کتاب «اصول پایه طراحی گرافیک» شامل شش فصل است که در آن به ابعاد اصلی و مهم طراحی گرافیک میپردازد. باید اضافه کرد که کتاب تنها در این سطح باقی نمیماند و بُعدهای کلانتری مانند رابطه طراحی با هنر را نیز موشکافی میکند.
در فصل اول به این موضوع که طراح گرافیک چیست و طراح گرافیک کیست میپردازد و کمی از طراحی گرافیک امروز میگوید. در فصل دوم کتاب به عناصر تاثیرگذار در طراحی گرافیک میپردازد و از تایپوگرافی، مصرفگرایی، هویت و برند، مسئولیت اجتماعی و پستمدرنیسم میگوید. در فصل سوم درباره فرایندهای طراحی گرافیک، از سفارش، طراحی، تفکر خلاق تا نمونهسازی و مدیریت هنری صحبتهایی میشود. در فصل چهارم به رساندن پیام اشاراتی میشود و بخشهای از این فصل شامل چاپ، تبلیغ پستی، طراحی اطلاعات، دستهبندی، طراحی صفحهنمایش و... است. فصل پنجم با موضوع گرفتنِ کار اختصاص پیدا کرده است که در آن از تبلیغ خود و پورتفولیو صحبت میشود. در فصل ششم که فصل آخر کتاب است به موضوعاتی با محوریت فرآیند تولید میپردازد. هر فصل این کتاب با یک مقدمه آغاز میشود و در آن موضوع فصل به طور کامل بحث میشود.
رشته دانشگاهی یکی از خوانندگان کتاب گرافیک بوده است و اکنون در همین موضوع مشغول به کار است. او میگوید دوست دارم اطلاعاتم بهروز باشند و این کتاب برای کسانی که در شروع این رشته هستند، کتابی مناسبی است.
پاراگرافی از کتاب را که در مورد طراحی نمایشگاه است در زیر میخوانیم:
«دغدغههای طراحی نمایشگاه، وارد کردن یک نفر به درون محیطی سه بعدی است تا فراهم ساختن نمایشی ایستا از مصنوعات خوش ترکیب. تاثیر متقابل، پشتیبانی اقلام بازاریابی، وبسایتها، روایت و ساختار همگی به توازن و روانی طراحی نمایشگاه کمک میکنند که برای عموم جذابتر است و روند آموزشی و انتقال دانش را تسهیل میکند. کار نمایشگاهی و طراحی چاپی، هر دو با هدفی روشن پیرامون اطلاعاتی که قرار است ارائه شود و چیستی پیامهای کلیدی شروع میشوند و برای حفظ رفتار و تاثیرگذاری مشخصی از طیق روایتی خطی انتقال مییابند. معمولا در نمایشگاهها علاوه بر متون ارائه شده در محیط فیزیکی، اقلام چاپی نیز وجود دارند. منطقی نیست که انتظار داشته باشیم مخاطب مانند زمانی که کتاب میخواند، اطلاعات را جذب کند چرا که در نمایشگاه به خاطر حرکات بازدیدکنندگان دیگر یا سروصدا، حواس منحرف میشود و تمرکز کردن را مشکل میسازد.»
در پاراگرافی دیگر از کتاب در مورد مدرنیسم میخوانیم:
«مدرنیسم یا صنعتی شدن و شهرنشینی جوامع غربی از دل جنبشهای کوبیست، سورئالیست و دادائیست بیرون آمد. مدرنیستها از جمله جنبشهای De Stijl، ساختارگرایی و باوهاوس، از روحیات و حالات روستایی و شهرستانی دورهی ویکتوریایی جدا شدند و ارزشها و شیوههای آن را به نفع جهانشمولگرایی رد کردند. در تقلا برای تعیین این که چه چیزی باید مدرن تلقی شود. کاربردی بودن و پیشرفت - که با اصل فرم از کارکرد پیروی میکند بیان شده بود – مبدل به دغدغههای اصلی تلاش برای عزیمت به فراسوی بازنمایی فیزیکی واقعیت شد. مدرنیسم در طراحی گرافیک، عدم تقارن در صفحهآرایی با پیروی از شبکهبندی دقیق،تاکید بر فضای سفید و تایپوگرافی بدون پایه و عدم دکوراسیون و تزئین را انتخاب کرد.»
«گَوین اَمبروز» طراح گرافیک و نویسنده کتابهای آموزشی در حوزه طراحی و هنر است. او به تدریس و ترویج مفاهیم طراحی گرافیک در دانشگاهها و مؤسسات آموزشی معتبر مشغول است.
امبروز به همراه همسرش پل هریس، کتابهایی در زمینه طراحی گرافیک و هنر منتشر کرده که بهعنوان منابع آموزشی در دانشگاهها و مراکز آموزشی استفاده میشود. از کتابهای دیگر آنها میتوان «بنیان طراحی خلاقانه»، «اندیشهی طراحانه» و «فرهنگ مصور طراحی گرافیک» را نام برد.