کتاب «تازه وارد» داستانی جنایی از کیگو هیگاشینو است. این کتاب را صبا ایمانی به فارسی بازگردانی کرده و توسط انتشارات کتاب کوله پشتی به چاپ رسیده است. کیوچیوکاگا کاراگاهی باتجربه در حل معماهای پیچیده است. او از طرف ادارهی پلیس توکیو به محلهای به نام نیهونباشی منتقل میشود. در این منطقه جنازهی زنی که به تازگی طلاق گرفته است، در خانهاش پیدا میشود. این قتل رازآلود در حالی اتفاق افتاده است که این زن یک زندگی معمولی داشته و هیچ دشمنی هم نداشته است. کاراگاه کیوچیوکاگا مسئول رسیدگی به این رونده قتل میشود. او شروع به پرسوجو از آدمهایی که در همان منطقه زندگی میکنند و یا به نوعی ارتباطی با مقتول داشتهاند، میکند.
هرچه پرسوجوها جلوتر میروند، شرایط عجیبتری را برای کاراگاه پیش میآورند. تعداد مظنونین روزبهروز افزایش پیدا میکند به طوری که در چشم کاراگاه همهی آنهایی که در آن منطقه زندگی و یا حتی کار میکنند، مظنون به نظر میرسند و انگیزهی کافی برای این قتل را داشتهاند. او برای کشف راز این قتل باید شروع به جستوجو در گذشتهی مقتول کند. رازی دفن شده در زندگی خانوادگی آن زن کلید این معما است.
نظر خوانندگان درباره کتاب تازه وارد چیست؟
یکی از خوانندگان کتاب در سایت گودریدز چنین نظری را بیان کرده است: «خیلی از خوندنش لذت بردم. به این میگن یه کتاب هوشمندانه. نه چندان پیچیده که دنبال کردنش آسون باشه و نه پیش پا افتاده. ماجرای قتل زن میانسالی که تازگی به یه محل جدید نقل مکان کرده. یه کاراگاه باهوش که به دنبال سرنخها میره و یکی یکی همه سرنخ های بیاهمیت رو کنار میزنه. واقعا باید به ذکاوت نویسنده آفرین گفت.»
«این نویسنده هوش سرشار وخلاقیت زیادی داره من دو کتاب «تازه وارد» و «بدخواهی» رو به قلمش خوندم. واقعا از ابتدا تا انتهای داستان هر لحظه موردی برای غافلگیری درنوشتهها پیدا میکنید. برخلاف کارآگاهی مشهور مثل پوآرو وهلمز که ظاهر خاص وعلایق خاص خودشونو داشتن شخصیت کارآگاه کاگا ساده ومعمولی بود ولی در پس این سادگی ذهنی فعال وجستجوگروجود داشت که بسیار باهوش و نکتهبین بود. در کل به هر کس به رمان جنایی علاقه داره خوندن این کتاب رو توصیه میکنم چون تمام موارد رو با جزئیات کامل توضیح داده.» این نظر گلبانو، یکی از خوانندگان این کتاب در سایت طاقچه است.
زهره، از دیگر مخاطبان «تازه وارد»، چنین نظری را در سایت طاقچه به ثبت رسانده است: «تجربهی خوبی که از کتاب قبلی این نویسنده داشتم باعث شد این کتاب رو انتخاب کنم و باز هم تواناییاش منو به وجد آورد! داستان از جایی شروع میشه که جنازهی یک زن تو خونهش پیدا میشه و "کارآگاه کاگا" روند تحقیقاتی خودشو شروع میکنه. در خلال این تحقیقات با آدمهای نسبتا مرتبط صحبت میکنه و رازهای جالبی از هر کدومشون آشکار میشه.»
در ادامه بخش کوتاهی از فصل اول داستان را با هم میخوانیم: «"خداروشکر بالاخره هوا یهکم خنکتر شد. تازه ماه ژوئنه." ساتوکو از اتاق پشت مغازه بیرون آمد و مشغول مرتب کردن بستههای کیکبرنجی روی قفسهها شد. ناهو اخم کرد: "تازه از بیمارستان مرخص شدی مادرجون. نباید زیاد اینطرف و اونطرف بری. اگه بابا ببینه داری بستهها رو جابهجا میکنی، دعوام میکنه." "چیزیم نیست، جدی میگم. الان حالم بهتره. واسۀ همینه که بیمارستان اجازه داد برگردم خونه. تحت هر شرایطی باید کار کنم. شنیدی که قدیمیها میگن آدمایی که کار نمیکنن حق غذا خوردن ندارن؟ تو هم باید بهزودی روی پاهای خودت بایستی." ناهو گفت: "وای خدا، دوباره شروع نکن." و یک تکه کیکبرنجی مایونزی را داخل دهانش چپاند. ساتوکو با دقت به صورت نوهاش نگاه کرد. "خیلی کیکبرنجی دوست داری. میدونم این شغل خانوادگیته، ولی از اون روزی که به دنیا اومدی داری کیکبرنجی میخوری، هیچوقت نمیفهمم چطور حالت ازش به هم نمیخوره."»
کیگو هیگاشینو نویسندهی ژاپنی، در سال 1958 به دنیا آمد. او ابتدا به تحصیل در رشتهی مهندسی برق پرداخت. پس از فارغالتحصیلی به عنوان مهندس در شرکتی بزرگ شروع به کار کرد. و در همین حین شروع به نوشتن رمان کرد. او در سال 1985 رمان «بعد از مدرسه» را به نگارش درآورد و برای همین اثر برندهی جایزهی ادبی ادوگاوا رانپو شد. پس از این اتفاق بود که به صورت تماموقت به نویسندگی پرداخت. از او به عنوان یکی از بهترین پلیسینویسان ژاپن یاد میکنند. او به خاطر آثار خود برنده جوایز متعددی شده است. او همچنین به نوشتن مقاله و کتاب کودک هم مشغول است. در آثار او میتوان رد بسیاری از فرهنگ ژاپنی را مشاهده کرد. از دیگر آثار ترجمه شده از وی میتوان به «فداکاری مظنون ایکس»، «خانهای که در آن مرده بودم» و «رستگاری یک قدیسه» اشاره کرد.