تصور کنید که بعد از گذراندن یک بیماری سخت، برای عوض کردن حالوهوای خود به دریای کارائیب میروید و در یک هتل زیبا ساکن میشوید. همه چیز بهخوبی پیش میرود تا آنکه ناگهان یکی از مهمانان هتل به قتل میرسد و شما متوجه میشوید که قاتلی سریالی در هتلتان وجود دارد! این همان سرنوشت خانم مارپل در کتاب «معمای کارائیب» است.
تصور کنید که بعد از گذراندن یک بیماری سخت، برای عوض کردن حالوهوای خود به دریای کارائیب میروید و در یک هتل زیبا ساکن میشوید. همه چیز بهخوبی پیش میرود تا آنکه ناگهان یکی از مهمانان هتل به قتل میرسد و شما متوجه میشوید که قاتلی سریالی در هتلتان وجود دارد! این همان سرنوشت خانم مارپل در کتاب «معمای کارائیب» است. او که بهتازگی دوران نقاهت بیماریاش را پشت سرگذاشته است، به سفارش برادرزادهاش به دریای کارائیب میرود تا بهبود یابد و روحیه بگیرد. خانم مارپل در طول اقامتش با سرگرد پالگریو آشنا میشود؛ مردی که داستانهای زیادی میداند. او ادعا میکند یک قاتل سریالی را میشناسد و میخواهد عکس قاتل را به خانم مارپل نشان دهد. متاسفانه پالگریو فردای همان روزی که این صحبتها را کرد، به قتل میرسد و خانم مارپل دچار آشفتگی و ناآرامی میشود و حال باید قاتل ماجرا را پیدا کنید. شما میتوانید ادامهی داستان را در کتاب «معمای کارائیب» با ترجمهی خوب مجتبی عبداللهنژاد دنبال کنید.
نظر خوانندگان در سراسر دنیا درباره کتاب «» چیست؟
مریم، مخاطب کتاب از ایران، نظر خود را اینگونه بیان کرده است: «این اولین نوشتهای بود که از اگاتا کریستی خواندم. باید بگویم که از کتابش خوشم آمد؛ چراکه یک رمان با سبک معمایی-جنایی و بسیار جذاب و درگیرکننده بود. درعینحال که توصیف ناخوشایندی از جنایتها ندارد، جزئیات ریز گمراهکنندهای دارد که باعث میگردد ذهن خواننده درگیر داستان شود. نویسنده به گونهای تصویر سازی کرده است که قاتل در مقابل چشمان شما باشد ولی او را نبینید و حتی طبیعی است که با قاتل همدردی هم بکنید! خودم به شخصه بدجوری حس باهوشی و زیرکی گرفته بودم و به خفنترین شکلِ ممکن به کسانی مظنون بودم که خود نویسنده هم فکرش را نمیکرد! اما درکمال ناباوری قاتل کسی بود ک جزو آخرین حدسهای من هم به شمار نمیرفت!» مریم در وبسایت گودریدز امتیاز کامل را به این کتاب داده است.
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
به این قسمت از کتاب توجه کنید که دربارهی تفاوت نگاه به زندگی در میان جوانان و سالخوردگان است: «زنده ماندن بیشتر از زندگی کردن ارزش دارد. وقتی انسان میبیند که ممکن است زندگیاش را از دست بدهد، آنوقت زندگی برایش جالب و ارزشمند میشود. شاید نباید چنین باشد، ولی هست. زمانی که آدم قوی و جوان و سالم است، زندگی پیش روی او به نظر طولانی میآید و آنقدر اهمیت و ارزش ندارد. این جوانها هستند که بهسادگی به دلیل ناامیدی و شکست در عشق یا افسردگی و ناراحتی خودکشی میکنند ولی پیرها ارزش زندگی را درک میکنند.»
درباره نویسنده
آگاتا کریستی، نویسندهی مشهور انگلیسی در سبک ادبیات کارآگاهی، زادهی سال 1890 میلادی در شهر تورکوی است. او در میان سالهای جنگ جهانی اول، رمان «ماجرای اسرارآمیز در استایلز» را نوشت و شخصیت هرکول پوآرو را خلق کرد. این اولین رمان آگاتا کریستی بود که به موفقیتی بینظیر دست یافت و موجب شهرت جهانیاش گشت. او پس از آن 66 رمان جنایی و 14 مجموعه داستان کوتاه نوشت و به یکی از پرفروشترین نویسندگان جهان با فروش بیش از دو میلیارد کتاب تبدیل شد. آگاتا کریستی همچنین پرترجمهترین نویسندهی تاریخ بوده و آثارش به بسیاری از زبانهای دنیا ترجمه شده است. از میان آثار مشهور او میتوان به کتابهای «قتلهای الفبایی»، «آقای کوئین مرموز»، «شاهدی برای دادگاه»، «دروازهی سرنوشت»، «قتل در قطار سریعالسیر شرق»، «شبح مرگ بر فراز نیل» و «قتل راجر آکروید» اشاره کرد. آگاتا کریستی سرانجام در سال 1976 میلادی بر اثر مرگ طبیعی از دنیا رفت.