فصل بعدی زندگی ات را طراحی کن

«فصل بعدی زندگی‌ات را طراحی کن: چطور رویاهایتان را بشناسید و زندگی‌تان‌ را از نو بسازید» کتابی در زمینه‌ی موفقیت و روان‌شناسی است. اثری کاربردی برای تمام کسانی که قصد دارند تغییری در زندگی خود ایجاد کنند. دبی تراویس مجری تلویزیونی بین‌المللی، نویسنده‌ی پرفروش‌، ستون‌نویس روزنامه، سخنران عمومی و مدل است، که هشت کتاب در زمینه‌ی تزیینات و طراحی داخلی تألیف کرده است. اپرا وینفری او را استاد رنگ و گچ نامیده است. «فصل بعدی زندگی‌ات را طراحی کن» در ایران توسط انتشارات کوله‌پشتی و با ترجمه‌ی هدیه جامعی روانه‌ی بازار کتاب شده است. 
«فصل بعدی زندگی‌ات را طراحی کن» کتابی اثربخش، انگیزشی، هوشمندانه و حاصل تجربیات زیسته‌ی نویسنده است. او با طرح شعار: «اگر نمی‌توانید یک روز دیگر مثل سابق زندگی کنید»، مسیری عملی برای شناخت رویاها و برنامه‌ریزی برای رسیدن به آن‌ها را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد. تراویس با شوخ‌طبعی‌های خاص خود، زبان ساده و خودمانی و توصیه‌هایی گاه تلخ و گاه خنده‌دار، راهکارهایی الهام‌بخش را ارائه می‌دهد. روش‌هایی که حاصل تغییرات، چالش‌ها، پیروزی‌ها و شکست‌های زندگی خود او هستند. او در این کتاب علاوه ‌بر پرداختن به رویاهای خواننده، هفت راه برای یافتن اشتیاق در زندگی و ده فرمان برای موفقیت در مسیر رویاها خلق می‌کند. تغییر مسیری که نیازمند شهامت، برنامه‌ریزی، جسارت و شجاعت است. نویسنده با صداقت و اشتیاقی مثال‌زدنی، سفری شگفت‌انگیز را مهیا کرده و شما را برای کشف آرزوهایتان آماده خواهد کرد. او با قلب و روح خود می‌نویسد و در این اثر نجات‌دهنده، به‌عنوان معلم و راهنمایی بی‌نظیر همراهی‌تان می‌کند.
نظر خوانندگان سراسر دنیا، درباره‌ی کتاب«فصل بعدی زندگی‌ات را طراحی کن» چیست؟
«فصل بعدی زندگی‌ات را طراحی کن» علاوه ‌بر استقبال بسیار بالای خوانندگان در سراسر جهان، توجه بسیاری از خوانندگان فارسی‌زبان را نیز به خود معطوف داشته است. زهرا زارع معتقد است که راهنمایی‌ها، شهامت‌ها، پیش‌بینی‌ها و تجربیات نویسنده، مخاطب را در رسیدن به اهدافش به‌درستی یاری خواهد کرد. از سوی دیگر بسیاری از هنرمندان و نویسندگان سرتاسر دنیا تراویس را تحسین کرده و در خصوص این کتاب تأکید داشته‌اند که: «او راه‌هایی واقعی برای ایجاد آینده‌ای روشن ارائه می‌دهد و این دقیقاَ همان چیزی است که همه‌ی ما آرزویش را داریم.» لین کرافورد، سرآشپز و نویسنده‌ی کتاب «آشپزی» بر این باور است که تراویس در این کتاب شجاعت، قدرت، زیبایی، اعتمادبه‌نفس، تجربه و قلب خود را با مخاطب به ‌اشتراک گذاشته است.
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
تروایس بعد از کناره‌گیری از تلوزیون به‌ دنبال رویاهای خود رفت؛ تأسیس هتلی مجلل، مسیری که طی کردن آن در میانسالی  نیازمند شجاعت بسیار و برنامه‌ریزی‌ای عملی بود. «این رؤیا را در قلب و ذهنم نگه داشتم، هرگز درباره‌اش با کسی صحبت نکردم. سال‌های زیادی برای داشتن چنین رؤیایی، آن هم بعد از خواندن یک کتاب، به خودم خندیدم و گفتم چقدر احمقی که فکر کردی با خواندن یک کتاب، همه‌‌چیز را دربارۀ ایتالیا یاد گرفته‌ای و سپس، برای فیلم‌برداری قسمت‌هایی از برنامۀ تلویزیونی‌ام به آن‌جا سفر کردیم.مثل خیلی از آدم‌های دیگر، من هم مسحور زیبایی ساختمان‌های تاریخی، روستاهای کره‌ای‌رنگ روی تپه و مناطق حومه‌ی شهر شدم. تازه فهمیدم چرا شاعران و نویسندگان همیشه به این سمت کشیده می‌شوند؛ زیبایی این کشور روح آدم را بی‌وقفه تازه می‌کند. نور و ترکیب بوهای مست‌کننده، صداها و مزه‌ها حتی از برترین خیالات هم زیباتر است و آدم را تسخیر می‌کند. وقتی برای اولین‌بار ایتالیا را دیدم، فهمیدم که سریال‌ها و فیلم‌ها اصلاً نتوانسته‌اند زیبایی این‌جا را آن‌طور که باید، نشان دهند. البته هانس هم در این سفر همراهم بود. او کارگردان برنامه بود. یک روز عصر وقتی اعضای پشت ‌صحنه برای گشت‌وگذار رفتند، فرصت کردیم با هم تنها باشیم. یک روز بهاری و هوا آفتابی و مطبوع بود. درحالی‌‌که تی‌شرت به تن داشتیم، در میدان عمومیِ یک شهر قرون‌ وسطایی در ولترا نشسته بودیم. خدمتکار با تعجب به دست‌های برهنۀ ما نگاه می‌کرد؛ چون ایتالیایی‌ها معمولاً در آن وقت از سال ژاکت تنشان می‌کنند. وقتی به او گفتیم که در کشور زیبایش در حال فیلم‌برداری هستیم خوشحال شد و ما را تنها گذاشت.در سکوت نشسته بودیم و دنیای اطرافمان را تماشا می‌کردیم. مردان مسن همه سرحال و شاداب کنار هم نشسته بودند و باهم صحبت می‌کردند و نوجوانان چنان آهسته و باآرامش در اطرافمان قدم می‌زدند که انگار در یک فیلم سیاه‌وسفید دهه‌ی شصت حضور داشتیم.»
او در این مسیر از ترس‌های پیش ‌رو حرف می‌زند، هر آن‌چه که ما را از رویاهایمان دور می‌کند: «ترس از ناشناخته‌ها، ترس از امتحان راهی جدید، ترس از هرگونه تغییر برای همه‌مان اتفاق افتاده است. قرارگرفتن سرِ دوراهی می‌تواند به‌شدت ترسناک باشد؛ اما بیایید ترس را کنار بگذاریم .ترس واقعی می‌تواند ما را ناتوان کند و مانع حرکتمان شود؛ اما در عین‌حال می‌تواند ما را رو به‌جلو هل دهد و وادار به عمل کند. اگر در حیاط‌خلوتتان با شیر درنده‌ای گیر افتاده باشید، ممکن است لحظه‌ای خشک‌تان بزند و بی‌حرکت بمانید؛ اما بعد، ترس باعث می‌شود قبل از آن‌که طعمه‌ی شیر شوید، از آن‌جا بیرون بدوید! ترس واقعی این کار را می‌کند. ترس واقعی آن ترس جسمیِ ناخوشایندی است که وقتی فرزندتان مریض می‌شود یا وقتی اجاره و نوبت وام‌تان عقب می‌افتد و با احتمال ازدست‌دادن خانه‌تان مواجه می‌شوید یا وقتی احساس سردی به شما نهیب می‌زند که شریک ‌زندگی‌تان دارد به شما خیانت می‌کند و رابطه‌تان احتمالاً روبه‌پایان است، شما را فرامی‌گیرد. ترس را نمی‌توان کنترل کرد؛ اگر بانک اعلام کند ملکی را که به‌گرو گذاشته‌اید، ضبط می‌کند، ترس آن‌قدر شب‌ها بی‌خوابتان می‌کند تا این‌که بالاخره راه‌حلی برای کنترل اوضاع پیدا کنید. می‌توانید برای بهبودی فرزند بیمارتان تمام تلاشتان را بکنید؛ اما بهبودی او دست خدا و دکترهاست، نه شما. حتی نمی‌توانید ترس خیانت احتمالی شریک ‌زندگی‌تان را کنترل کنید. ترس در این شرایط شما را در بر می‌گیرد؛ اما در نهایت با احساس‌هایی دیگر جایگزین خواهد شد.»
درباره نویسنده
دبی تراویس متولد 25 سپتامبر 1960 در بلکبرن انگلستان، یک شخصیت تلویزیونی انگلیسی-کانادایی، دکوراتو داخلی و مدل است. رنگ، علاقه و اشتیاق اصلی زندگی اوست.