با تمام این اوصاف، یکی از جنجالیترین ادعاهای این کتاب این است که ما نوادگان این پیشگامان کهکشانی هستیم و اریک فون دانیکن برای اثبات این مدعا، از اکتشافات باستانشناسی بهره میبرد. این اکتشافات که نویسنده به آنها اشاره دارد عبارتند از: یک فضانورد بیگانه در یک هرم حفظ شده است، نمودارهای ناوبری پروازهای فضایی هزارساله، نجوم پیشرفتهی خرابههای اینکا و مصر، نقشهای از زمین زیر کلاهک یخی قطب جنوب و یک فضاپیمای غولپیکر که در کوههای آند کشف شده است. این کتاب نشان میدهد که آثار هنری باستانی در سراسر جهان را میتوان بهعنوان تصویر فضانوردان، وسایل نقلیهی هوایی و فضایی، فرازمینیها و فناوری پیچیده تفسیر کرد.
فون دانیکن عناصری را توصیف میکند که معتقد است در هنر فرهنگهای نامرتبط مشابه هستند. در میان آثار هنری که او توصیف میکند میتوان به مجسمههای سگهای ژاپنی باستانی (که معتقد است شبیه فضانوردان در لباسهای فضایی هستند) و کندهکاریهای ۳۰۰۰ ساله در معبد پادشاهی جدید مصر اشاره کرد. این کتاب در پی آن است تا نشان دهد که خاستگاه بسیاری از ادیان، از جمله تفاسیر عهد عتیق از کتاب مقدس، واکنشهایی به تماس از یک گروه بیگانه است. بنابرگفتهی فون دانیکن، انسانها فناوری موجودات فضایی را ماوراء طبیعی و خودِ بیگانگان را خدایان میدانستند.
لازم به ذکر است که فون دانیکن، در حدود یک سوم کتاب «ارابه خدایان» را صرف بحث در مورد این موضوع میکند که انسانها از نظر تئوری میتوانند وجود تمدنهای بدوی را در جهانهای بینستارهای تا سال ۲۱۰۰ اثبات کنند.
آنتونی، کاربری در سایت آمازون، درباره این کتاب گفته: «اگر شما از طرفداران نظریهی فضانوردان در دوران باستان هستید، از این کتاب و تمام آثار فون دانیکن لذت خواهید برد. در واقع او پدرِ این نظریه است؛ ولی به دلیل تاریخ انتشار کتاب و همچنین با گذشت زمان، برخی از ایدهها به نتیجه نرسیدند. اما شیوهی انقلابی او در نگریستن به متون کهن، هنر و معماری از طریق چشم عصر فضا، منجر به آغاز پدیدهای شد.»
آماندا هم از ایتالیا نوشته که: «من از طریق تلویزیون با کارهای این نویسنده آشنا شدم و پس از مدتی تصمیم گرفتم تا با خواندن کتاب او، بهطور جزئی تری با سخنانش آشنا شوم. وقتی کتاب به دستم رسید، بسیار هیجانزده بودم و پس از خواندن دو فصل از کتاب، هیچگونه شک و تردیدی درخصوص این نظریه دیگر در ذهنم باقی نماند. فصل اول این کتاب درباره قرار دادن جهان در یک چشمانداز کلی است و سپس نویسنده یک سناریوی فرضی را توصیف میکند و به دنبال آن این سوال را مطرح میسازد: چرا این اتفاق نباید برای اجداد ما رُخ داده باشد؟ استدلالها و برهانهای او بهنظرم خیلی منطقی آمد، منطقیتر از هرآنچه دیگر دانشمندان مطرح سعی میکردند در ذهن ما فرو کنند. شخصاً خیلی عصبانی میشوم وقتی میبینم که همیشه در مدرسه و اخبار به ما میگویند چه چیزی را باور کنیم. این نویسنده نظریهی خود را تنها مطرح کرد و پس از انتشار، میلیونها نفر ایدهی او را پذیرفتند. به نظرم نظرات او از کتابهای تاریخ هم منطقیتر است و از مخالفانی که میگویند او دیوانه است باید پرسید که آنان چه کسانی هستند که در مورد درستی یا نادرستی امری قضاوت کنند؟ برای مدتی طولانی همه فکر میکردند که زمین مسطح است. بسیاری میپنداشتند که زمین مرکز جهان است. تا اینکه علم پیشرفت کرد و ما دریافتیم که آنها اشتباه میکردند. مطمئناً روزی هم علم به حدی پیشرفت خواهد کرد که درمورد صحت یا غلط بودن این نظریه اظهارنظر قطعی و درستی بکند.»
نویسنده در انتقاد از تلاشهای بیهودهی برخی محققان مینویسد: «محققان کارها را برای خودشان بسیار آسان میکنند. آنها یک جفت از تکههای کوزههای قدیمی را به هم میچسبانند، یک یا دو فرهنگ مجاور را جستجو میکنند، بر یافتهی ترمیم شده برچسب میزنند و _ ایول! _ دوباره همه چیز را باشکوه در الگوی تصویب شده تصور میکنند.»
او در توصیف تمدن سومریها هم نگاشته: «در طول قرنها، سومریها برجها، کاخها و اهرامی برپا میکردند و هرگونه وسیلهی راحتی که امکان داشت، برای خدایان فراهم مینمودند و منتظر بازگشت آنها میشدند. پس از صدها سال آنها بازگشتند. سپس طوفان آغاز شد و پس از طوفان، بار دیگر سفینهای از آسمانها به زمین آمد...، این در کتیبههای سومری ذکر شده است. سومریها به چه صورتی خدایان خود را تصویر کرده بودند؟ از افسانهها و تصاویر سومری و بعضی کتیبههای «آکادین» اطلاعاتی در این باره بهدست میآید. خدایان سومری شخصیتی انسانی نداشتند و هر یک به ستارهای نسبت داده شده بودند.»
اریک فون دنیکن نویسندهی آلمانی زبان، اهل سوئیس است و نویسندهی چندین کتاب درباره نظریات فضانوردان باستانی و زیست فرازمینی. اریک فون دنیکن در ۱۴ آوریل ۱۹۳۵ در شهر زوفینگن سوئیس زاده شد و در نوجوانی شاهد فرود اضطراری یک بمبافکن آمریکایی در طی جنگجهانی دوم بود. این اتفاق جرقهی فرود خدایان در ذهن او را رقم زد. از دیگر آثار او میتوان به کتابهای «طلاهای خدایان»، «گذرگاه خدایان»، «چشمان ابوالهول»، «اودیسه خدایان» و «تاریخ نادرست است» اشاره کرد.