کتاب «استیون هاوکینگ: ذهن رها» نوشته کیتی فرگوسن، روایتی دلپذیر از زندگی پر هیاهوی یکی از بزرگترین نوابغ فیزیک است. کتاب «استیون هاوکینگ: ذهن رها» نهتنها به نظریات هاوکینگ در فیزیک و اخترشناسی، بلکه به زندگی شخصی وی نیز پرداخته است.
نویسنده از کنار هیچکدام از اتفاقات زندگی شخصی و کاری، بیتفاوت عبور نکرده است و همین باعث میشود که مخاطب آن کسی باشد که به هاوکینگ و سبک زندگیاش علاقهمند است. کیتی فرگوسن با بهرهگیری از استعداد خود در بیوگرافینویسی، شما را به یک سفر جذاب و مهیج در عمق زندگی
هاوکینگ میبرد و زوایای کمتر دیده شده را پیش روی مخاطب میگذارد. علاقهمندان به زندگی مشاهیر و بزرگان، قطعا این کتاب را جذاب و تاملبرانگیز خواهند یافت.
بهزاد یکی از خوانندگان کتاب است که نظر خود را اینگونه بیان میکند: «چیزی که در این کتاب میخونیم گوشهای از افکار بزرگمرد عرصه فیزیک نظری است که درگیری او به بیماری نادر ALS به قول خودش نه تنها در قدرت تفکر و ذهن او اختلالی ایجاد نکرده بلکه به دلیل رهایی از مسئولیتهای ظاهری و فیزیکی اجتماعی و خانواده فرصت و زمان زیادی برای تفکر در رازهای گیتی و تحلیل اطلاعات پیچیده جهان را در وی فراهم کرده. هاوکینگ با نگاهی ژرف در اعماق فضا با ذهن بیبدیل خود و به واسطه تسلط بر فیزیک و ریاضیات آنچنان مسائل پیچیده علمی را ساده و بیپیرایه ارائه میکنه که ذهن هر شنونده و خوانندهای رو به تفکر و تعقل در رازهای هستی وادار میکنه. کیتی فرگوسن در این کتاب با بیانی ساده به گوشهای از زندگی اجتماعی و علمی هاوکینگ پرداخته. خوندنش رو به شدت پیشنهاد میکنم.»
مرضیه نیز در سایت goodreads در مورد کتاب نوشته: «این کتاب اونقدر جامع و کامل و دلنشینه، که بیشتر کنجکاویهای من رو نسبت به دنیای فیزیک اغنا میکنه. اینکه در کنار مطالب علمی به زندگی شخصی خود هاوکینگ پرداخته شده کتاب رو چندین برابر زیبا و خواندنی میکنه.»
پاراگرافی از کتاب که به زیبایی و با یک مثال از بازی زندگی میگوید را در زیر میخوانیم:
«خانوادهی من، بدلی از یک تخته بازی باستانی داشت که از موزهای خریده شده بود. باستانشناسانی که در ویرانههای شهر اور در بینالنهرین کندوکاو میکردند این تخته طرحدار باشکوه را با مشتی تکههای کوچک کندهکاری شده که از دل زمین بیرون کشیده بودند. آشکار بود که بازی پیچیدهای است، ولی در دنیای نو، کسی از قواعد آن آگاه نیست. سازندگان بدل کوشیده بودند از طرح روی تخته و تکهها از آن سر در آورند، ولی از کسانی مانند ما که بازی را خریده بودیم درخواست شده بود که درباره آن بیندشیم و پی ببریم که چطوری میشود با آن بازی کرد. شما میتوانید گیتی را یک چنین چیزی تصور کنید: یک بازی باشکوه، دلکش، و رازآلود. بی تردید قواعدی هست، ولی آییننامه بازی ندارد. گیتی مانند آن بازی یافت شده در اور، یادگاری خوش آب و رنگ نیست. آری، کهن است، اما بازی از پا نیفتاده است. ما و هر آنچه که میدانیم (و بسیاری که نمیدانیم) در گرماگرم بازی هستیم. اگر نظریه همه چیزی باشد، ما و هر آنچه که در گیتی هست باید از اصولش پیروی کنیم، حتی زمانی که میکوشیم دریابیم که آنها چه هستند.»
پاراگرافی دیگر از کتاب را که توصیفی از کمبریج انگلستان است را در زیر میخوانیم:
«در قلب کمبریج انگلستان، مشتی کوچه تنگ و باریک هست که انگار پای سده بیستم و بیستویکم به آنها باز نشده. خانهها و ساختمانها نمایانگر آمیزهای از دورانهایند، ولی گشتوگذاری در کوچهپسکوچههای منشعب از خیابان اصلی، سفری به گذشته است. در مسیری که بین دیوارهای کالج قدیمی یا خیابان دهکده، با کلیسای قرون وسطائی پیچوتاب میخورد، به سختی میشود سروصدای ترافیک را از خیابانهای آن حوالی با همان قدمت ولی شلوغتر شنید. تقریبا سکوت است. صدای حرف زدن و قدم زدن. صدها سال است که دانشگاهیان و اهالی محل در اینجا گام برداشتهاند.»
کیتی فرگوسن از نویسندگان پرفروش حوزه علم است. نخستین زندگینامهای که او از استیون هاوکینگ نوشت، به یکی از پرفروشترین کتابها در سال 1992 بدل شد. او همچنین کتابهای دیگری در حوزهی دانش تجربی نگاشته؛ از جمله کتابی درباره فیثاغورث. ویژگی بارز آثار او برخورداری از غنای محتوایی، در عین بهره گرفتن از زبانی ساده و همهفهم است.