کتاب سی شعر: فروغ فرخزاد نوشتۀ سارا محمدی اردهالی، کتابی است دربارۀ زندگی فروغ فرخزاد، همراه با تحلیل و راهنمای خواندن اشعار او، که برای نوجوانان گردآوری و تنظیم شده است. سی شعر: فروغ فرخزاد را آذین محمدزاده ویرایش و انتشارات شهر قلم آن را در سال 1399 منتشر کرده است. این کتاب راهنمایی است برای ورود به دنیای شاعرانۀ فروغ و سی پارۀ برگزیده از اشعار او را هم پیش رو میگذارد.
مجموعۀ سی شعر انتشارات شهر قلم پنجرهای است به دنیای پر رمز و راز شعر فارسی که هر کتاب این مجموعه به یک شاعر برجستۀ ایرانی اختصاص دارد. سی شعر: فروغ فرخزاد نیز، همان طور که از عنوانش پیداست، به فروغ، زندگی و سی شعر از اشعار او اختصاص دارد. سارا محمدی اردهالی «فروغ فرخزاد» را چنین پیش روی ما قرار میدهد:
تولد؛ یک پنجره برای دیدن/ توران خانم؛ انگار مادرم گریسته بود آن شب/ وضعیت زنان در زمان فروغ؛ من از کجا میآیم؟ که اینچنین به بوی شب آغشتهام؟/ وضعیت اجتماعی و اقتصادی؛ جامعه در آن دوره چه شکلی بود؟ مردم از نظر مالی در چه وضعی بودند؟ چه فکرهایی داشتند؟/ زنان کشورهای دیگر و کتاب اتاقی از آن خود/ نام خانوادگی فرخزاد؛ پدر میگوید از من گذشته است/ مدرسه؛ دختری که گونههایش را با برگهای شمعدانی رنگ میزد/ وقتی فروغ شانزدهساله بود؛ میان پنجره و دیدن همیشه فاصلهایست. چرا نگاه نکردم؟/ فروغ به دفتر مجله میرود: این شعر من است. باد ما را خواهد برد/ کتابهای شعر فروغ چاپ میشوند/ شعرهای دورۀ اول، دورۀ سرگردانی و جستوجو/ سفرهای واقعی و سفرهای درونی؛ چرا توقف کنم؟ من از عناصر چهارگانه اطاعت میکنم/ شاعری که برای فروغ مهم بود: نیما یوشیجِ شگفتانگیز/ دورۀ دوم شعر فروغ: تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد/ دستهایم را در باغچه میکارم سبز خواهد شد/ چگونه شعر فروغ فرخزاد را بخوانیم؟
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«فروغ فرخزاد سال 1313 به دنیا آمد، یعنی 85 سال پیش. شش سال قبل از تولد فروغ، کتاب اتاقی از آن خود در انگلیس چاپ شد. انتشار این کتاب اتفاق خیلی مهمی بود. کتابی که بعدها بسیار معروف شد و به زبانهای بسیاری ازجمله فارسی ترجمهاش کردند. هنوز هم این کتاب در دنیا اهمیت بسیاری دارد و چاپ میشود. کتاب را یک زن به نام ویرجینیا وولف نوشته بود. در این کتاب وولف دربارۀ نویسندههای زن و شرایط آنها در جامعه مینویسد ... پس فروغ زمانی متولد شد که زنان دیگر هم در خارج از ایران به نوشتن فکر میکردند. در ایران هم سختیهایی که در اروپا بود، وجود داشت. فروغ سالها بعد از ویرجینیا وولف باید با همین مشکلات زندگی میکرد و مینوشت.»
و در بخشی دیگر:
«پدر فروغ، محمد فرخزاد، نام خانوادگیاش را از کتابهای شعر انتخاب کرده بود. او به شعر علاقۀ زیادی داشت. در چهاردهسالگی از تفرش به تهران فرار کرد. چرا؟ چون میخواستند او را در چهاردهسالگی به زور داماد کنند... .»
سارا محمدی اردهالی، متولد دیماه 1354 در تهران شاعر، نویسنده، مترجم، کارشناس پژوهشگری علوم اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی و کارشناس ارشد جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی است. او یکی از بنیانگذاران وبگاه «آینه» است و بعضی از شعرها و یادداشتهایش را در وبلاگ خود، «پاگرد»، منتشر میکند.
از سارا محمدی اردهالی تاکنون چهار مجموعۀ شعر منتشر شده است: «روباه سفیدی که عاشق موسیقی بود»، «بیگانه میخندد»، «برای سنگها» و «گل سرخی در زد». از ترجمههایش نیز میتوان به این عناوین اشاره کرد: «مرگ سقراط»، «آقای دکارت و شیطان فریبکارش» و «تماشاخانۀ کوچک هانا آرنت». گفتنی است ترجمههای او برای کودکان است و نشر چشمه نیز آنها را به چاپ رسانده است.