کتاب فلسفه ترس از کتابهای پرفروش آمریکا و اروپاست. این کتاب از "لارس اسوندسن" توسط مترجم بنام کشورمان، خشایار دیهیمی به فارسی برگردانده شده و انتشارات گمان این کتاب را بارها تجدید چاپ کرده است.
احتمالا در مترو دوربینهای مداربسته چند باری حواس شما را به خودتان جلب کرده است. ما هر روز جلوههایی از ترسهای اجتماعی را مشاهده میکنیم و اگر از آندست آدمهایی هستید که اخبار را دنبال میکنند، جنگهای خاورمیانه، طالبان، خشونت خانوادگی، کودکآزاری و عملیاتهای تروریستی، پیوسته شما را تحت فشار روانی قرار میدهند.
لارس سوندسن در کتاب فلسفه ترس، ایدهها و موضوعات نهفته در پشت این احساسات قدرتمند را بررسی میکند ، زیرا در مورد چگونگی و چرایی ترس خود در گوشهگوشهی زندگی مدرن تحقیق میکند. اسوندسن برای کشف ماهیت ترس وارد علم، سیاست، جامعهشناسی و ادبیات میشود. او زیستشناسی پشت احساسات را بررسی میکند، از علوم عصبی که در غریزهی «جنگ یا گریز» ما نهفته است، استفاده میکند تا به این برسد که چگونه ترس ما را وادار به انجام کارهای غیرمنطقی، برای به حداقل رساندن خطر میکند. سپس کتاب به حوزههای سیاسی و اجتماعی میپردازد و نقش ترس را در فلسفههای ماکیاولی و هابز ، ظهور «جامعه مخاطره آمیز» بررسی میکند و اینکه چگونه اعتماد اجتماعی را از بین برده است.
در ادامه نظر بعضی از خوانندگان که در سایت شهر کتاب آنلاین دیدگاه خود را ثبت کردهاند را با هم میخوانیم. خوانندهای با تاکید بر ساختارهای اجتماعی گفته است که این کتاب: «سفری است شگفتانگیز به ساختارهای اجتماعی و مشکلات اساسی که هر روز با آنها روبرو هستیم».
همچنین نرگس ضمن اشاره به دعوت کتاب به تفکر عمیقتر، گفته است که «این کتابها تلاشی است برای آشنایی انسان با زوایای تاریک و پیچیدگیهای مسائل زندگیاش و نیز دعوت از وی برای تفکر بیشتر و یافتن راهحلهای مخصوص به خود در مورد مسائل زندگی با استفاده از تجربه دیگران.»
و خوانندهای دیگر عنوان کرده است که «من این کتاب را نهتنها دوست دارم بلکه آن را تحسین میکنم که فیلسوفی حرفهای آن را نگاشته است.»
به نظرِ نویسندهی کتاب، ترس عنصر اصلی انگیزش آدمی است. چیزی که انسان را راه میبرد و به جلو میراند. در متن کتاب میخوانیم: «آسیبپذیری و شکنندگی ما بدان معناست که بیش از آن چیزهایی که میکوشیم به دست آوریم، چیزهایی هست که میخواهیم از آنها بگریزیم.»
و در فصل اول کتاب میخوانیم: «لودویگ ویتگنشتاین، در رساله منطقی-فلسفی مینویسد: «جهان انسان خوشبخت با جهان انسان بدبخت فرق دارد». اگر در این صورتبندی ویتگنشتاین اندکی دست ببریم، میتوانیم بنویسیم: جهان انسان ایمن، با جهان انسان ترسخورده فرق دارد. سارتر بر این نکته تاکید میورزد «یک احساس به کلی جهان را دگرگون می کند». شخصی در جهانی قابل اتکا زندگی میکند اما شخص غیرایمن در جهانی زندگی میکند که هر لحظه میتواند علیه او باشد و هر زمانی پایههایی که زندگیاش بر آن استوار است میتواند از زیر پایش کشیده شود. همه جا خطرها در کمین شما هستند، در خیابانهای تاریک و داخل خانههایمان. از سوی غریبهها و از سوی نزدیکترین کسانمان. در دل طبیعت و در دل زندگی شهری- صنعتی. در درون جسممان و از سوی نیروهای بیرونی. به نظر میرسد که دیگر هیچجا و هیچچیز واقعا برای ما امن و ایمن نیست.»
در جای دیگر از کتاب میخوانیم: «ترس ما مشکلی است که از تجمل ما برخاسته است: ما چنان زندگی های امنی داریم که به ما فرصت می دهد نگران بی شمار خطرهایی باشیم که عملا هیچ بختی برای آسیبزدن به زندگی ما ندارند.»
و در جایی دیگر: «حکومت برای تقویت مشروعیتش غالبا خطرها را جدیتر از آنی که هستند، مینمایاند.». این از آن تکنیکهای کثیف روزگار است که به شخصه تجربه کردهام! دقت کنید، شاید شما هم شنیده باشید از کسانی که میخواهند افراد را به شرکت در انتخابات ترغیب کنند، به جای دفاع از کاندید و نماینده خود، مخاطب را از نامزد مقابل میترسانند. «ببین اگه این بیاد، کارمون تمومه، حکومت نظامی میشه!»
لارس اسوندسن (Lars Svendsen) فیلسوف اهل کشور نروژ است که در دانشگاه برگن فلسفه تدریس میکند. این نویسنده و فیلسوف با زبان سادهی خود سعی بر نزدیککردن بیشتر فلسفه به عامه مردم دارد. کاری که «آلن دوباتن» هم به آن اعتقاد راسخی دارد. از کتابهای دیگر او میتوان به «فلسفه تنهایی»، «فلسفه کار» و «فلسفه فشن» اشاره کرد.
برای مشاهده محصولات مرتبط دیگر میتوانید از دسته بندی خرید کناب روانشناسی نیز بازدید فرمایید.