فرهنگ ایرانی ، هر چند اجزایی از فرهنگهای دیگر را هم در خود پذیرفته است ، با این همه در چارچوبی جغرافیایی شکل گرفته و برخاسته و سپس بر جهان پیرامون خود تأثیر گذاشته است. اسطوره واژهای عربی است که به فارسی راه یافته و در اصل به معنای روایتی است که اساس واقعی و تاریخی ندارد . اما در این باره که چه نوع روایتهایی را اسطوره میگویند ، صاحبنظران تعریفهای متعدد و گوناگونی ارائه کردهاند.
برخی آن را در برگیرنده باورهای مقدس انسان در مرحله خاصی از تطورات اجتماعی میدانند که در عصر جوامع به اصطلاح ابتدایی شکل میگیرد و برای همگان باوری مقدس پیدا میکند . آنچه جالب است این که اساطیر کوششی برای اثبات و شایسته قبول افتادن این روایات و باورها نمیکند و از سوی معتقدان به این دیدگاهها هرگز درباره حقیقت آنها شک و تردیدی نمیشود. در سرزمین ایران هم ، مانند فرهنگ دیگر سرزمینها ، تاریخ روایی دیرزمانی به صورت شفاهی یا به اصطلاح سینه به سینه انتقال مییابد و در این روند دستخوش تغییرات و دگرگونیهایی میشود و تکامل پیدا میکند تا این که با پیدایش خط و رواج نگارش و ثبت سنت شفاهی ، این روایتها هم صورت مکتوب مییابند و بدان صورت به نسلهای بعد و تا به امروز میرسند.