گزیدۀ نامهها و اشعار امیلی دیکنسون عنوان کتابی است که توسط نشر مروارید برای اولینبار در سال 1379 منتشر شد. اشعار کتاب گزیدۀ نامهها و اشعار امیلی دیکنسون برگرفته از کتاب The Complete poems of Emily Dickinson نوشتۀ تامس جانسوناند و نامهها از کتاب گزیدۀ سرودهها و نامههای امیلی دیکنسون ویراستۀ رابرت لینسکاف انتخاب شدهاند. این کتاب با ترجمۀ سعید سعیدپور، با عنوان فرعی «به خاموشی نقطهها» منتشر شده و جزو کتابهای دوزبانه است. در این کتاب در کنار نامهها و اشعار دیکنسون، با گزینگویههایش نیز برخورد خواهیم کرد.
به گفتۀ سعید سعیدپور شعر امیلی در برخورد اول شگفتانگیز است و طی برخوردهای بعدی، از بار اول هم شگفتانگیزتر! شیوۀ تغزل او، آهنگ کلام و هنجارگریزیهای نحوی او خواننده را به شگفتی وامیدارد. ابعاد شعر امیلی، کیهانی ـ الهی، زمانش ازلی ـ ابدی و درونمایهاش مجردترین تجربههای انسان است.
انتخاب اشعار این کتاب از میان 1760 قطعه شعر دیکنسون، در چند مرحله صورت گرفته است. ابتدا اشعاری انتخاب و ترجمه شدهاند که در زبان فارسی نیز از آهنگ و نمودی برخوردارند و جذابیت دارند. سپس، نیمی از ترجمهها کنار رفته و نهایتاً اکنون با نیمی از اشعار ترجمهشده روبهروییم.
نظر خوانندگان کتاب The Complete poems of Emily Dickinson در سایت آمازون چنین است: -«ضخامت کتاب کمی بیش از دو اینچ است. البته باید باشد. با این حال، حاشیهها زیاد است. این مجموعه کامل ناهمواری نوشتههای امیلی را آشکار میکند... .»
-«خواندن و درک شعر دیکنسون گذران تمام عمر است. من معمولاً هر یکی، دو روز دو، سه شعر کوتاه او را میخوانم. قافیههای منحصربهفرد را یادداشت میکنم؛ جناسها و کاربردهای غیرمعمول کلمات و استعارهها ... درنهایت آن را با صدای بلند میخوانم تا آهنگ را دریافت کنم. یکی از جنبههای جالب شعر او این است که گهگاه دو نسخه از یک شعر مینوشت. این اشعار با هم در این جلد ارائه شدهاند... .»
فارسیزبانان نیز در نظرسنجیهای مختلف اشعار دیکنسون را خواندنی میدانند.
از اشعار دیکنسون در گزیدۀ نامهها و اشعار امیلی دیکنسون:
«عشق را کامل آموختیم،
از الفبایش تا کلمات،
بند به بند تا پایانِ کتابِ شگفت،
و آنگاه مکاشفه پایان گرفت.
اما در چشمان یکدیگر
جهالتی دیدیم
مینویتر از کودکی ـ
و هریک برای آن دیگر
کودکی که میخواست بیان کند
آنچه را که هیچیک درنمییافتیم ـ
افسوس، معرفت چه گسترده،
و حقیقت چندگانه است!»
از نامهها و گزینگویههایش:
«به لوییس نارکاس
... به کسی نگو! اما این روزها من لباس قهوهای میپوشم، با شنلی از آن هم قهوهایتر، همراه با چتری به همان رنگ! فعلاً یک گربه داریم و بیست و چهار مرغ که هرگز به کار مبتذلی چون تخمگذاری اقدام نمیکنند و همین مسئله، گرایش ما را به بستنی کنترل میکند. دلم برای ملخها تنگ شده، اما شاید این طوری بهتر باشد وگرنه زیادی به یک دنیای شتابان عادت میکنم. باغ من سراسر پوشیده از برف است. سهشنبه چند شاخه شببو چیدم. حالا شببوها در خواباند. تپهها جامههای ارغوانی از تن به در میکنند، و شب، جامههای بلند سپید میپوشند. چیزی قشنگ و غمگین در آرایش امسال است... .»
«آب که بالا نیاید، فرومیریزد ـ این قانون سیل است.»
امیلی الیزابت دیکنسون در آمهرست، ماساچوست، در 10 دسامبر 1830 به دنیا آمد. دیکنسون یکی از بزرگترین و اصیلترین شاعران امریکایی تمام دوران است. او را شاعر شاعران، از بزرگترین شاعران امریکا و پیشگام نوسرایان نامیدهاند. هنگامی که اولین اثر او در سال 1890، چهار سال پس از مرگ او انتشار یافت، با موفقیت خیرهکنندهای روبهرو شد. او بیشتر خلوت گزیده بود و زندگی در انزوا را ترجیح میداد.
دیکنسون شاعر پرکاری بود، اما تعداد کمی از شعرهایش (نزدیک به ۱۸۰۰عدد) به چاپ رسید. شعرهای او در زمان خود منحصربهفرد بودند. خطوط کوتاه اشعار، عدم وجود عنوان در شعر و مواردی از این دست، از ویژگیهای شعر اوست. بسیاری از اشعار او درونمایۀ مرگ و جاودانگی دارند که در نامههایش نیز مشهود است.
نوشتن دربارۀ امیلی دشوار است، چون زندگیاش فراز و نشیب چندانی نداشت. او در همان خانهای که زاده شد، از دنیا رفت. یک خواهر و یک برادر داشت. بهندرت از خانه بیرون میرفت. هرگز ازدواج نکرد و زندگیاش را با سرودن شعر و مراقبت از خانه و نگهداری از پدر و مادرش گذراند.