کتاب «جاهایی در جهان که مهربانی مهمتر از قانون است» (Where Rules Are Less There Are Places in the World Important Than Kindness) را کارلو روولی، فیزیکدان نظری ایتالیایی که در کنار دیگر فعالیتهایش به نویسندگی نیز میپردازد، نوشته است. کتاب حاضر شامل مقالاتی است که او در آنها صحبت شاعران، فیلسوفان و دانشمندانی که از آنها تاثیر گرفته بود را در آنها گردآوری کرده و در روزنامهها و مجلات ایتالیا منتشر کرده بود. کارلو روولی با اینکه از بزرگان فیزیک و از بنیانگذاران گرانش حلقهی کوانتومی است، در کتابهایش پیچیدهترین مفاهیم ریاضی و فیزیک را به سادهترین شکل برای خواننده بازگو میکند. کتاب «جاهایی در جهان که مهربانی مهمتر از قانون است» را نشر چترنگ با ترجمهی سمانه نوروزی منتشر کرده است.
کارلو رووِلی معتقد است هر آنچه در جهان وجود دارد، دارای شگفتی و پیچیدگی منحصربهفردی است که با مشاهدهی آن میتوان از معماهای بزرگ هستی رمزگشایی کرد. این متفکر بزرگ، در این سفر از علم، تاریخ، طبیعت، انسانیت و ... بهره میجوید تا بتواند دیدگاه ما به جهان را تغییر دهد و ما را به تفکر و تامل دعوت میکند. او در این کتاب میکوشد توجهمان را به رازهای هستی، از قعر اقیانوسها گرفته تا سیاهچالهها، جلب کند.
رافا ـ از خوانندگان کتاب ـ نظرش را در سایت «گودریدز» نوشته است: «مجموعهای عالی از مقالات با موضوعات مختلف از فیزیک تا فلسفه، که گهگاه با برداشت شخصی وی همراه بود. به نظر من، نثر نویسنده در مباحث فیزیک واضحتر از مباحث مربوط به معرفتشناسی است، اگرچه او از کلمات ساده برای هر دو استفاده میکند. بهطور کلی، من از مضامین این مجموعه مقاله لذت بردم و سرگرم شدم و حتی به این فیزیکدان که توانسته اینگونه مفصل و در عین حال ساده بنویسد و کنجکاوی ما را برانگیزد، حسادت کردم.»
یکی از کاربران سایت «آمازون» نظرش را در این سایت ثبت کرده است: «کارلو روولی میتواند دانش قابل توجه خود را در مورد موضوعی به گونهای بیان کند که باعث هضم بیشتر آن شود. نه به این معنی که لزوما خواندن آن برایتان آسان شود، بلکه با اندکی درک و علاقه به موضوع، سطح معلومات شما افزایش پیدا خواهد کرد. این کتاب از مجموعهای از مطالب تشکیل شده که قبلاً منتشر شدهاند، بنابراین ممکن است بسته به آنچه خواندهاید، بسیاری از مطالب را قبلا مشاهده کرده باشید. اما با این حال، مطالب در یک جلد مرتب گردآوری شدهاند که باعث درک آسان و بهتر آنها میشود.»
علی از دیگر خوانندگان کتاب است که نظرش در مورد کتاب «جاهایی در جهان که مهربانی مهمتر از قانون است» را در سایت کتابخوانی «گودریدز» اینگونه عنوان کرده است: «یک کتاب عمیق و زیبا از نظر انسانی. روولی ثابت میکند همانطور که حقیقت را میتوان در زیبایی یافت، زیبایی زیادی نیز در حقیقت یافت میشود. این کتاب بر مرز ظاهری بین هنر و علم بهقدری آسان قدم میگذارد که معلوم نمیشود چرا این فرهنگها در وهلهی اول اغلب از هم جدا شدهاند. روولی دارای ذهنی وسیع و بینشی عمیق است.»
روولی در قسمتهای مختلفی از کتابش بر این نکته تاکید دارد که علم مطلق نیست و باید رخنهپذیر باشد. مانند این بخش که دربارهی اینشتین صحبت کرده است: «اینشتین در کار خارقالعادهی سال 1917 که طی آن کیهانشناسی مدرن را بنا نهاد، دریافت که جهان میتواند سه کره باشد و ثابت کیهانشناسی را معرفی کرد که امروزه تایید شده است و اشتباه فاحشی را نیز به فیزیک افزود – ایدهی اینکه جهان نباید با زمان تغییر کند [جهان ثابت است]- و یک اشتباه چشمگیر در ریاضیات: او متوجه نشد که راهحلش ناپایدار است و نمیتواند جهان واقعی را توصیف کند. در نتیجه مقاله ترکیب عجیبی از ایدههای مهم جدید و بنیادین و انبوهی از اشتباهات جدی است. آیا همه¬ی این اشتباهات و تغییر عقیدهها باعث شده چیزی از احساس تحسین ما به آلبرت اینشتین کم شود؟ به هیچ وجه. اگر هم چیزی باشد، برعکس است. من معتقدم که اینها چیزی دربارهی ماهیت هوش به ما میآموزند. هوشمندی طرفداریِ سرسختانه از عقیدهی خود نیست؛ هوشمندی مستلزم آمادگی برای تغییر و حتی کنار گذاشتن آن عقاید است.»
«انیشتین همان کاری را با فیزیک نیوتن کرد که گالیله و نیوتن با فیزیک ارسطو کرده بودند: او نشان داد که نسخهی فیزیک نیوتن فقط در تقریب اول خوب است. امروزه میدانیم که حتی فیزیک انیشتین هم کامل نیست: وقتی فیزیک کوانتومی وارد معامله شد، فیزیک اینیشتن از کار افتاد. فیزیک اینشتین نیز باید اصلاح شود. ما هنوز به یقین نمیدانیم چطور. گالیله فیزیک خود را با طغیان علیه تعصبات یا فراموشی ارسطو بنا نکرد؛ بلکه برعکس، از او چیزهای زیادی آموخته بود و بر همین اساس متوجه شد که چگونه ابعادی از مکتب مفهومی ارسطویی را تغییر دهد. او و ارسطو قیاسناپذیر نیستند و میتوان دربارهی آنها گفتوگو کرد. من معتقدم که این مورد نیز در مرز میان فرهنگها، افراد و ملت مختلف قرار دارد. همانطور که امروزه دوست داریم تکرار کنیم، درست نیست که جهانهای فرهنگی مختلف به صورت دوسویه، قابل ترجمه و نفوذپذیر به یکدیگر نیستند. برعکس، درست این است که مرز میان نظریهها، رشتهها، دورانها، فرهنگها، مردم و افراد به شکل چشمگیری رخنهپذیر تغذیه میشود. دانش ما نتیجهی رشد مداوم این شبکهی درهمفشردهی مبادلات است. آنچه بیشتر به آن علاقهمندیم، دقیقا این تبادلات است: مقایسه، تبادل اندیشه، یادگیری و ساختن از تفاوت. درهم آمیختن و نه جدا نگه داشتن چیزها از یکدیگر.»
کارلو روولی (Carlo Rovelli) در سال 1956 متولد شد. وی از پیشروان پژوهش در جاذبهی کوانتوم است؛ شاخهای از علوم که بهدنبال ترکیب نظریهی عمومی نسبیت اینشتین با مکانیک کوانتوم بهوسیلهی حذف ایدهی زمان، از این نظریه است. او در حال حاضر رهبری گروه پژوهشی گرانش کوانتومی در مرکز فیزیک نظری شهر مارسی در فرانسه را به عهده دارد.
کتاب او با عنوانِ «هفت درس کوتاه از فیزیک» توانست یکی از پرفروشترین کتابهای دنیا شود. تعدادی از کتابهای دیگر او عبارتاند از: «به نام حقیقت آن چیزی نیست که به نظر میآید»، «واقعیت ناپیدا»، «نظم زمان» و «گفتارهایی از فیزیک».