کتاب «من مضطرب» با عنوان Vivre Mieux Dans Un Monde Stressant در سال ۲۰۱۳ به قلم استفانی برتولون نوشته و منتشر شد. این کتاب در ایران نیز توسط انتشارات شمعدونی در ۲۱۶ صفحه در قطع رقعی و با ترجمهی روان مائده هروی منتشر و وارد بازار کتاب شد. با توجه به استقبالی که در ایران از این کتاب صورت گرفته، هماکنون به چاپ چهارم رسیده است. کتاب «من مضطرب» برای جهانِ امروزِ ما نوشته شده است. جهانی که در آن استرسهای زیاد، متفاوت و عجیبی وجود دارد و نویسنده در این کتاب تجزیه و تحلیل این استرسهای جدید را با استفاده از روشهای روزمره ارائه میدهد تا به ما کمک کند در جهانی که دائما در تحول است، بتوانیم تعادل و آرامش خود را حفظ کنیم.
این کتاب صرفا به بیان جنبههای منفی فناوری نمیپردازد، بلکه با راهکارهای کاربردی که ارائه میدهد، نشان میدهد که چگونه میتوان از این فناوری جدید که شامل اینترنت، رایانه و تلفن همراه است، استفاده کرد و دچار مشکل نشد. در بخش پایانی این کتاب شاهد پیشنهادهایی هستیم که باعث بهبود کیفیت زندگی ما میشود و در نهایت میتوانیم با آرامش بیشتر و ناراحتی کمتر زندگی را ادامه دهیم.
سمیه نظرش را در مورد مطالعهی این کتاب اینگونه بیان میکند: «کمتر کتابی را دیدهام که خیلی عمیق به فضای شبکههای اجتماعی و اخباری که در آنها منتشر میشود و استرسی که به مخاطب القا میکند، بپردازد. ولی این کتاب خیلی شفاف به این مسائل پرداخته است و نویسنده با توجه به تخصصی که در این حوزه دارد، بهخوبی توانسته مخاطب را با خود همراه کند و به صورت علمی و شهودی، تاثیرات فضای مجازی و فناوریهای جدید را بر روی زندگی انسانها بازگو کند و در نهایت راهحلی برای آرامش در این دنیای پر از استرس و اضطراب ارائه بدهد.»
پاراگراف ابتدایی کتاب که به مفهوم تغییر اجتماعی میپردازد را در زیر میخوانیم: «تغییر اجتماعی به چه معناست؟ برای درک بهتر مفهوم تغییر، به تعریفی که رشه ارائه میدهد، اشاره میکنیم: تغییر اجتماعی شامل تمام دگرگونیهایی است که در طول زمان مشاهده میشود و به واسطهی روشی گذرا و موقتی بر ساختار و عملکرد سازمانهای اجتماعی گروهی خاص اثر میگذارد و سیر تاریخی آن را تغییر میدهد. تغییراتی که در این کتاب بررسی میکنیم به عملکرد سازمان زندگی اجتماعی مربوط میشوند:
* روشها و ابزارهای ارتباطی جدید(اینترنت و تلفنهمراه)
* ماهیت روش برقراری ارتباط(اطلاعات تصویری رسانهها)
این تغییرات اجتماعی، هنجارهای اجتماعی جدیدی را نیز به وجود آوردهاند که در بعد فردی، باورهای تازهای را القا میکند که فردگرایی یکی از نتایج آن است. البته فردگرایی پدیدهای جدید نیست. از دورهی رنسانس، فرد خود را از بند هنجارهای اجتماعی رها کرد و به جای اعتماد به دیگری، خود اختیار سرنوشت خویش را به دست گرفت. انسانها به کمک فردگرایی توانستند به آزادی دست یابند. میتوان گفت اگر صنعتگرایی نیز باعث شد که انسان بتواند زندگی خویش را بسازد. امروزه انسان در مرکز انواع سازماندهی اجتماعی قرار گرفته است. باید توجه داشت که این هنجار جدید یا وحدت اجتماعی در تضاد نیست و منجر به طردشدگی فرد نمیشود.»
پاراگرافی از کتاب که به مفهوم اضطراب میپردازد را در زیر میخوانیم:
«بیش از هر چیز باید بدانیم هر تغییر مهمی که در محیط پیرامون و رفتار ما به وجود میآید، پیامدهای فیزیولوژیکی نیز در پی خواهد داشت که به آنها اضطراب میگوییم. نخست از اضطراب به عنوان پاسخی مثبت در برابر تغییرات یاد میکنیم که انرژی لازم را برای رویارویی با وقایع فراهم میکند. بشر همواره و از عصر حجر تاکنون برای حفظ بقای خود دچار اضطراب شده است. در عصر حجر او از راههای زیادی برای دفاع از خود استفاده میکرده و بنابراین هم نقش شکارچی و هم طعمه را برعهده داشته است. ارگانیسم انسان نخستین از سیستم دفاعی مناسبی برخوردار بوده است و در مواقع حمله و خطر، غدد فوق کلیویاش(دو غده بالای کلیهها) آدرنالین ترشح میکردند. این هورمون در خون آزاد و باعث افزایش ضربان قلب و تنفس و فشار خون میشد تا بدن بتواند اکسیژن لازم را هنگام بروز واکنشهای غریزی دفاعی تامین کند.»
پاراگرافی از کتاب را که در مورد طب سنتی چینی میگوید را در زیر میخوانیم:
«طب سنتی چینی از هموستازی(خونایستی) به عنوان نیروی تعادل بین نیروهای مخالف و کاملکننده یاد میکند. یانگ، ترکیبی فعال و منتشرکننده در نظر گرفته میشود و یین، ترکیبی غیرفعال و دریافتکننده است. پزشکی غربی اما این دیدگاه را قبول ندارد. اما خود من شخصا بر این باورم که ارتباطی بین نظریه یانگ و یین و عملکرد سیستم عصبی خودکار وجود دارد. در واقع، سیستم عصبی خودکار بر فعالیتهای غیر ارادی اندامهای بدن نظارت میکند. بنابراین مسئولیت فعالیتهای حیاتی و اساسی همچون جریان تنفس و به تبع آن ضربان قلب را بر عهده دارد. ما برای نفس کشیدن یا در فرآیند تپش قلب، هیچگونه دخالتی نداریم و این همان عملکرد غیر ارادی است که از حوزه اختیار ما خارج است. سیستم عصبی خودگردان به دو بخش رشتههای عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک تقسیم میشود:
* سیستم عصبی سمپاتیک: این سیستم، مکانیسم بدن را با توجه به نیازهایش فعال میکند.
* سیستم عصبی پاراسمپاتیک: این سیستم تعادل را در بدن برقرار میکند که در این حالت به آن هموستازی(خونایستی) میگوییم.»
استفانی برتولون روانشناس بالینی است که تحصیلاتش را در رشتهی درمانهای شناختی و رفتاری گذرانده است. او متخصص روانشناسی استرس و همچنین مدیریت اضطراب نیز است. او از بنیانگذاران مرکز درمان استرس و اضطراب در لیون است و در TCC DIU در لیون به تدریس میپردازد.