مام روز را در آئینه گریه میکردم بهار پنجرهام را به وهم سبز درختان سپرده بود تنم به پیلهٔ تنهائیم نمیگنجید و بوی تاج کاغذیم فضای آن قلمرو بی آفتاب را آلوده کرده بود