-
در این مطلب میخوانید:
آشتی با کتاب، معرفی 7 رمان کلاسیک برای شروع و از سرگیری کتابخوانی!
رمان کوتاه کلاسیک برتر جهان، رمان کوتاه کلاسیک ایرانی، رمان کوتاه کلاسیک احساسی، رمان کوتاه کلاسیک برای نوجوانان، رمان کوتاه کلاسیک برتر، رمان کوتاه کلاسیک ترسناک یا شاید هم یک رمان کوتاه کلاسیک دخترانۀ؟ انتخاب شما برای آشتی با کتاب کدام است؟ در این مطلب از بلاگ سایت خرید آنلاین کتاب بوکلند مروری داریم بر هفت رمان کوتاه کلاسیک جذاب که میتوانند علاقۀ و توجه شما را دوباره به سمت مطالعه و دنیای کتابها و داستانهایشان جلب کنند.
بیگانه
کتاب بیگانه یکی از بهترین کتابهای آلبر کامو است. رمانی که در سال ۱۹۴۰ به پایان رسید اما در سال ۱۹۴۲ به همت انتشارات گالیمار و با حمایت آندره مالرو منتشر شد. آلبر کامو در این رمان به یک زندگی پوچ میپردازد و تجربه احساس پوچی را پیش روی خواننده قرار میدهد. کامو سه کتاب دارد که از آن با عنوان سهگانهی پوچی یاد میشود که شامل کتابهای: بیگانه، کالیگولا و افسانه سیزیف است. مطالعه این سه کتاب در کنار هم باعث میشود خواننده درک بهتری از مسئله پوچی و نحوه برخورد با آن از دیدگاه کامو داشته باشد.
راوی رمان بیگانه مرد جوان مجردی است که در الجزایر زندگی میکند و کارمند یک شرکت است. کسی که نام خانوادگیاش «مورسو» است اما نام کوچکش مشخص نیست. از گذشته مورسو چیز زیادی در کتاب آورده نشده ولی میفهمیم که او با مادرش در یک آپارتمان زندگی میکرد و پدرش را ندیده است. بعدها نیز مادرش را به خانه سالمندان فرستاده است اما این بدان معنا نیست که او مادرش را دوست نداشته و یا با او رابطهای نزدیک نداشته است.
حال مورسو باید به مراسم تدفین مادرش میرفت. بنابراین از رئیس خود مرخصی میگیرد و با اتوبوس راهی مقصد میشود. پس از بیتفاوتی مورسو به زمان مرگ مادرش، شوک دوم هنگامی به خواننده وارد میشود که میبیند او حتی حاضر نیست برای بار آخر در تابوت را باز کند و مادرش را ببیند. در عوض سیگار میکشد و قهوه مینوشد. نکته قابل توجه در اینجاست که خود مورسو هم میداند این رفتار غیرعادی است و حتی احساس میکند دیگران به خاطر اینکه مادرش را برای بار آخر ندیده مشغول محاکمه او هستند. اما به هر حال او اهمیت نمیدهد و کاملا بیتفاوت است.
داستان با شرح روزهای بعد از مراسم تدفین ادامه پیدا میکند. مورسو به عنوان انسانی که به همهچیز بیاعتناست در فردای فوت مادرش برای شنا به استخر میرود و وقتی در آنجا با زنی که قبلا میشناخت روبهرو میشود، همان شب با او به رختخواب میرود. حتی مدتی بعد که زن از او درخواست ازدواج میکند، مورسو با اینکه او را دوست ندارد جواب مثبت میدهد...
شازده کوچولو
حتماً نگاهتان به جلد کتاب افتاده و از خودتان میپرسید چرا باید شازده کوچولو که شبیه کتاب کودکان است را بخوانید؟ همه هر از گاهی دوست دارند در خیالات غرق شوند و از بزرگسالی فرار کنند. اگر شما هم یکی از این آدمها هستید حتماً شازده کوچولو را بخوانید چون داستانی جاودانه است که شما را به دوران کودکی میبرد.
شازده کوچولو یا شاهزاده کوچولو داستانی اثر آنتوآن دوسنت اگزوپری است که نخستین بار در سپتامبر سال 1943 در نیویورک منتشر شد. کتاب شازده کوچولو به بیش از 280 زبان و گویش زندۀ دنیا ترجمه شده است و یکی از پرفروشترین کتابهای تاریخ محسوب میشود. اصل این کتاب به زبان فرانسویست و به عنوان بهترین کتاب قرن 20 در فرانسه انتخاب شده است. در کتاب شازده کوچولو نویسنده به شیوهای سورئالیستی به بیان فلسفۀ خود از دوست داشتن و عشق و هستی میپردازد. شازده کوچولو پرترههای ناخوشایند بزرگسالانی را به تصویر کشیده است که به طرز ناامیدکنندهای تنگ نظرند. در مقابل این بزرگسالان، کودکانی هستند که با نگرشی باز به دنیا مینگرند و تمایل دارند این دنیای اطرافشان را از درون خودشان کشف کنند.
بیشتر بخوانید: معرفی 8 کتاب علمی تخیلی کودک و نوجوان
راوی که یک خلبان است، هواپیمایش در صحرای بزرگ آفریقا سقوط میکند. این سقوط به شدت به هواپیمایش آسیب میرساند و راوی آب و غذای کمی هم برایش باقی مانده است. در حالی که نگران سقوط و گرفتاریهای خودش است شازده کوچولو به او نزدیک میشود، پسر مو طلایی بسیار جدیای که از راوی میخواهد تا برایش گوسفندی نقاشی کند. راوی مجبور میشود درخواستش را قبول کند و خلبان و شازده کوچولو با هم دوست میشوند. شازده کوچولو میگوید از سیارهای آمده که در آن خانوادۀ سلطنتیای زندگی میکنند و خودش هم یک شاهزادۀ واقعی است و خلبان متوجه میشود که شازده کوچولو از سیارک کوچک 325 آمده که مردم روی زمین آن را با نام سیارک بی-612 میشناسند. شازده کوچولو به شدت مراقب سیارهاش است و از رشد دانههای بد جلوگیری میکند و حواسش هست تا درختان بائوباب آنها را از بین نبرند. تا اینکه روزی بذری میکارد و یک گل رز مرموز و دوست داشتنیای روی سیارهاش جوانه میزند و شازده کوچولو عاشق این گل میشود. اما وقتی روزی گل رز به او دروغ میگوید شازده کوچولو به این نتیجه میرسد که دیگر نمیتواند به او اعتماد کند. چون که حس تنهایی کرده بود تصمیم میگیرد سیارک را ترک کند. با وجود اینکه در لحظات آخر با گل آشتی میکند اما تصمیم میگیرد به کاوش در دیگر سیارات بپردازد تا بتواند تنهاییاش را درمان کرده و معنای واقعی زندگی را پیدا کند. تا آن موقع شازده کوچولو از شش سیارۀ مختلف بازدید کرده و حوادث و برخوردهای مختلفش را بازگو میکند. در طول ماجراجوییاش این اولین بار است که شازده کوچولو با یک بزرگسال برخورد داشته است.
پیرمرد و دریا
پیرمرد و دریا یک «رمان کوتاه» است اما همانطور که خود نویسنده اشاره میکند، این رمان میتوانست کتابی با بیش از هزار صفحه باشد. با این حال داستان کتاب کمتر از ۱۰۰ صفحه است. اثری ساده و تراشیدهشده که فقط اصل موضوع آن با سادگی عمیق در برابر خواننده قرار دارد.
داستان این رمان درباره سانتیاگو، پیرمردی ساده و فقیر است که اکنون ۸۴ روز شده که نتوانسته ماهی صید کند. مانولین نیز شاگرد اوست. پسری که به اجبار والدینش، مجبور به کارکردن در کنار ماهیگیرهای دیگر شده اما چون والدینش، سانتیاگو را آدمی بدشانس و بدبیار به حساب میآورند او را مجبور میکنند در کنار فرد دیگری به ماهیگیری برود. با این حال مانولین مانند خانوادهاش فکر نمیکند. او پیرمرد را دوست دارد و در تمام مدتی که سانتیاگو دست خالی از دریا برمیگردد هر شب به کلبه او سر میزند، برایش غذا میبرد، وسایلش را مرتب میکند و با او مشغول گپ و گفت میشود. رابطه پیرمرد و پسر فراتر از چیزی است که دیگران بتوانند آن را درک کنند...
گتسبی بزرگ
داستان این رمان از زبان کاراوی روایت میشود. فردی که همسایه گتسبی بزرگ است. اما داستان کتاب با دیدار کاراوی با عموزاده خود، دِیزی و شوهرش آغاز میشود. تام که اشرافزادهای ثروتمند است زندگی تجملاتی و خوشی را در کنار همسرش تجربه میکند. در مقابل گتسبی یک جوان بسیار موفق و پولدار است و کسی از گذشته او چیزی نمیداند. این مرد جوان همواره مشغول خوشگذرانی و برگزاری مهمانیهای بزرگ و باشکوه است. مهمانیهایی که هر کسی میتواند در آنها شرکت کند و شاد باشد.
کسی خبر ندارد که این ثروت عظیم گتسبی از کجا آمده است. در مورد ثروت و حتی خود گتسبی شایعات زیادی وجود دارد. مثلا شایعه است که گتسبی از خانواده بسیار فقیری بود که عاشق دِیزی میشود. گتسبی در زمان سربازی از دِیزی دور میشود اما بعد خبر ازدواج او را میشنود. با این حال گتسبی عاشق میماند و همیشه چشمش به دنبال دیزی میگردد. در این میان، گتسبی فرصت بینظیری پیدا میکند، چرا که کاراوی همسایه او، با دِیزی فامیل درجه یک است و…
مزرعۀ حیوانات
رمان مزرعهی حیوانات در کنار رمان ۱۹۸۴ دو اثر برجسته و به یادماندنی از جورج اورول است که هر زمان به مطالعه آنها بپردازید، شگفتزده خواهید شد. ویژگی مشترک این دو کتاب جورج اورول این است که در آنها حکومتها و نظامهای تمامیتخواه به شدت محکوم شدهاند. با این تفاوت که کتاب مزرعهی حیوانات به شکل خاص بر مبنای انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷ نوشته شده است.
داستان این کتاب درباره حیوانات «مزرعهی اربابی» است که به آقای جونز تعلق دارد. جونز مردیست که بیشتر اوقات مست میکند و به شکل مناسبی به امورات مزرعه و حیوانات رسیدگی نمیکند. در میان حیوانات مزرعهی آقای جونز، خوک پیری به نام میجر وجود دارد که از آبرو و احترام ویژهای میان حیوانات برخوردار است. اما میجر، بسیار پیر است و در این روزهای آخر عمرش میخواهد تمام اندوختهی حکمت و معرفت خود را در اختیار دیگر حیوانات قرار دهد. به همین خاطر یک سخنرانی هیجانانگیز و باشکوه درباره آینده درخشان، درباره آزادی و درباره انقلاب حیوانات مزرعه علیه موجودات دوپا ارائه میکند. سخنرانی که چشم دیگر حیوانات را باز میکند. وقتی میجر پیر میمیرد، حیوانات که حالا آگاهتر از قبل بودند مشغول انجام کارهای مخفیانهای و آموزش دیدن به سرپرستی دو خوک به نامهای اسنوبال و ناپلئون میشوند. چند ماه بعد وقتی اوضاع مزرعه وخیمتر میشود، حیوانات قیام میکنند و انسانها را از مزرعه فراری میدهند. انقلاب آنها موفقیتآمیز بود و اکنون نام مزرعهی اربای به مزرعهی حیوانات تغییر کرده است. همهچیز عالی و در بهترین حالت ممکن است. در ادامه همهچیز خوب پیش میرود تا اینکه کمکم مشکلات و نیازهای متعدد خود را نشان میدهند. در این میان ناپلئون (یکی از خوکها که نقش اصلی در انقلاب داشت) نیز از قدرت خود لذت میبرد و…
کاغذدیواری زرد
کتاب حاضر، مجموعهای از داستانهای کوتاه با عنوانهای «کاغذدیواری زرد»، «داستان دو خانه»، «سکوی پرش»، «تاک عظیم»، «تصمیم زن بیوه»، «وانهاده»، «صندلی گهوارهای»، «اگر مردد بودم»، «فرار از خانه» است. داستانهای این کتاب بازتاب صادقانه و بیکموکاست اوضاع زمانه نویسنده، بی عدالتیها و حتی واکنشهای عجولانه و ناپخته او و امثال اوست. در داستان «وانهاده» میخوانیم: «خانم و آقای «جانسون» در روستایی زندگی میکنند. آقای «جانسون» نشستن در مغازه و فروش را به مزرعه داری ترجیح میداد. خانم «جانسون» تمام کارهای خانه و مغازه را میکرد. او حتی حسابهای مغازه و فروش را هم در دست داشت. آقای «جانسون» همیشه میگفت این به نفع بچههاست که حسابها به اسم شما باشد»...
ماشین زمان
ماشین زمان رمانی مشهور است که هربرت جورج ولز در سال ۱۸۹۵ منتشر کرد. این کتاب منبع الهام چندین فیلم و سریال تلویزیونی و تعداد زیادی کتاب طنز بوده و بهطور غیر مستقیم بر بسیاری از آثار تخیلی دیگر تأثیر گذارده است.
بیشتر بخوانید: معرفی ۷ رمان عاشقانه برای نوجوانان
قهرمان داستان با یک وسیلهی مکانیکی به آیندهی نامعلومی سفر میکند. در آن جا میفهمد که بشریت به دو دسته تقسیم شده است: دسته اول الوئیها، که اشراف بی مایه و ترسویی هستند که در باغهای خود زندگی میکنند و از میوههای درختان تغذیه میکنند. دوم مورلاکها، که کارگرانی هستند که زیر زمین زندگی میکنند زحمت کشانی که گرچه کور شدهاند، اما به مدد نیروی گذشته به کار خود بر روی وسیله ی مکانیکی پیچیده و زنگ زدهای که هیچ چیز تولید نمیکند، ادامه میدهند. استوانههایی با پلکان پیچاپیچ این دو دنیا را به هم وصل میکنند. در شبهای بی مهتاب مورلاکها که از مغاکهای خود بیرون میآیند و از الوئیها تغذیه میکنند. قهرمان بی نام، به تشویق مورلاکها از آینده میگریزد و به زمان حال باز میگردد. او از این سفر فقط یک یادگاری ارمغان میآورد که آن هم گلی ناشناخته که چون آن را در زمین بکارند تا هزاران سال نگذرد، شکوفه نخواهد داد...
برای خرید رمان های دیگر به سایت بوکلند مراجعه نمایید.
نظرات کاربران