کتاب «عشق کافی نیست» (Love Is Not Enough)، در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است. «عشق کافی نیست» از «مارک منسون» توسط سیمین محمدی به فارسی برگردانده شده و «انتشارات میلکان» این کتاب را چاپ کرده است. همانطور که از عنوان کتاب بر میآید، کتاب دربارهی تمامیت خواهی عشق است.
کتاب «عشق کافی نیست» (Love Is Not Enough)، در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است. «عشق کافی نیست» از «مارک منسون» توسط سیمین محمدی به فارسی برگردانده شده و «انتشارات میلکان» این کتاب را چاپ کرده است. همانطور که از عنوان کتاب بر میآید، کتاب دربارهی تمامیت خواهی عشق است. یعنی ما عشق را لازم و کافی میدانیم تا رابطهای موفق با شخص دیگری داشته باشیم. اما مارک منسون چنین اعتقادی ندارد. او به ابزار دیگری در کنار عشق معتقد است که بتوانیم مانع نابودی روابطمان شویم. منسون سه ابزار را به ما معرفی میکند: 1. دو ذهن انسان. ۲. چیزی را باور کنیدکه مفید است، نه چیزی که حقیقت دارد. ۳. باور اولیه. کسب این مهارتها ما را برای یک زندگی بهتر آماده میکند. در ادامه با خواندن بخشهایی از کتاب با این مهارتها بیشتر آشنا خواهیم شد.
نظر خوانندگان در سراسر دنیا درباره کتاب «عشق کافی نیست» چیست؟
در ادامه نظر بعضی از خوانندگان که در طاقچه دیدگاه خود را ثبت کردهاند، با هم میخوانیم. خوانندهای به زبان روان و طنزآلود نویسنده اشاره میکند و مینویسد: «در مورد خود آقای مارک منسن اولاً باید بگویم که ایشان معمولاً افکار و تجربیاتی که خودشان شخصاً به آن رسیدهاند را در کتابهایشان مینویسند، یعنی فارغ از مباحث روانشناسیِ دقیق و علمی، خیلی خودمانی و بر اساس درک شهودی خودشان، قلم میزنند. دوماً خیلی پراکندهگویی میکنند و نظم و نسق خاصی را در نوشتههایشان پیگیری نمیکنند که البته میشود با دید مثبت به این قضیه نگاه کرد چون در این نوع نوشتهها، با ایدهها و افکار بیشتری آشنا میشویم.» خوانندهی دیگری که کتاب حاضر در حال خوبش، نقشی اساسی ایفا کرده است، مینویسد: «کتاب بسیار جذاب، گیرا و دوست داشتنی است. راهکارهای بسیار عملی و مفید با انرژی مثبت و حال خوب کُن در این کتاب بسیار میبینید. کتابهای دیگر مارک منسن را هم توصیه میکنم.» خوانندهی دیگری مطالعهی این کتاب را در وقتهای تلف شده پیشنهاد میدهد و عنوان میکند: «من حس خوبی از خواندن کتاب گرفتم و به خاطر بخشبندیهای کوتاهاش میشود آن را در زمان کوتاهی خواند. متن کتاب، هم روان است و هم ترجمهی خوبی دارد. بهراحتی میتوان با نویسنده ارتباط برقرار کرد.»
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
نویسنده در ابتدای کتاب با اشاره به موضوع مهم خودشناسی و فریاد معروف «خودت را بشناسِ» سقراط، مینویسد: «میگویند یونانیها عبارت «خودت را بشناس» را روی معابد باستانیشان مینوشتهاند و مردم را دعوت میکردهاند که گاهی وقتشان را صرف سؤال کردن از خود در مورد انگیزهها و اعمالشان کنند. خودشناسی در رأس اکثر ادیان و مکاتب فلسفی دنیا قرار دارد. به نظر میرسد یکی از تبعات ناخوشایند توانایی حیرتانگیز مغز در زمینهی سؤال کردن در مورد همه چیز، توانایی مغز در سؤال کردن از خودش باشد.»
در بخش دیگری از کتاب، سخن زیگموند فروید دربارهی اینکه ما فقط دنبال توجیه خود هستیم را از زبان دیگر روانشناسان میخوانیم: «دنیل کانمنِ روانشناس ثابت کرده است که در واقع ما جزئیات کمی از تجاربمان را به یاد میآوریم و در آینده، «خلأهای حافظه» را با فرضیاتمان و، بله، با عقایدمان پر میکنیم. محققان دیگر ثابت کردهاند که ما غالبأ اعتقاداتمان را بنابر چیزی میپذیریم که با احساسات و امیالمان جور در میآید و نه براساس چیزی که واقعا رخ داده یا شواهد نشان میدهد.»
در بخشی دیگر از کتاب به جدال مشهور عقل و احساس میرسیم: «خوشبختانه مغز ما تکامل یافته تا منطق و توانایی درنظرگرفتن گذشته و آینده و همه آن چیزهای عالی را داشته باشد. این چیزی است که از ما انسان میسازد، و نه سگ. مشکل این است که «مغز سگی» ما در واقع همان چیزی است که رفتارمان را کنترل میکند؛ مثلا ممکن است از لحاظ منطقی بدانید که خوردن بستنی به عنوان وعده صبحانه بنا به منطقتان، فکر خوبی نیست؛ اما اگر مغز سگیتان بخواهد صبحانه بستنی کوفت کند، نهایتا تسلیم خواسته او میشوید.»
درباره نویسنده
مارک منسون (Mark Manson) یک وبلاگنویس حرفهای، کارآفرین و مربی سابق دوستیابی است. او از سال ۲۰۰۷ به مردم در مشکلات عاطفی و روابطشان کمک میکند. او با هزاران نفر از بیش از 30 کشور مختلف کار کرده است. از کتابهای دیگر او میتوان به «هنر ظریف رهایی از دغدغهها»، «شاد بودن کافی نیست» و «اوضاع خیلی خراب است!» اشاره کرد. همهی این کتابها برای علاقهمندان، به فارسی ترجمه شدهاند.