کتاب «ابله» با عنوان اصلی The Idiot، اثری از الیف باتومان -روزنامهنگار امریکایی- در سال 2017 منتشر شد. این کتاب را در ایران نیلوفر امنزاده به فارسی برگرداند و انتشارات برج در سال 1399 به چاپ رساند. کتاب «ابله» در سال 2017 از سوی نشریه لیتهاب، عنوان محبوبترین کتاب سال را دریافت کرد. همچنین در سال 2018 جایزه پولیتزر را برای باتومان به ارمغان آورد و در لیست نهایی جایزه داستاننویسی زنان بریتانیا قرار گرفت.
باتومان کتاب «ابله» را بر اساس تجربه خود از تحصیل در دانشگاه هاروارد و تدریس زبان انگلیسی در مجارستان به رشته تحریر درآورده است. این کتاب مشتمل بر دوبخش است: بخش اول پاییز و بهار و بخش دوم ژوئن، ژوئیه و اوت. داستان «ابله» روایت دختری به نام سلین است که برای تحصیل وارد دانشگاه هاروارد میشود. سلین که پدر و مادرش ترکتبار و مهاجر هستند، با ورود به دانشگاه، زندگی جدیدی را آغاز میکند و با ورود عشق به زندگیاش، اندوه و لذت بزرگ شدن و رشد عاطفی را درک میکند.
مری کار، ناداستاننویس و شاعر آمریکایی در مورد رمان«ابله» میگوید: «بعد از دون کیشوت، هیچ جستوجویی برای عشق نبوده که تا این حد خندهدار و بهطرز نیشداری دستوپا چلفتی باشد. بهترین رمانی که در این چند سال خواندهام.»
در بخشی از کتاب نگارنده هراس سلین از مواجه شدن با دنیای واقعی را در آستانه سفر به پاریس بهخوبی به تصویر کشیده است: «روز بعد از تولد نوزنده سالگیام، مادرم مرا به ساختمان پاکستان ایرلاینز فرودگاه جیافکندی رساند: ساختمانی تنگ و موقتی با پنجرههای غبارگرفته که با خط هوایی ایرپولند مشترک بود. نشان ایرپولند یک موجود پرنده مانند لاغر و مبتلا به سوءتغذیه بود. مدام همه نوشتهها را اشتباه میخواندم، دندانهای خود را تنها با باربرهای یونیفرمپوش بسپرید. همهجا ایوان را میدیدم، یک زن قدبلند چهارشانه با کیف اداری را، نردبان آهنی یک کارگر را شبیه او میدیدم. عبور از مراحل امنیتی مثل مرگ بود؛ اینکه باید از همه خداحافظی میکردی، اینکه تبدیل میشدی به اسمی روی کاغذ و پول و ساعت و کفشهایت را تحویل میدادی.» داستان «ابله» در دهه 90 میلادی رخ میدهد، زمانی که اینترنت و ایمیل تازه به زندگی مردم راه یافته بود. باتومان حیرت شخصیتهای داستان از این دگرگونی را با زبان طنز روایت کرده است: «پدرم گفت: اوضاع داره سریع عوض میشه. امروز سر کار توی شبکه جهانی وب چرخیدم. یه لحظه توی موزه هنر متروپولیتن بودم، یه لحظه بعدش توی آنی تکابیر. آنی تکابیر، مقبره آتاتورک، در آنکارا بود. نمیدانستم پدرم از چی حرف میزند، ولی میدانستم اینکه پدرم آن روز توی آنکارا بوده باشد، برایم هیچ معنایی ندارد؛ پس خیلی توجه نکردم. روز اول دانشگاه، پشت یک میز تاشو توی صف ایستادم و بالاخره یک آدرس ایمیل و یک رمز عبور موقتی بهم دادند. آدرس شامل نام خانوادگی ام کارادا 1 بود، با حروف کوچک، بدون حرف ğ ترکی که خوانده نمیشد. از همان بچگی فهمیده بودم صامت بودن g برای مردم خندهدار است. هر بار خسته و کلافه میگفتم: «g اسمم صامته»، همه از خنده رودهبر میشدند. نمیفهمیدم آدرس ایمیل چرا آدرس است، این را هم نمیدانستم که کوتاه شده چیست. کابل شبکه را بلند کردم و گفتم با این چی کار کنیم؟ خودمون رو دار بزنیم؟»
الیف باتومان -روزنامهنگار و نویسنده آمریکایی- در سال 1977 متولد شد. او تحصیلات خود را تا مقطع دکتری در رشته ادبیات تطبیقی ادامه داد و در سال 2018 برای رمان «ابله» موفق به دریافت جایزه پولیتزر شد. از باتومان مقالات اجتماعی زیادی منتشر شده است. هفتهنامه نیویورکر مقالهای در مورد خانواده اجارهای در کشور ژاپن از او منتشر کرد که سروصدای زیادی به پا کرد.
نیلوفر امنزاده مترجم پرکار و جوان، در سال 1370 متولد شد. او در رشته ادبیات انگلیسی تحصیل کرد و ترجمه ادبی را در سال 1390 آغاز کرد. از او آثار ترجمه زیادی در زمینه ادبیات کودکان و نوجوانان منتشر شده است. در سال 1396 ترجمه امنزاده از رمان «کبوترهای وحشی» نوشته ایمی تیمبرلیک، نامزد دریافت جایزه کتاب سال شد.