کتاب «جان آزاده: گفتارهایی از پهما چودرون» نوشته پهما چودرون را سوزان عزیزی به فارسی برگردانده و نشر نظر آن را منتشر کرده است. در کتاب «جان آزاده: گفتارهایی از پهما چودرون» راههایی برای ایجاد تغییر در زندگی بیان شده است. این کتاب، در واقع شامل گفتارهای نویسنده درباره معنویت و زندگی معنوی و چگونگی مواجهه با دشواریهای زندگی از طریق کشف گوهر درون است. این کتاب برای کسانی که به خودشناسی و سیر و سلوک معنوی علاقه دارند، مناسب است.
کتاب «جان آزاده: گفتارهایی از پهما چودرون» نوشته پهما چودرون را سوزان عزیزی به فارسی برگردانده و نشر نظر آن را منتشر کرده است. در کتاب «جان آزاده: گفتارهایی از پهما چودرون» راههایی برای ایجاد تغییر در زندگی بیان شده است. این کتاب، در واقع شامل گفتارهای نویسنده درباره معنویت و زندگی معنوی و چگونگی مواجهه با دشواریهای زندگی از طریق کشف گوهر درون است. این کتاب برای کسانی که به خودشناسی و سیر و سلوک معنوی علاقه دارند، مناسب است.
پهما چودرون، راهب آمریکایی که پیرو مکتب بودایی است، در گفتارهای کوتاهی که در کتاب «جان آزاده» گنجانده شده، به طور کوتاه و فشرده و البته با زبانی ساده و نه زبانی غیرقابلفهم، انسانها را برای کشف گوهر درون و دستیابی به فنونی قابلتوجه برای برخورداری از زندگی معنوی کمک میکند. او با راهنماییهای خویش، به انسانها یاری میرساند تا گوهر درونی خود را بازیابند و انواع زشتیها مانند حسد، طمع، خشم و... را شناخته و عادتهای ناخوشایند را کنار بگذارند و به زندگی آرام دست یابند. کتاب «جان آزاده» برای کسانی که شکستها، سختیها و ناکامیهای زندگی، فشار زیادی بر آنها وارد کرده و برای کسانی که در رنج هستند و امواج ناامیدی و یأس و اضطراب آنها را دچار عذاب کرده و برای کسانی که افسرده هستند، کتابی خواندنی و روشنگر است. این کتاب به همه آنها یعنی کسانی که رنج و عذاب میکشند کمک میکند تا به آرامش دست یابند و معنوی زندگی کنند. آموزههای پهما چودرون، در جهت رسیدن به رضایت درونی بسیار موثر است زیرا هدف او این است که انسانها با خود در آشتی باشند. به نظر پهما چودرون، مهمترین نکته در زندگی این است که آدمیان با خودشان در جنگ و نزاع نباشند یعنی مدام در حال درگیریهای درونی نباشند و بتوانند با خودشان در صلح باشند. به طور خلاصه، کتاب «جان آزاده» انسانها را نسبت به علل اضطرابها و ترسها و تلخیهایشان هوشیار میکند و ثابت میکند که همه رذیلتهای اخلاقی مثل طمع، حسد، نفرت و... زاییده وضعی است که انسانها در حال جنگ با خودشان هستند و کوشش دارند تا با کسب امتیازهای بیرونی مانند پول و مقام و... خودشان را آرام کنند هرچند با رسیدن به آنها نیز به آرامش موردنظرشان نمیرسند.
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
«در هر جایگاهی که باشیم، میتوانیم خود را برای فراگیری دلاوری مهیا کنیم. ابزار ما تمرینهای مراقبه، مهربانی، بزرگدلی، شوق و وارستگی است. با کمک این ابزار میتوانیم از قلب تُرد و شکننده بُدیچیتا پرده برداریم. این لطافتِ قلب بیدارشده است. آن را در اندوه و قدردانی، پشت خروشِ خشم و لرزشِ ترس مییابیم. در کُنجِ تنهایی در دسترس ماست همانطور که در هستۀ مهربانی. خیلی از ما آدابی را ترجیح میدهیم که رفاهمان را بر هم نزند، و با این حال تیمار میخواهیم. اما تمرینِ بُدیچیتا به این صورت کار نمیکند. دلاور میپذیرد که نمیداند سر پیچ بعدی چه اتفاقی انتظارش را میکشد. شاید بخواهیم برای رسیدن به امنیت و اطمینان چیزی را کنترل کنیم که نمیشود کنترل کرد، و امید داشته باشیم که همیشه در آسایش و در امنیت باشیم. اما واقعیت این است که هیچگاه نمیتوانیم از چیزی مطمئن باشیم. این عدم اطمینان جزیی از ماجرای زندگیست و همزمان چیزیست که باعث ترسمان میشود. تمرین بُدیچیتا هیچ وعده پایان خوش به ما نمیدهد. بهجایش، به این "من" که به دنبال امنیت است –میخواهد به چیزی بچسبد – یاد میدهد که چگونه بزرگ شود. نکتۀ اصلی آموزشهای دلاوری این نیست که چگونه از عدماطمینان و ترس میتوان پرهیز کرد بلکه این است که چگونه میتوان با وضعیت ناخوشایند ارتباط برقرار کرد.»
درباره نویسنده
پهما چودرون (14 ژوئیه 1936) یک بوداییِ تبتیِ آمریکایی است. او یک راهبهی منصوب شده است و چندین کتاب نوشته و کتابهایی صوتی هم تولید کرده است. او در سال 1936 در نیویورک و خانوادهای کاتولیک متولد شد. پهما چودرون مدرک لیسانس ادبیات انگلیسی را از کالج سارا لارنس و فوق لیسانس در آموزش ابتدایی را از دانشگاه کالیفرنیا (برکلی) گرفته و سپس به آیین بودایی علاقهمند شده و اکنون یک بودایی به شمار میرود.