از همان لحظهای که متولد میشویم، مرگ ما نیز همراه با ما متولد میشود، و از همان لحظهای که دلبستگی و وابستگی به شخصی را تجربه میکنیم، سوگواریِ فقدان در گوشهای انتظار ما را میکشد. محمد الخطیب در نمایشنامهی خود با عنوان «پایان خوش، نمایشنامهای تکپردهای در ساحت مرگ» از چنین تجربهای میگوید و دریافت خود از مرگ و سوگواری برای یکی از عزیزترین و تأثیرگذارترین اشخاص زندگی خود، مادرش، را روایت میکند. «پایان خوش» در سال ۲۰۱۴ برای اولینبار به روی صحنه رفت و موفق به کسب جایزهی بزرگ ادبیات نمایشی فرانسه در سال ۲۰۱۶ شد.
الخطیب، طرح این نمایشنامه را قبل از مرگ مادرش و زمانیکه او مبتلا به بیماری سرطان بوده است، در سر داشته اما مرگ مادر باعث تسریع در آفرینش این اثر شد و همینطور به ویژگی مستند بودن آن نیز بیش از پیش افزود. نویسنده از فضایی دیالوگمحور که در برخی موقعیتهای نمایشنامه پهلو به داستانگویی میزند و از مشخصههای آثار معاصرِ درام فرانسه شناخته میشود، استفاده کرده است؛ اما برخلاف عمدهی این آثار که زمانپریشی از ویژگیهای آنهاست، الخطیب، از زمان قطع امید درمانگران نسبت به درمان مادر تا سوگواری اعضای خانواده و پذیرش مرگ او را به صورتی منظم روایت میکند.
به دلیل روایت احساسی الخطیب از تجربهای شخصی و استفاده از منابعی مستند همچون فایلهای صوتی، پیامکها و درج خاطرات، این نمایشنامه ارتباطی صمیمانه را با خوانندهی خود برقرار میکند، علاوه بر این به دلیل اصالت مراکشی و اسلامی اعضای خانواده، وقایع نمایشنامه همچون رسومات خاکسپاری و عزاداری برای خوانندهی ایرانی بسیار ملموس و آشنا هستند.
نگارش این اثر به نوعی درمانی برای اندوه بیپایان نویسنده نسبت به فقدان مادر و همینطور پایانی بر سوگواری اوست. خوانش این اثر نیز، بیش از آشنایی با مرگ، ما را با سوگواری که خود بخشی از زندگیست آشنا میکند و یادآور میشود غمِ فقدان سرانجام روزی اتفاق میافتد و ما، هرچند دشوار، دیر یا زود میآموزیم که چطور با آن زندگی کنیم.
«پایان خوش» علاوهبر تحسین منتقدین، مورد ستایش خوانندگان خود نیز قرار گرفته است.
خوانندگان این اثر در وبسایت amazon، به آن امتیاز ۵ از ۵ را دادند و در وبسایت goodreads در توصیف آن نوشتهاند: «اثری مستند و احساسی از تجربهای شخصی با متنی تأثیرگذار.»
در وبسایت تئاتر ملی فرانسه در ستایش این اثر، نوشته شده است: «محمد الخطیب اثری تکان دهنده، غمانگیز اما در عینحال گاهی خندهدار را به تنهایی بر روی صحنه میبرد و داستان زندگی خود را هنرمندانه روایت میکند.»
هویت هر خانوادهای با والدین آن شناخته میشود، در بعضی مادران چنین نقشی دارند و در برخی پدران و در خانوادههای خوشاقبال هردو!
در بخشی از نمایشنامه با اتفاقی بسیار پیش پا افتاده اعضای خانواده متوجه تأثیر نقش مادرشان حتی در اتفاقات کوچک و روزمرهی زندگی نیز میشوند، و بار دیگر سوگوار فقدان او میشوند: «به دنبال کاسههای کوچک سوپخوری میرویم تا میز را بچینیم، اما آنها را نمیبینیم. شروع به گشتن میکنیم اما پیدایشان نمیکنیم.
خواهرهایم میگردند، همینطور پدرم. هیچ.
خبری نیست و احساس میکنم جو دارد بهخاطر آن کاسههای کوچک سوپخوری ناگزیر سنگین میشود. پانزده دقیقه گذشته و هنوز دستمان به آن ظرفهای کوچک نیمکره شکل مخصوص سرو سوپ و بیرون فرستادن مهمانها نرسیده است.
بالاخره این سوپخوریهای کوچک باید یکجا باشند. وقتش است که این کاسههای لعنتی پیدایشان شود، چون حس میکنم اوضاع دارد خراب میشود.»
و پس از این اتفاق ساده میبینیم که تمام اعضای خانواده گویی برای دومینبار عزیز خود را از دست میدهند و بار دیگر عزاداری آنها آغاز میشود: «یک دفعه بغض پدرم میترکد. به سختی میتواند غیبشدن کاسهها را قبول کند. متوجه میشود سوپی که کاسه ندارد و یتیم است، به هیچ دردی نمیخورد.
در این زمان کل خانواده، دقیقاً کل خانواده، در برابر این خلاء تلخ شروع به گریه میکنند، خلائی که به یادمان میاندازد که او دیگر اینجا نیست.»
محمِد الخطیب نویسنده، نمایشنامهنویس، کارگردان و تهیهکنندهی فرانسوی متولد ۱۴ می، ۱۹۸۰ در شهر بُجِنسی فرانسه در خانوادهای اصالتاً مراکشی است.
الخطیب پس از سالها فعالیت به عنوان بازیکن فوتبال، مشغول به تحصیل در علوم مختلف، شامل علوم سیاسی و اجتماعی و همینطور جغرافیا و ادبیات در فرانسه و مکزیک شد. و همزمان با شروع همکاری در دفتر مجلهی لوموند دیپلماتیک در مکزیک، از دانشکدهی هنرهای نمایشی این کشور فارغالتحصیل شد.
او در سال ۲۰۰۸، گروه «زیرلیب» را با شعار «زیباییشناسی خالی از معنای سیاسی نیست.» تأسیس کرد؛ از اهداف این گروه آفرینش هنر از طریق تجربههای روزمره و درک زیباییشناسی بهعنوان امری که از طریق تجربههای کوچک و بزرگ زندگی به دست میآید، است. پس از تأسیس این گروه، الخطیب اولین نمایشنامهی خود را در سال ۲۰۱۰ با نام «در پناه نیستی» منتشر کرد که با استقبال منتقدان و بینندگان تئاتر روبهرو شد.
آثار این نویسنده برگرفته از تجربههایی ساده اما در عین حال عمیق و تأثیرگذار زندگی هستند، و به طور معمول از همکاری مشترک بازیگران و نابازیگران در نمایشهای خود استفاده میکند؛ ازین جهت آثار او را همسنگِ آثار هنرمندان پیشروی معاصر، میدانند.
محمد الخطیب تا به امروز موفق به ساخت چندین فیلم کوتاه و بلند سینمایی شده و بیش از ده عنوان اثر ادبی شامل مقاله و نمایشنامه منتشر کرده است که برخی از آنها برای او جوایز معتبری را به ارمغان آوردند.