کتاب «عشق در نگاه اول» اثری از جنیفر ای.اسمیت نویسنده آمریکایی است. مترجم آن سمانه سیدی بوده و انتشارات کوله پشتی آن را چاپ و منتشر کرده است. این کتاب رمان عاشقانهای است که علاوهبر نوجوانان، بزرگسالان هم مخاطبش هستند. کتاب «احتمال عشق در نگاه اول» نامزد جایزه بهترین داستان نوجوان گوریدز شده است.
دختر نوجوانی به نام «هدلی» قصر رفتن به مراسم عروسی پدرش در لندن را دارد، اما 4 دقیقه دیر میرسد و پروازش را از دست میدهد. با این اتفاق و همین 4دقیقه تاخیر، زندگی و سرنوشت او برای همیشه تغییر میکند . هدلی در فرودگاه عاشق پسر رویاهایش «الیدر» شده و ماجرای داستان از همینجا شروع میشود. زمان در این رمان عاشقانه مهمترین چیز است و روابط خانوادگی در این رمان عاشقانه نقش پررنگی دارد.
افراد معروف و انتشاراتیها چه نظری درباره کتاب احتمال عشق در نگاه اول دارند؟
یادداشت اختصاصی نویسنده برای ترجمهی فارسی: «خوانندگان عزیز نمیتوانم شدت هیجانم را از اینکه قرار است این کتاب - که در قلبم جا دارد - در ایران به چاپ برسد، بیان کنم. کتاب «احتمال عشق در نگاه اول» کتابی است دربارهی عشق، سرنوشت و امید. کتابی دربارهی دوری و بخشش. همچنین، کتابی دربارهی پیامدهای هر عمل؛ اینکه چطور یک اتفاق کوچک - از دست دادن پرواز، بابت ۴ دقیقه تأخیر - میتواند زندگی شما را متحول کند. موضوعی در خور توجه؛ چرا که این داستان - که هرگز تصور نمیکردم راهش را به سمت آدمهای زیادی باز کند - زندگی مرا نیز متحول کرد.»
«گودریدز» درباره کتاب مینویسد: «رمانی عاشقانه و سینمایی درباره ارتباطات خانوادگی، فرصتهای مجدد و عشقهای نخستین.» نشریه نیویورک تایمز کتاب را اینگونه توصیف میکند: «یک یادآوری جذاب و دلگرمکننده از قدرت سرنوشت.»
نظر خوانندگان در سراسر دنیا درباره کتاب احتمال عشق در نگاه اول چیست؟
«داکوتا گلدن» در سایتهای خارجی اینچنین نظر خود را بیان میکند: «من از ابتدا تا انتها با داستان ارتباط برقرار کردم و دوستش داشتم. واقعا زیباست. من حتما خواندن این کتاب را توصیه میکنم.» بری هم میگوید: «پایان دلچسبی داشت که اشکم را درآورد .قطعا خواندن آن را توصیه میکنم.»
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن کتاب باشد
آنچه در بخشی از داستان میخوانید: «بلندگو اسم مسافری را که از پرواز جا مانده است اعلام میکند و هدلی نمیتواند جلوی این فکر را که دارد ذرهذره وارد مغزش میشود بگیرد: اگر خودش سوار هواپیما نشود چه اتفاقی میافتد؟ اما انگار پسر که جلویش راه میرود ذهنش را خوانده است، چون برمیگردد تا مطمئن شود که او هنوز آنجاست و هدلی میفهمد که برای داشتن این همراه ناخوانده باید ممنون باشد. آنها یک ردیف از پنجرههایی را، که مشرف به باند فرودگاه هستند، پشت سر میگذارند؛ آنطرف پنجرهها، هواپیماها منظم و مرتب کنار هم قرار گرفتهاند. هدلی حس میکند که قلبش از فکر اینکه باید خیلی زود سوار هواپیما شود، تندتر میزند. از بین همه فضاهای تنگ و بسته بیانتهایی که در گوشه و کنار پنهان و آشکار دنیا وجود دارد، هیچچیز نمیتواند به اندازه منظره یک هواپیما او را به لرزه بیندازد»
در بخشهای دیگری از کتاب چنین میخوانیم: -«این همان ویژگی خاص پرواز است؛ ممکن است ساعتها با یک نفر درحالی که حتی اسمش را هم نمیدانی، حرف بزنی و عمیقترین رازهایت را با او در میان بگذاری و بعد دیگر هیچوقت او را نبینی.»
-«روزی کسی به او گفت برای محاسبهی اینکه چقدر طول میکشد شخصی را فراموش کنی، فرمولی وجود دارد که برابر با نصف مدتی است که با او بودهای. هدلی به دقیق بودن این فرمول شک دارد؛ محاسبهای اینقدر ساده برای چیزی به پیچیدگی دل شکستن.»
- آیا ممکن است که هیچوقت آدم موردعلاقهات را نشناسی، و حتی ندانی که چنین آدمی وجود دارد، تا وقتی که ناگهان پیدایش شود؟»
درباره نویسنده کتاب احتمال عشق در نگاه اول
جنیفر ای. اسمیت در شیکاگو آمریکا متولد شده است. اسمیت برای تحصیلات به دانشگاه سنت اندروز در اسکاتلند رفته و مدرک استادی در رشته خلاقیت در نوشتار از آن دانشگاه کسب کرده است. او رمانهایی برای نوجوانان و بزرگسالان نوشته است. از کتابهای دیگر او که در ایران ترجمه شده می توان به کتاب «جغرافیای من و تو» اشاره کرد. جنیفر اسمیت هماکنون در شهر نیویورک آمریکا زندگی میکند.