خلاصه کتاب از کوچه رندان
عبدالحسین زرینکوب در کوچۀ رندان چه میجوید؟ راه تازهای به شناخت حافظ. در مسجد و خانقاه شاید نتوان ردّی از حافظ جست، اما در کوچۀ رندان اینطور نخواهد بود. با اینهمه تحقیق که در احوال حافظ کرده و با اینهمه تفسیر که بر اشعارش نوشتهاند، هنوز در شعر او همهچیز رنگ ابهام و اسرار دارد. و گفتنی است تا وقتی که او را جز در غزلهایش نمیتوان جستوجو کرد، در شناخت او نقاط پرسش همچنان باقی خواهند بود. از کوچۀ رندان شامل دوازده فصل است که با خواندن هر یک از فصول، با جنبههای جالبی از زندگی حافظ و اندیشهاش آشنا میشویم. عبدالحسین زرینکوب در فصلهای مختلف کتاب از زوایای گوناگونی به شناخت حافظ پرداخته است؛ یک بار حافظ شاعر، یک بار حافظ عارف، یک بار اهل مدرسه، بار دیگر اهل خرابات، حافظ قرآن، دوست پادشاه و ... . گاهی نیز به بحث دربارۀ فرهنگ و اوضاع شیراز در آن زمان پرداخته است.
نظر خوانندگان در سراسر دنیا، دربارۀ کتاب از کوچۀ رندان چیست؟
خلاصهای از نظر مخاطبان دربارۀ این کتاب: «کتاب از کوچۀ رندان براى شناختن این بزرگمرد، از جنبۀ زندگى تاریخى و اجتماعى، اطلاعاتى درست و دقیق به حافظدوستان و حافظشناسان ارائه مىدهد. استاد زرینکوب سعی کرده است خرافات و افسانه را از زندگی حافظ بزداید و تعبیرهای نادرست را که براساس شایعههاست، از اشعار حافظ پاک کند. استناد استاد زرینکوب براساس تاریخ سیاسی ـ اجتماعی عصر حافظ است. همچنین ایشان باتوجهبه آثار همعصران حافظ، سعی بر درک درست اشعار او دارد. کتاب اثری است نه فقط برای شناخت حافظ، بلکه عبرتآموز و تأملبرانگیز است.»
«در این کتاب از زوایای مختلف شعر و زندگی حافظ بررسی میشود. زرینکوب به مسائلی ازجمله رندی، عشق و قرآن در شعر حافظ میپردازد. کتابی که به زبان ساده اما دلنشین به شرح مفاهیم مختلف در اشعار حافظ میپردازد، موجب میشود خواننده با درک بهتری به مرور اشعار حافظ بپردازد.»
جملاتی از کتاب که شاید انگیزۀ خواندن باشند
در بخشی از این کتاب میخوانید:
«رند تاجوری که با نام شاه شجاع در شیراز برجای "محتسب" نشست در آغاز امارت شادخواری و بیبند و باری دوران بواسحاقی را تجدید کرد. شهر رندان، با آغاز امارت او یک لحظه سختیها و تندیهای محتسب را از یاد برد و مژدۀ رندانۀ حافظ را "که دور شاه شجاع است می دلیر بنوش" مثل سروش غیب تلقی کرد. درست است که این شاه رندان، از خشونتی که نسبت به پدر کرده بود پشیمان شد و او را با عهد و پیمان به شیراز آورد، اما وقتی بدعهدی و توطئهجویی وی آشکار شد دیگربار وی را به زندان فرستاد ـ به قلعهای که پنج سال بعد شاهد مرگ او گشت... برای حافظ، که از حکومت محتسب آنهمه نارضایی داشت، این تغییر اوضاع مایۀ امید بود. وزیر تازه نیز مثل خواجه برهان در حق وی اظهار محبت میکرد و اظهار التفات. از همان اوایل ورود وی به شیراز، نام حافظ در مجلس وی با علاقه و حرمت برده میشد، و وقتی شاعر در مدح وی قصیدهای گفت و "به شکر تهمت تکفیر کز میان برخاست" اظهار خرسندی کرد، درهای مجلس وی بر روی شاعر باز شد و شاید با شاه جوان نیز از همین راه باب دوستی گشوده شد و باب ارتباط.»
درباره نویسندۀ کتاب از کوچۀ رندان
عبدالحسین زرینکوب (1301 ـ 1378) ادیب، تاریخنگار، منتقد ادبی، نویسنده و مترجم برجستۀ ایرانی است. آثار او مرجع عمدۀ مطالعات تصوف و مولویشناسی به شمار میآیند و زمینۀ اصلی کارش نیز نقد ادبی و مطالعۀ فرهنگ اسلامی است. زرینکوب بیش از چهار دهه در دانشگاه تهران، ادبیات فارسی، تاریخ اسلام و تاریخ ایران تدریس کرد و پس از انقلاب، با مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی همکاری کرد. سالهای عمر او با کتاب، درس، تحقیق، تألیف و سفرهای علمی متعدد گذشته است.
از آثار او میتوان به کتابهایی چون «نقد ادبی»، «تاریخ ایران بعد از اسلام»، «دو قرن سکوت»، «ارزش میراث صوفیه»، «بامداد اسلام»، «با کاروان حله»، «فرار از مدرسه»، «شعر بیدروغ، شعر بینقاب» و... اشاره کرد.