داستانهایی وجود دارند که در آن اتفاق بزرگی نمیافتد. این داستانها، روایت مردمان معمولی هستند که شادیهای کوچکشان را جشن میگیرند و رنجهای فراوانشان را به دوش میکشند. رمان «مادر» یکی از این داستانهاست البته از بهترینهایشان. روایتی از زنی روستایی که مادر بودن را بهتمامی زندگی میکند. کتاب «مادر» را پرل باک، برنده نوبل ادبیات، نوشته است.
داستان کتاب «مادر» در روستایی دورافتاده در چین جریان دارد. جایی که زنِ جوانی، مادر یک خانواده است و از شوهر، فرزندان و مادرشوهر پیرش مراقبت میکند. مادر بهسختی تلاش میکند تا هر طور شده زندگی کند. این کتاب روایت این زن است با تمام دغدغههایی که یک مادر میتواند تجربه کند.
این کتاب چون کتابی از جنس فرهنگ آسیایی و قبل از توسعه چین است، نزدیکی فرهنگی خاصی با مخاطبان ایرانی برقرار میکند. این نزدیکی از جنس رنجها و دردهاست.
نظر یکی از خوانندگان را میخوانیم: «اولینبار این کتاب را در نمایشگاه کتاب دیدم. کتابی کوچک و جموجور با قیمت نه هزار تومن! این قیمت قبل از آن است که قیمت کتابها سربهفلک بکشد. آن را خریدم و به خانه بردم.
آن وقتها کنکور داشتم و زیاد اهل کتاب نبودم. یادم نمیرود که این کتاب را در دو روز تمام کردم. چه کتاب شیرینی! شیرینی البته اینجا معنی حال خوب نمیدهد. معنی آن این است که تجربههای انسانی و عمیقی را احساس کردم که اتفاقا پر از رنج و تلخی بود؛ اما اینها همهاش برایم طعم زندگیای داشتند که همه ما آدمهای معمولی تجربه میکنیم.
بعد از آن، کتابهای بسیاری خواندم؛ اما کتاب «مادر» همچنان از بهترین کتابهایی است که خواندهام. کتابی که با ترجمه روان محمد قاضی همراه شده بود.»
در فصل ۱۳ کتاب میخوانیم: «مادر، جوانیاش را از دست میداد. پا به چهل و سومین سال عمرش گذاشته بود و اغلب، وقتی شب هنگام حساب زمانی را میکرد که از رفتن پدر بچههایش گذشته بود، تمام انگشتان هر دو دستش را میخواباند و باز دو انگشت دیگر به آنها اضافه میکرد. و اما راجع به حساب سالهایی که او خود را در ده بیوه جا زده بود شمارهٔ آن از انگشتان یک دستش تجاوز میکرد.
با این وصف او همچنان باریک مانده بود، شق و رقتر از همیشه راه میرفت و چثهاش قطور نمیشد. زنان دیگر در آن سن و سال شکسته میشدند، یا گوشت میآوردند. مثلاً دخترعموی او و نیز بیوهزن وراج ده هر سال چاق میشدند، لیکن خود او مثل ایام جوانی، رعنا و نیرومند مانده بود. فقط سینههایش کوچک و خشک شده بد، و وقتی در جلو روشنایی کامل به صورتش نگاه میکردند، میدیدند که چینهای کوچکی در اطراف چشمانش بر اثر کار سخت در آفتاب گرم و سوزان ظاهر شده بود. پوست بدنش نیز پس از سالها کار کردن در صحرا، سیاه سوخته شده بود. آن تندی و تیزی سابق از وی رفته بود و اکنون از چستی و چالاکیاش میکاست زیرا از آن زمان که... .»
در بخشی دیگر از کتاب لحظات ورود تازهعروس «مادر» را شاهد هستیم: «لیکن مادر مجال نیافت، جز به نحوی مبهم و زودگذر، احساس رنج و تأثر کند زیرا عروس و مشایعان او نزدیک میشدند، در صف جلو مختصر میوهای که مخصوص عروسی چیده بودند، خروسی که مادر داماد برای عروس فرستاده و عروس به رسم معمول خروس را پس آورده و یک مرغ نیز با آن جفت کرده بود، دیده میشد. بالاخره کجاوهٔ عروس در جلو منزل داماد بر زمین گذاشته شد و زن پسرعمو، بیوهزن وراج ده و سایر زنان سالخورده آبادی دست عروس را گرفتند تا او را راه ببرند. عروس بیعیب بودنش را در راه رفتن نشان داد و خود را بینیاز از کمک جلوه داد تا آخر بهناچار دستش را در دست آنها گذاشت، سر به زیر انداخته بود و حتی یکبار نیز چشم به روی کسی بلند نکرد. آنوقت مادر مطابق با رسم ولایت به خانهٔ پسرعمو رفت؛ چون معتقد بودند که عروس نباید سهل و آسان چشمش به مادرشوهر بیفتد والا ممکن است بعداً چنان که باید، از او ترسی به دل نگیرد. بدین جهت مادر تمام آن روز را در خانهٔ پسرعمو و دخترعمو به سر برد.»
پرل اس باک (Pearl S. Buck) نویسنده و انساندوست برجسته آمریکایی بود. او در 26 ژوئن 1892 در ویرجینیای غربی به دنیا آمد. پرل باک بیشتر بهخاطر رمان «خاک خوب» تکیه بر جای بزرگان ادبیات زد که در سال 1931 منتشر و در سال 1932 جایزه پولیتزر ادبیات داستانی را برنده شد.
خانم باک بخش درخور توجهی از زندگی خود را در چین گذراند، زیرا والدینش مبلغان مذهبی بودند. او از چندماهگی تا ۴۱ سالگی خود را در چین سپری کرد. درست است که او خون آمریکایی دارد ولی در اصل وی برآمده از فرهنگ چینی است. این موضوع بهتمامی در آثار و کتابهای او دیده میشود. او با استعداد و مهارت خود، فرهنگ و جامعه چینی را آگاه و ناآگاه در کتابهایش ذوب کرد و این موضوع او را به یکی از اولین نویسندگان غربی تبدیل کرد که مخاطبان غربی را با پیچیدگیهای زندگی و فرهنگ چینی آشنا میکند.
از وی کتابهای بسیاری به جا مانده است که بخشی از آنها به فارسی ترجمه شدهاند. «نامهای از پکن»، «نسل اژدها» و «خاک خوب» از جمله این کتابهاست.