«بیبی پیک» یکی از داستانهای کوتاه شناختهشده و جذاب «الکساندر پوشکین» است. پوشکین این داستان را در سال 1833 نوشت و برای اولینبار، در سال 1834 در یکی از مجلات مشهور ادبی روسیزبان منتشر شد. کتاب «بیبی پیک» نهتنها دربردارندۀ داستان «بیبی پیک» است، بلکه شامل 5 داستان دیگر از الکساندر پوشکین میباشد: «تیر تپانچه»، «طوفان»، «تابوت فروش»، «رئیس چاپارخانه» و «دختر دهاتی».
روایتِ «بیبی پیک» حول محوریت شخصی به نام هِرمان میچرخد. هرمان یکی از افسران دستۀ مهندسانِ ارتش ملی روسیه است که تباری آلمانی دارد. هرمان عادتی عجیب دارد؛ او همیشه با علاقه به تماشای قماربازیهای دیگر افسران میپردازد اما خود هیچگاه بازی نمیکند! روزی یکی از دوستان هرمان داستانی از مادربزرگ خود را نقل میکند. در این داستانِ مادربزرگ که یک «کنتِس پیر» است، ثروت هنگفتی را بر سر قمار میبازد اما با استفاده از یک راز در ورقبازی، همۀ این ثروت را دوباره میبرد. حال هرمان بهصورت وسواسگونهای، به دنبال یادگیری این راز ورقبازی است که شامل سه کارت برنده و خاص میشود.
او برای رسیدن به این مقصود حتی دست به دامن ساحرهای به نام لیزاویوتا ایوانوا نیز میشود که یکی از خدمتکاران کنتس پیر بوده است. اما باید دید هرمان چگونه به این راز ورقبازی دست پیدا میکند و با دانستن این راز، چه سرنوشت جذابی را برای خود رقم خواهد زد.
نویسندۀ بزرگ دوران طلایی ادبیات روسیه، «فئودور داستایفسکی» پس از آشنایی با آثار ادبی پوشکین، او را بدین صورت توصیف کرده است:
«ادبیات اروپایی نابغههایی چون شکسپیر و سروانتس و شیللر را به جهان داده است، اما در میان این نوابغ یک نفر را به من نشان بدهید که به اندازه پوشکین ادراک جهانی داشته باشد. پوشکین در میان تمام شاعران جهان تنها کسی است که خود را در روح و هنر شاعران دیگر عالم میجوید.»
یکی از کاربران سایت طاقچه برای توصیف داستانهای کوتاه پوشکین چنین گفته است:
«شیوهی روایت پوشکین واقعا ستودنی است. با جملاتی ساده و کوتاه و انتخاب درست آنچه باید گفت و آنچه نباید، معجزه میکند. به نظر من نثر پوشکین حتی از نثر امروز هم جلوتر است؛ آن هم با سادگیای که از پس پیچیدگی میآید.»
بخش ابتدایی کتاب را که درباره مجلس معروف عیش و نوش مردمان روس است، با هم میخوانیم: «وقتی که در بیرون تاریکی روی شیشهٔ پنجرهها نقش میبست. دور هم جمع میشدند. شاید خداوند آنها را اینگونه آفریده بود که نیاز داشتند همدیگر را ببینند و سَرِ مبلغی که هر کدام جلوی خود میگذاشتند، و گاهی آن را چند برابر میکردند، قمار کنند. و نتیجهٔ بازی را با گچ در کناری بنویسند. و آنچنان مجذوب بازی شوند، که پنداری جدَیترین کار دنیا را انجام میدهند.
آن شب دوستان در خانهٔ نارومُف، افسر رستهٔ سوار، جمع شده بودند و قمار میکردند. و بی آن که متوجه گذشت دقیقهها باشند، شب طولانی زمستان را بهصبح رساندند. و در حدود ساعت پنج بعد از نیمهشب بر سَرِ میز غذا نشستند. آنها که برده بودند با اشتها غذا میخوردند و بازندهها بیحوصله به بشقابهای خالی چشم دوخته بودند. امَا کمکم بهلطف شامپانی سرها گرم شد و هر کس از دری سخن میگفت.»
«الکساندر پوشکین» یکی از نامآشناترین شاعران و نویسندگان دوران «رمانتیک» در ادبیات روسیه بود. بسیاری از صاحبنظران پوشکین را «بزرگترین شاعر روسیه» میدانند و به او لقب «بنیانگذار ادبیات مدرن روس» را دادهاند. به عبارت دیگر، ادبیات نوین روسی از زمان الکساندر پوشکین در نیمه نخست سده ۱۹ آغاز شد. پوشکین با رد کردن واژگان و دستورهای باستانی و جایگزینی آنها با برابرهای روسی، انقلابی در ادبیات روسیه ایجاد کرد.
با الهام از کتابی که معرفی آن را خواندید، ژاک آلوی (1799-1862)، آهنگساز فرانسوی، اپرایی ساخت که به سال 1850 در پاریس به نمایش گذاشته شد. بعدها چایکوفسکی (1840-1893) نیز اپرایی سه پردهای تنظیم کرد که به سال 1890 در سن پترزبورگ اجرا شد. از جمله مشهورترین آثار پوشکین که به فارسی ترجمه شدهاند میتوان به «دختر سروان»، «باریس گادونوف» و «تراژدیهای کوچک» اشاره کرد.