رمان سهم من اولین نوشتهی داستانی پریوش صنیعی است که در سال 1388 به همت نشر روزبهان منتشر شد. این کتاب ابتدا در ایران اجازهی چاپ نگرفت؛ اما بلافاصله پس از انتشار با استقبال گستردهی مخاطبان و منتقدان روبهرو شد. این رمان از پرفروشترین رمانهای اجتماعی ایران است که بیش از 35 بار در تیراژ بالا تجدید چاپ شده است. این کتاب افتخارات متعددی را از آن خود کرده است. از میان آنها میتوان به جایزهی بوکاچیو اشاره کرد که در سال 2010 به این اثر اهدا شد. سهم من به زبانهای مختلفی از جمله انگلیسی، رومانیانی، نروژی، آلمانی، ایتالیایی، ژاپنی، اسپانیایی و فرانسوی ترجمه شده است.
رمان سهم من اولین نوشتهی داستانی پریوش صنیعی است که در سال 1388 به همت نشر روزبهان منتشر شد. این کتاب ابتدا در ایران اجازهی چاپ نگرفت؛ اما بلافاصله پس از انتشار با استقبال گستردهی مخاطبان و منتقدان روبهرو شد. این رمان از پرفروشترین رمانهای اجتماعی ایران است که بیش از 35 بار در تیراژ بالا تجدید چاپ شده است. این کتاب افتخارات متعددی را از آن خود کرده است. از میان آنها میتوان به جایزهی بوکاچیو اشاره کرد که در سال 2010 به این اثر اهدا شد. سهم من به زبانهای مختلفی از جمله انگلیسی، رومانیانی، نروژی، آلمانی، ایتالیایی، ژاپنی، اسپانیایی و فرانسوی ترجمه شده است. سهم من راوی قصهی زندگی معصومه، از کودکی تا میانسالی است که از دههی سی آغاز میگردد. او که دختر یک خانوادهی سنتی و مذهبی است، به همراه خانوادهاش از قم به تهران مهاجرت میکند. داستان از جایی شروع میشود که معصومه به شاگرد یک داروخانه دل میبازد و این دلباختگی زندگی او را تحت تاثیر قرار میدهد. پیبردن برادر کوچکش به این قضیه، باعث میشود از تحصیل انصراف دهد و به ازدواج با مردی که هیچ شناختی از او ندارد تن دهد. با ازدواج، فضای زندگی او دستخوش تغییر میشود و فرصتهایی برایش فراهم میگردد. داستان زندگی معصومه ادامه پیدا میکند و نویسنده به روایت حوادث مختلفی میپردازد که برای او اتفاق میافتد. نویسنده بهخوبی توانسته تصویری حقیقی و واقعبینانه از چهرهی زن ایرانی ارائه دهد. قلم شیوای او باعث میشود تا انتها با داستان همراه شویم و پیوندی عمیق با شخصیت اصلی پیدا کنیم.
این کتاب توانسته نظر بسیاری از منتقدان و مطبوعات خارجی را به خود جلب کند. گالف نیوز (Gulf News) مینویسد: «کتاب سهم من به ما یادآوری میکند که ازخودگذشتگی و وفاداری نسبت به خانواده، درست به اندازهی پایبندی به انسانیت و ارزشهای اخلاقی، دارای اهمیت هستند. این کتاب به قصیدهای برای زنان میماند؛ نه فقط برای زنان ایرانی، بلکه برای همهی جوامع در سرتاسر جهان که مجبورند برای به دست آوردن حقوق اولیهی خود مبارزه کنند.» «صنیعی توانسته باموفقیت موضوع همیشگی تعامل فرد و جامعه، تبعیض و پیامدهای آن، تعصب و افراطگرایی را به تصویر بکشد.» ورونیکا سن از روزنامهی «The Sydney Morning Herald» نظر خود را اینطور بیان کرده است. همچنین امیلی والز در روزنامهی «Star Tribune» دربارهی کتاب مینویسد: «این داستان به ما نشان میدهد زندگی کردن مطابق با انتظارات خانواده و جامعه به چه شکل است.» «بحران داخلی، انقلاب اجتماعی، فضای عجیبوغریب و یک زن قوی که راوی داستان است؛ یک رمان به چه چیز دیگری نیاز دارد؟» این نظر شارلوت داگون، از روزنامهی «Winnipeg Free Press» بود.
لیلا میکائیلی در سایت گودریدز چنین نوشته است: «این کتاب تغییرات فرهنگی-اجتماعی را به دقت به تصویر میکشد. در این کتاب مسائلی مطرح میشود که به خواننده آگاهی میبخشد. مهمترین ویژگی این کتاب آن است که مسائل زن ایرانی را بدون اغراق و رویاپردازی نشان میدهد و تا پایان به این واقعبینی وفادار میماند. در پایان، باید به صراحت نویسنده در بیان مسائل و عقاید سیاسی اشاره کنم که در عین بیطرفی احساسات را بر میانگیزد.» کیمیا، یکی دیگر از کاربران همین سایت، نظر خود را اینطور منعکس کرده است: «عالی بود. تا قبل از خواندن این کتاب تصور دیگری از انقلاب داشتم. با خواندن این اثر جنبههای دیگری برایم روشن شد. این میزان آگاهیبخشی و تاثیرگذاری که در سهم من شاهد آن هستیم، نشاندهندهی هنر نویسنده است. همچنین این کتاب موقعیتهای گوناگون را بهخوبی برای مخاطب به تصویر کشیده است.» سلما ساعدی در مقالهای کتاب را از دیدگاه فمینیستی تحلیل کرده است؛ در بخشی از مقالهی او میخوانیم: «نویسنده در سهم من تلاش میکند جایگاه و وضعیت زن را در جامعهی ایران بیان کند و خواننده را به سیر بیداری وی آگاه نماید. این کتاب تنها سهم زن شخصیت اصلی داستان نیست؛ بلکه سهم مردانی نیز هست که خواسته یا ناخواسته قربانی فرهنگ مردسالار شدهاند. نویسنده نشان میدهد که فمینیستی میانهرو است که خواهان حقوق برابر زن و مرد است.» این کتاب خوانندگان بسیار زیادی در سرتاسر جهان دارد. یکی از خریداران کتاب در سایت آمازون نوشته: «این کتاب به قدری جذاب بود که تا خواندن آن را تمام نکردم نتوانستم آن را زمین بگذارم. سهم من یک داستان جالب دربارهی فرهنگ، دین، عقاید و زندگی است. به عنوان یک خواننده از غرب، سعی میکردم خودم را به جای شخصیتهای مختلف بگذارم و عقاید آنان را درک کنم. در کل از خواندن آن بسیار لذت بردم و خواندنش را به همه توصیه میکنم.» لوچانو که نسخهی ایتالیایی کتاب را مطالعه کرده، چنین نوشته است: «من و همسرم واقعاً از خواندن این کتاب لذت بردیم. این کتاب دریچهای به ایران قبل از انقلاب بود و در آن برخی دورههای تاریخی به خوبی پوشش داده شده بود. در این اثر به چالشهای زن بودن پرداخته میشود. به عقیدهی من، این کتاب فقط مختص به زنان ایرانی نیست و زنان و مردان در سراسر جهان باید آن را مطالعه کنند.»
کتاب با این جملات آغاز میگردد: «همیشه از کارهای پروانه تعجب میکردم. اصلاً به فکر آبروی آقا جونش نبود. توی خیابون بلند حرف میزد و به ویترین مغازهها نگاه میکرد. گاهی هم میایستاد و یک چیزایی رو به من نشون میداد. هر چی میگفتم زشته، بیا بریم، محل نمیذاشت. حتی یکبار منو از اون طرف خیابون صدا کرد؛ اون هم به اسم کوچیک! نزدیک بود از خجالت آب بشم برم توی زمین. خدا رحم کرد که هیچ کدوم از داداشام اون اطراف نبودند و گرنه خدا میدونه چی میشد.» صنیعی بهخوبی توانسته دیدگاه خرافی به زن در جوامع سنتی را به تصویر بکشد. در قسمتی از کتاب میخوانیم: «وقتی فاطی دنیا آمده بود، تا به ننه جون گفتند بچه دختر است، غش کرد. تازه او مشکل دیگری هم دارد؛ میگویند: سرخور هم هست، چون دو پسر بعد او سقط شده.» در بخش دیگری از کتاب میخوانیم: «تمام آن روز و آن شب را نوشتم و خط زدم. من قبلاً هم چیزهایی برایش نوشته بودم ولی همه به خط اختراعی خودمان و مطالب آن هم بیش از حد خودمانی و احساساتی بود و نمیشد در یک نامهی رسمی نوشت. این خط هم از ابداعات ناشی از احتیاج بود؛ چون اولاً در خانهی ما هیچ حرف خصوصیای وجود نداشت و من حتی یک کشو برای خودم نداشتم؛ ثانیاً من به نوشتن محتاج بودم و نمیتوانستم از این کار خودداری کنم. باید افکار و آرزوهایم را روی کاغذ میآوردم. گویی تنها به این وسیله افکارم مرتب میشد و دقیقاً میفهمیدم چه میخواهم.»
پرینوش صنیعی (متولد ۱۳۲۸ در تهران) داستاننویس ایرانی است. او تحصیلات تکمیلی خود را در رشتهی روانشناسی و علوم اجتماعی به پایان رسانده و همین موضوع باعث شده تا رمان سهم من مبتنی بر نظراتی تخصصی باشد. یکی دیگر از رمانهای محبوب او «پدر آن دیگری» نام دارد. در سال 1393 فیلمی با اقتباس از این کتاب به کارگردانی یدالله صمدی ساخته شده است. رمان «رنج همبستگی» یکی دیگر از آثار اوست که در آن به روایت سرنوشت لاله و لادن، دوقلوهای بههمچسبیده، میپردازد.
برای مشاهده موارد مرتبط میتوانید به دستهبندی خرید رمان مراجعه کنید.