده است.» خوانندهای دیگر با اسم امیر، در اهمیت این کتاب به عنوان نخستین کتاب در حوزهی تاریخ فلسفه مینویسد: «اهمیت فروغی در سیر حکمت بیشتر از آن روست که اولین مجموعه تاریخ فلسفه غرب از یونان تا اوایل قرن بیستم در ایران است. (تاریخ نگاشت این کتاب به قبلتر از تاریخ نگاشت کتب راسل و کاپلستون در مورد تاریخ فلسفه غرب برمیگردد) و خیلی از معادلهای فارسی نیز برای اولین بار در این کتاب ترجمه شدهاند. وی در معادلگزینیِ اصطلاحات، استدلالهای زبانی خود برای واژههای معادل را هم آورده است.» خوانندهای دیگر به نام علی، در باب اهمیت کار آقای فروغی مینویسد: «فروغی با کولهباری از تجربه در تصحیح کلیات سعدی و همچنین مطالعه گسترده در ادبیات فارسی، دایرهای وسیع از واژگان را در ذهن پویای خود دارد. همین باعث شده که جناب فروغی جادهی نکوبیدهی تاریخ فلسفه را، برای آیندگان بکوبد و هموار کند.»
در ابتدای کتاب دربارهی تاریخ فلسفه و اندیشه و مقایسهی آن با دیگر اقوام میخوانیم: «هنگامی که یونانیان در خط علم و هنر افتادند و بنا گذاشتند که آن را از مِلَل مشرق فرا گیرند، آن اقوام از دیرگاهی در راه تمدن قدم زده معلومات بسیار فراهم کرده و مراحل مهم پیموده بودند ولیکن قوم پُر استعداد یونان جمله و ماحصل آن معلومات را گرفتند و در قالب ذوق سرشار خود ریخته تحقیقات عمیق نیز بر آن افزوده به همه رشتههای ذوقیات و معقولات صورتی چنان بدیع دادند که اقوام دیگر خاصه مردم اروپا و آسیای غربی خوشهچینِ خرمنِ آنها گردیده و از آن چشمه زلال بهره بردند.» در بخشی دیگر از کتاب نویسنده به معرفی فلاسفه یونان و مکتب فیثاغورسیان میپردازد: «نامیترینِ حکمای باستان فیثاغورس است. درباره او تصریح کردهاند که به مصر و ایران و هندوستان مسافرت کرده و از دانشمندان آن کشورها بهرهها برده است. در اواخر مائه ششم به یونان برگشت. گروهی پیرو او شدند و انجمنی سرّی تشکیل داد که هم دینی و اخلاقی، و هم سیاسی بود. بهدرستی نمیدانیم عقاید و فلسفه آن گروه همه از خود فیثاغورس است یا فکر مُریدان نیز در آن دخیل بوده است در هر حال پیروان او مذهب تناسخ داشتند و خوردن جانوران را روا نمیدانستند و از این رو و جهات دیگر فیثاغورس به حکمای هند شباهت و تمایل دارد. اختراع جدول فیثاغورس و کشف شکل عروس در هندسه و بسیاری قضایای دیگر به او منسوب است.» (مائه ششم = قرن ششم)
محمدعلی فروغی ادیب و شخصیت سیاسی دوران ماست. او نخستوزیر پهلوی اول و پهلوی دوم بوده است و در بسیاری از اتفاقات سیاسی در آن دوران نقشی پُررنگ داشته است. شاید به خاطر همین موضوع است که گاهی فعالیتهای سیاسی او مانعِ دیده شدنِ اهمیتِ کارهای ادبی و فلسفی او میشود. در نهایت ایشان شخصیتی قابل احترام برای اهل ادب بوده است. از کارهای دیگر او میتوان به تالیف چندین کتاب و ترجمه از جمله: «تاریخ ایران باستان» و «گفتار در روش به کار بردن خرد» و همچنین تصحیح «کلیات سعدی» و «رباعیات خیام» اشاره کرد.