خلاصه کتاب 275 روز بازرگان
در این کتاب چهارده مقالهی مستقل را میخوانیم که هر یک از زاویه دید شخصی به دولت موقت بازرگان مینگرد. مسعود بهنود در «275 روز بازرگان» تاثیر جامعه روحانیت در سقوط سلطنت پهلوی را تفسیر میکند، و با تحلیل موقعیت و دولت مهندس بازرگان ابعاد مختلف آن دوره را مورد بررسی قرار میدهد. همچنین در فصل دوم و پایان این چهارده روایت، به روزشمار این دوران پرداخته میشود. نکتهی جالب کتاب همین روزشمار است که با متن استعفای بازرگان به پایان میرسد.
جملاتی از کتاب 275 روز بازرگان که شاید انگیزه خواندن باشد
در یکی از مقالات فصل اول میخوانیم: «آقای میم در بالاخانهای در خیابان منوچهری یک کارگاه مجسمهسازی داشت. شهریور 57 جهارسال از زمانی که او از زندان بیرون آمد و به این کار جدید مشغول شد میگذشت. آقای میم به دلیل طراحی یک اسکناس (که بعدا گروهی از روی آن اسکناس جعلی ساختند)، به زندان افتاده بود. آقای میم فقط مجسمه شاه را میساخت و گاهی مجسمه پدر شاه را، و این اواخر مجسمههایی از ولیعهد و همسر اورا. شهرداران شهرهای بزرگ و کوچک، مدیران کارخانهها، رئیسان ادارات دولتی و خصوصی همگی مشتریان او بودند.»
در پایان کتاب و آخرین روزشمار متن استعفای بازرگان آورده شده است: «نظر به اینکه دخالتها، مزاحمتها، مخالفت و اختلافنظرها انجام وظایف محوله و ادامه مسئولیت را برای همکاران و اینجانب مدتی است غیرممکن ساخته و در شرایط تاریخی حساس حاضر، نجات مملکت و به ثمر رساندن انقلاب بدون وحدت کلمه و وحدت مدیریت موثر نیست، بدینوسیله استعفای خود را تقدیم میدارد تا بهنحوی که مقتضی میدانند کلیه امور را در فرمان رهبری بگیرند یا داوطلبانی را که با آنها هماهنگی وجود داشته باشد مامور تشکیل دولت فرمایند.»
درباره نویسندهی کتاب 275 روز بازرگان
مسعود بهنود 28 مرداد سال 1325 در تهران چشم به جهان گشود. او تهیهکنندهی رادیو و تلویزیون، روزنامهنگار، منتقد ادبی و نویسندهای است که سابقهی طلبگی هم دارد. قبل از انقلاب 57 مسعود بهنود از روزنامهنگاران امیر عباس هویدا بود. وی در سال 2003 میلادی به انگلستان مهاجرت کرد ودر بیبیسی فارسی استخدام شد. ایشان علاوهبرنگارش کتابهای تاریخی و سیاسی، رمانهای معروفی به نامهای «خانوم» و «امینه» را نوشته است. او به نقل از خودش داستاننویسی را نه به صورت آکادمیک بلکه از مادربزرگش آموخته است.