رمان «پدران و پسران»، جزو تاثیرگذارترین و مهمترین آثار ادبیات روسیه بهحساب میآید که ایوان تورگینف در سال 1862 آن را به رشتۀ تحریر درآورد. درونمایۀ اصلی «پدران و پسران»، بهتصویر کشیدن شکاف بین قشر جوان و نسل پیشین آنهاست.
همانطور که گفتیم موضوع اصلی کتاب شکاف بین نسلی است؛ اما این کتاب از منظری دیگر نیز حائز اهمیت است؛ وجهی که موجب شده «پدران و پسران» علاوه بر محافل ادبی، در محافل فلسفی نیز به آن توجه شود. آن هم چیزی نیست جز «نیهیلیسم». یوگنی بازارف، اولین شخصیت نیهیلیست ادبیات روسیه است. پزشک جوانی که با نگاه علمی صِرف و عقلانیت محض، به پیرامون خود مینگرد و تمام ارزشها، سنتها، هنر، عشق و روابط انسانی را به سخره میگیرد. اما «عقلانیت» بازارف، علاوه بر جبههی بیرون، در جبههٔ درون نیز باید به نبرد ادامه دهد؛ چراکه برخلاف تصور، سلطهاش چندان هم تزلزلناپذیر نیست!
به تعبیری کلیتر، پدران و پسران عرصهٔ تقابل تضادهاست؛ پیر و جوان، عقل و احساس، شرق و غرب، ایده و واقعیت، مرگ و زندگی.
یکی از خوانندگان این کتاب با اشاره به قلم گیرای نویسنده، میگوید: «رمانی دلپذیر، جذاب و گرم. بهترین کتاب برای تعطیلات تابستان! مطمئن باشید با خواندن این کتاب وقتتان را هدر ندادهاید.»
خوانندۀ دیگری مینویسد: «پدران و پسران اولین رمانی بود که از تورگینف خواندم و از حجم مدرن بودن مطالب آن شوکه شدم. سبک نگارش ساده و روان آن در تضاد با تجارب پیشینم از ادبیات روسیه بود. (نوشتههایی که خوانده بودم همگی پر از تکلف بود) میتوان گفت تورگینف تا حدودی، با سایر نویسندگان روسی متفاوت است. استفاده از سوژههای دراماتیک، زنده بودن قلم او و حس شوخطبعی مضاعفی که به خوانندگان تزریق میکند، خواندن این کتاب را بسیار لذتبخش کرده است.»
مخاطب دیگری به مفهوم شیرین و تازۀ کتاب اشاره میکند و میگوید: «پدران احساس میکنند که به گذشته تعلق دارند و پسران گمان میکنند که به اندازه کافی آموختهاند تا نظریات علمی و فلسفی جدید را به پدران بیاموزند. این اتفاق امروزه نیز در جریان است و این رمان کلاسیک و رئالیستیک، توانسته آن را به بهترین حالت ممکن به تصویر بکشد. «پدران و پسران» کتابی است که باید یکبار در 18 سالگی و یکبار در 50 سالگی خوانده شود. من بین این دو نقطه هستم اما با این وجود، من مسحور آن شدهام. درونمایههای کتاب پدران و پسران جهانی است.»
در قسمتی از کتاب، هنر نویسنده را در صحنهسازیهای ماهرانه، شاهد هستیم: «از سرزمینی میگذشتند که هیچ چیزش تماشایی نبود. دشت و باز دشت که با مختصر پستی و بلندی تا به خود افق کشیده میشد؛ اینجا و آنجا میشد بیشهزارهای کوچکی را دید و آبکندهای پیچاپیچ با پوششی تُنُک از بوتههای کوتاه، دقیقاً به همان شکلی که روی نقشههای قدیمی عهد کاترین کبیر میشد دید؛ نهرهایی با دیوارههای فروریخته، و استخرهای بسیار کوچک با آببندهای زهوار دررفته، و دهکدههای کوچک با کلبههای توسری خوردۀ دهقانان زیر بامهای تیره، که نیمی از توفال بام بیشترشان ریخته بود، و انبارهای خرمنکوبیِ قناس با دیوارهایی از ترکۀ بافته و دروازههایی بی درِ دهان گشوده کنار خرمنگاههای متروکه، وکلیساهای آجری که اندودِ گچشان اینجا و آنجا ریخته بود، و کلیساهای چوبی و صلیبهای کج و معوج بر بامشان و گورستانهای وانهاده.»
در بخشی دیگر از کتاب، به نیت سابق جوانان برای ادامه تحصیل اشاره شده است: «سابقاً جوانان مجبور بودند تحصیل کنند، نمیخواستند مشهور به نفهمی و بیسوادی شوند، به این جهت خواه ناخواه زحمت میکشیدند. اما اکنون کافی است بگویند که همۀ اینها مزخرف است و کارشان تمام است. جوانان خوشحال شدند. حق هم دارند. سابقاً آنها فقط نفهم بودند اما اکنون ناگهان نیهیلیست شدهاند.»
نویسنده با نگاهی تیزبینانه، عامل اصلی مشکلات روحی و روانی را در محیط جستجو میکند: «ما تقریباً کلیۀ دلایل دردهای جسمانی را میدانیم، اما امراض روحی در اثر تربیت به وجود میآیند، در اثر آن مزخرفاتی که از کودکی در سر انسان پُر میکنند، در اثر وضع زشت اجتماع. خلاصه، اجتماع را اصلاح کنید، دردها ناپدید میشود.»
در ادامۀ کتاب آمده است: «شما نجبا جز آنکه بزرگوارانه تسلیم شوید و یا به جوشوخروش درآیید نمیتوانید قدم مهمی بردارید. و این هم ارزشی ندارد. مثلاً شماها نمیجنگید و خود را شجاع تصور میکنید. اما ما میخواهیم بجنگیم، میفهمی؟ گرد و خاک ما چشمان تو را کور خواهد کرد. اعمال ما تو را لکهدار خواهد کرد.»
ایوان تورگینف (1883-1818) رماننویس و نمایشنامهنویس برجستۀ روسی است. واقعگرایی و توصیفات دقیق و ملموس از شخصیتها و وضعیت جامعه، در آثار وی خودنمایی میکند و تحسین و تمجید بزرگانی چون داستایفسکی و تولستوی را برانگیخته است. کشورهای غربی برای نخستین بار از طریق آثار تورگینف با ادبیات روسی آشنا شدند. از مهمترین آثار او میتوان به «عشق اول»، «شکارچی در سایۀ روشن زندگی»، «آشیانۀ اشراف» و «رودین» اشاره کرد.