نه راهِ پس نه راه پیش: در پی جنگهای بالکان در دهۀ ۱۹۹۰ تانیا لودسیچ و شاگردانش در تلاش برای دریافت اجازۀ اقامت، از گروه ادبیات و زبانهای اسلاوی در دانشگاه آمستردام سر در میآورند.
در آنجا تانیا باید ادبیات یوگسلاوی سابق را به یوگسلاوهای سابق درس بدهد. آنان، سرگردان در برزخ امن هلند، سعی میکنند نهفقط دخل و خرجشان را به هم برسانند، بلکه از این عالم سرگردانی و بلاتکلیفی راه به جایی ببرند.
تانیا تصمیم میگیرد برای شاگردانش درسی با عنوان «یوگونوستالژی» برگذار کند و این خاطرات مشترک و آگاهانه از دورانی زوالیافته موقتاً سرزندگی و نیروی تازهای در آنها میدمد. اما زمانی که رویدادهایی غمانگیز آنان را به مواجهه با پیامدهای تجزیۀ خشونتبار میهنشان ناگزیر میکند، پیوندهای شکنندۀ همکلاسیها از هم میگسلد.