رمان کوتاه آئورا (به اسپانیایی: Aura) نوشتهی کارلوس فوئنتس، رماننویس مکزیکی است. این داستان در سال ۱۹۶۲ در مکزیک منتشر شد. این رمان نثری قوی دارد و در فضاسازی و تصویرپردازی، قابل تحسین است. رمان آئورا اثری کوتاه اما پربار است و به اندازهی یک رمان پربرگ، لبریز از ماجراست. آئورا، نام دیگر تمناست. در نظریات علمی، انرژی منعکسشده در بدن را آئورا مینامند. در این انعکاس، گذشته، حال و آیندهی هر شخص ثبت میشود. این داستان از زاویهدید دوم شخص مفرد (تو) روایت میشود. آئورا یکی از آثار موفق ادبیات آمریکای لاتین و از شاخصترین آثار رئالیسم جادویی است که در عین حال، مشخصههای سوررئالیستی نیز دارد. آئورا را نشر نی با ترجمهی عبدالله کوثری در سال ۱۳۸۶ برای اولین بار چاپ کرده است.
مرد جوانی در کافهای نشسته و روزنامه میخواند که یک آگهی توجهش را جلب میکند. آگهی برای کسی است که فرانسه بداند و به تاریخ علاقهمند باشد. مرد راهی آدرس مذکور شده و در آنجا وارد خانهای اعیانی ولی رو به زوال میشود که قرار است در آنجا کار ترتیببندی و بازنویسی دستنوشتههای شوهر پیرزنی را انجام دهد. در ادامه، اتفاقات عجیبی رخ میدهد. داستان حالتی پرالتهاب و سوررئال دارد و کتاب پر از حالات رمزورازگونه رویایی است. این کتاب دو قسمت دارد. قسمت اول داستان اصلی را روایت میکند که آئورا نام دارد و قسمت دوم سخن نویسنده راجع به چگونگی نگارش کتاب است. فوئنتس تلفیق رئالیسم جادویی با سوررئالیسم را استادانه انجام داده است و مرزهای خیال و واقعیت را بارها جابهجا میکند. رئالیسم جادویی در واقع ترکیبی از واقعیت، افسانه و تاریخ است. در داستانهایی که به سبک واقعگرایی جادویی نوشته شدهاند همهچیز عادی است، اما یک عنصر جادویی و غیرطبیعی در آنها وجود دارد.
قسمتی از نقد آئورا را از زبان کاوه فولادینسب، نویسنده و ژورنالیست، میخوانیم: «رمانی اسرارآمیز و خیالانگیز که به تمامی در حد فاصل نور و تاریکی، و واقعیت و خیال جریان دارد و خواندنش در آن تاریکروشن، تجربهی هیجانی ناب و منحصربهفرد است. آئورا پر از ایدههای ناب داستانی و آکنده از فانتزیهایی است که حتی یکیشان میتوانست رمانی را به اثری شکوهمند تبدیل کند. آئورای فوئنتس، با آن ترجمهی درخشان عبدالله کوثری -که عمرش دراز باد و سرش سلامت- نمایشی اعجابانگیز از ایجاز داستانی است. این رمان به رغم توصیفهای جزءپردازانه و مداخلههای راوی در روایت، از ایجازی حیرتانگیز و بلندنظرانه برخوردار است و انگار مدام یادآوری میکند که لزوم ایجاز در کلام و دوری از اطناب مخل، امری است کلی در بیان و بلاغت، و محدود به این سبک یا آن مکتب نمیشود.»
کلارک نویسندهی آمریکایی از زاویهدید راوی میگوید: «یک تکنیک غیرمعمول که در آئورا استفاده میشود، دیدگاه دوم شخص مفرد است. استفاده مداوم از «تو» به عنوان مخاطب، خواننده را به دنیای داستانی میکشاند، یا برعکس، جهان داستانی را به دنیای خواننده میکشاند. خواننده تبدیل به فیلیپه مونترو، قهرمان اصلی میشود، و پیرنگ داستان را عملی میکند.»
میتوان گفت بریدهی زیر از متن کتاب آئورا، معروفترین بخش آن است: «آنها میخواهند ما تنها باشیم آقای مونترو. چون به ما میگویند انزوا تنها راه رسیدن به قداست است. فراموش میکنند که وسوسه در انزوا خیلی قویتر میشود.»
قسمت دیگری از متن کتاب: «دیگر به ساعتت نگاه نمیکنی، این شیء بیمصرف که به گونهای ملالآور زمان را هماهنگ با بطالت انسانی میسنجد، آن عقربههای کوچک که ساعاتی طولانی را نشان میدهند که ابداع شدهاند تا پوششی باشند بر گذر واقعی زمان که با شتابی چندان هولناک و بیاعتنا میگریزد که هیچ ساعتی نمیتواند آن را بسنجد. یک زندگی، یک قرن، پنجاه سال. دیگر نمیتوانی این سنجشهای فریبکار را تصور کنی، نمیتوانی این غبار بیحجم را در دست نگاه داری. «اصالت» بیماری تجددی است که میخواهد خود را همچون چیزی تازه ببیند، همواره تازه، تا همواره شاهد زاده شدن خود باشد. در این کوشش، تجدد آن توهم روزپسند است که تنها با مرگ سخن میگوید.»
کارلوس فوئنتس (به اسپانیایی: Carlos Fuentes Macías) در سال ۱۹۲۸ در پاناماسیتی به دنیا آمد. او به دلیل شغل پدرش که از سیاستمداران مکزیک بود، زندگی کردن در کشورهای مختلف را تجربه کرد. اقامت در آمریکا و شهر واشنتگتن باعث آشنایی او با ادبیات و زبان انگلیسی شد. فوئنتس پس از پایان تحصیلاتش، مانند پدر خود به دنیای سیاست قدم گذاشت و بهعنوان سفیر در کشورهای مختلف فعالیت کرد. او مدتی سفیر مکزیک در کشورهای فرانسه، هلند، ایتالیا و پرتغال بود، اما بعد از درگیریهای سیاسی که در سال 1968 بین دانشجویان و ارتش اتفاق افتاد، از سمت خود در سفارت استعفا کرد. فوئنتس به همراه «ماریو وارگاس یوسا» و «گابریل گارسیا مارکز» به عنوان پدران سبک رئالیسم جادویی و ادبیات آمریکای لاتین شناخته میشوند. وی در ۲۹ سالگی نخستین رمان خود با عنوان «جایی که هوا صاف است» را منتشر کرد.
آخرین رمان فوئنتس «ولاد» نام دارد که در زمان حیاتش به چاپ نرسید. فلیپ کالدرون، رییسجمهور وقت مکزیک، در مراسم ترحیم او در سخنرانیاش، فوئنتس را افتخار مکزیک و نویسندهای جهانی نامید. از دیگر آثار فوئنتس، «درخت پرتقال»، «پوست انداختن» و «گرینگوی پیر» را میتوان نام برد.
عبدالله کوثری مترجم کتاب آئورا، شاعر، مترجم، ویراستار و داور چند دوره جوایز ادبی هوشنگ گلشیری، ابوالحسن نجفی و کتاب سال ایران است. کوثری تاکنون چندین بار برندهی جایزهی کتاب سال ایران شده است. در نظرسنجی «مترجم محبوب من» در ۱۸ آبان ۱۳۹۷ در بخش مترجمان بالای ۵۰ سال، کوثری به عنوان محبوبترین مترجم از نظر مخاطبان اعلام شد.
برای مشاهده محصولات مرتبط دیگر میتوانید از دسته بندی خرید رمان نیز بازدید فرمایید.