ژول ورن (1905-1828) نویسنده، شاعر و نمایشنامهنویس فرانسوی در شهر نانت زاده شد. او در سال 1839 با کشتی به نخستین دریانوردی طولانیاش پرداخت و به هند رفت. پس از بازگشت به دبیرستان نانت رفت و سخنوری و فلسفه آموخت. ورن همزمان که با پدرش کار میکرد، دست به قلم بود و نمایشنامه مینوشت. او بعدها برای تحصیل در رشتهی حقوق به پاریس رفت و هر گاه فرصتی پیدا میکرد آثارش را روی صحنه میبرد اما کار در این زمینه برای او دستاوردی نداشت و همچنان از حمایت پدرش برخوردار بود. اما علاقه به ادبیات و هنر در او بسیار آتشین بود تا جایی که یک مرتبه، برای سه روز غذا نخورد تا بتواند نمایش شکسپیر را ببیند. با این وجود از کار نویسندگی منصرف نشد و البته از حمایت الکساندر دوما هم برخوردار بود. پس از آشنایی با دوما است که کارهای او بیشتر مورد استقبال قرار میگیرند و امیدوار میشود. به تدریج آثار بیشتری از او منتشر شد که همین موجب شد نام و آوازهای پیدا کند و در محافل فرهنگی از هنر و استعداد او حرف به میان آید. «فرزندان کاپیتان گرانت»، «بیست هزار فرسنگ زیر دریا» و «جزیره اسرارآمیز» از آثار او هستند.