«زوزهی گرگ پا به ماه در تونلهای تهران» نام مجموعه شعر تازهای از «علی کاکاوند» است. زوزهی گرگ پا به ماه در تونلهای تهران در سال 1402 و توسط نشر نگاه چاپ شده و شامل گزیدهای از زیباترین اشعار نویسندۀ آنها در سبک آزاد و نو میباشد.
به ادعای شاعر در مقدمۀ کتاب، این اشعار در واقع حاصل جوششهای ناگهانی و شاعرانه در باب طبیعت و موجودات آن است. آقای کاکاوند پس از گذر سالها به فکر جمعآوری و نظم بخشیدن به این اشعار افتاده است که حاصل کار او، مجموعۀ حاضر شده است. اشعار این مجموعه در واقع ادای دینی است که علی کاکاوند به زمین و طبیعت داشته و به یکی از زنان کوهنورد ایرانی تقدیم شده است. زندهیاد «لیلا اسفندیاری» که هیچگاه تن بیجانش در صخرههای یخی پیدا نشد. این مجموعه شعر شامل شعرهایی در سبک نو و آزاد است.
قطعه شعر «زوزهی گرگ پا به ماه» را از مجموعۀ حاضر با هم بخوانیم:
«این زن که میبینید ناله میکند و از شما کمک میخواهد
این زن که خسته است و لقمهای نان از شما طلب میکند
بیآنکه چشم گرسنهاش در چشم سیرتان بنگرد
این زن که صدایی جادویی و عجیب دارد
صدایی خشک و غمناک
که میپیچد در زوزهی باد قطار
در زنگ بلندگو
در پیچ تاریک ریل زیر زمین
این زنوحشِ آرام، اصلاً زن نیست
گرگی ست پا به ماه
که زوزه میکشد
در مترو
در بلوارها
در تونلهای تاریک تهران
گرگی که دو زخم دارد:
زخمی از عشق
زخمی از گلوله
دوش درختی
در حمام، درختی کاشتهام
زیرش دوشِ شکوفه میگیرم
برگهایش بر سر و بدنم ریز ریز میشود
روزی شاید گُمم کنید
روزی دیگر
شاید در حمام پیدایم کنید
شاید شاهد باشید
که درختی مرا تنگ در آغوش گرفته
شاخههایش را در تنم فرو کرده
و ریشههایش را
بسته به انگشتان دست و پایم
اگر به موقع برسید شاید ببینید
که چکه چکه فرو میریزم
لطفاً پیش از آنکه خشک شوم
مرا ببرید زیر یک آبشار بکارید.»
علی کاکاوند شاعر جوان و خوشآتیه ایرانی است. از جمله دیگر آثار منتشر شده از او میتوان به مجموعه شعرهای «سردخانه»، «وقتی آدمی را دلهسگها زاییدند»، «ه دو چشم سیاه، ه آخر تنها» و «دو قلب و کشالههای ران…» اشاره کرد.