اقتصاددانان بزرگ اغلب تصور میکنند که انسان موجودی هوشمند بوده و تصمیماتی عقلانی میگیرد. آنها معتقدند که انسانها به دنبال به حداکثر رساندن سود و منافع خودشان هستند. بر اساس همین تفکرات هم، نظریات اقتصادی گوناگونی مطرح کردهاند. اما کتاب «نابخردیهای پیشبینیپذیر»، تمام تصورات اشتباه ما را در هم میکوبد و پرده از واقعیت برمیدارد.
دن آریلی در این کتاب نه تنها گفته است که اغلب تصمیمات اقتصادی انسانها، هوشمندانه و منطقی نیست، بلکه یک الگوی مشخصی هم پشت این تصمیمات غیرعقلانی وجود دارد. با شناسایی این الگوها میتوان از تصمیمگیریهای غیرمنطقی بعدی جلوگیری کرد؛ یا برعکس، اگر فروشنده یا صاحب کسبوکاری هستید، با سواستفاده از این الگوها سود خود را به حداکثر برسانید! انتخاب با شماست! کتاب «نابخردیهای پیشبینیپذیر» را بخوانید و تصمیم خودتان را بگیرید!
مهشید، مخاطب فارسیزبان کتاب از ایران، نظر خود را در وبسایت گودریدز اینگونه بیان کرده است: «موضوع کتاب معرفی اقتصاد رفتاری بوده و دن آریلی هم یکی از افراد سرشناس و مهم این حوزه است. این اثر او یکی از بهترین کتابهایی است که در زمینهی اقتصاد رفتاری خواندهام. نکات و فرضیات جالب و مفیدی داشت که بیشتر آنها را با ترتیب دادن آزمایش بررسی کرده بود. با وجود آنکه این سبک کتابها گاهی حرفهایشان تکراری و خستهکننده میشود اما این کتاب فرق داشت. حتی هنگامی که به بیان موضوعات تکراری میپرداخت، نحوهی بررسی آن موضوع به اندازهای جالب بود که یک مطالعهی لذتبخش را برای شخص من رقم میزد. راستی برای مطالعهی این کتاب هیچ پیشزمینهای لازم نیست و زبان و نحوهی روایت آن بسیار ساده است.»
«بسیار مهم است که این کتاب را در اولویت لیست کتابهایی که باید بخوانید، قرار دهید؛ چراکه اساسا کتاب بسیار خوبی است. خود من به پیشنهاد یکی از دوستانم آن را خواندم و از تصمیمی که گرفتم، راضی هستم. وقتی که من کتابی را میخوانم، همیشه این فکر را میکنم که چگونه میتوان متن کتاب را کمی تغییر داد تا بهتر شود؟ چگونه میتوان کتابی بهتر از این نوشت؟ اما با خواندن «نابخردیهای پیشبینیپذیر» اصلا این فکر به ذهن من خطور نکرد؛ چراکه مطالب آن بسیار عالی و کامل نوشته شده است و من از این موضوع خوشم آمد. به نظرم دن آریلی شخصیت جالبی دارد و خواندن نوشتههایش کیف خاصی به آدم میدهد! انگار که با او در حال گفتوگو در یک مهمانی خودمانی هستید! این کتاب به من حتی روشهای مذاکره و چانهزنی را هم آموخت که همچنان در زندگیام از آنها استفاده میکنم!» این نظر ترور، یکی از خوانندگان انگلیسیزبان کتاب از استرالیا بود.
دیوید، یکی از مخاطبان کتاب از ایالات متحده آمریکا، چنین نظری دربارهی کتاب «نابخردیهای پیشبینیپذیر» داده است: «این نوشته در زمینهی کتابهای اقتصادی است اما نگذارید موضوع فوق شما را گول بزند؛ چراکه به نظر من بیشتر محتوای کتاب در مورد روانشناسی انسانها و نحوهی رفتار آنها در موقعیتهای مختلف اقتصادی است. پس اگر به روانشناسی علاقه دارید، قطعا جذب مطالبش خواهید شد. من خودم بعد از اتمام مطالعهی آن، بارها به سراغ مرور نوشتههایش رفتم تا نکات مفید و کاربردیاش را استفاده کنم. مطالب کتاب بر اساس تحقیقات و آمارهای علمی است و بهخوبی اثبات شدهاند. تازه به این نکته هم باید اشاره کنم که آریلی با قلم خود، کاری میکند تا مطالب سادهی علمی هم بسیار جذاب، گیرا و خواندنی شوند. خواندن این کتاب تجربهای لذتبخش است و من آن را به شما توصیه میکنم.»
جملاتی از کتاب که شاید انگیزه خواندن باشند
در بخشی از کتاب به موضوع بیاعتمادی اشاره میشود و از ملت ایران، به عنوان ملتی که بهسختی به یکدیگر اعتماد میکنند، یاد میشود. به این قسمت از کتاب توجه کنید: «ایران نمونهی دیگری است از ملتی درگیر بیاعتمادی. یک دانشجوی ایرانی در MIT به من گفت که کسبوکار در آن¬جا فاقد بستری از اعتماد است. به همین دلیل، هیچ کس پیشپرداخت نمیپردازد، هیچ کس اعتبار پیشنهاد نمیکند و هیچ تمایلی به ریسک کردن ندارد. افراد باید در کسب و کارهای خانوادگی، که هنوز مقداری اعتماد در آن هست، به کار مشغول شوند. آیا دوست دارید در چنین جهانی زندگی کنید؟» در حقیقت این بیاعتمادی موجب میشود تا چرخهای اقتصادی به درستی نچرخد و پول به اندازه کافی در جریان نباشد. این مساله موجب آسیبها و ضررهای بسیاری میگردد.
در قسمتی از کتاب اشاره میشود که سرقت یک مداد، سادهتر از دزدیدن پولش است که آن را با یکدیگر میخوانیم: «شما بارها از تلفن اداره برای کار شخصی استفاده میکنید، درحالیکه تلفن همراهتان روی میز است. با اینکار بهطور غیرمستقیم از جیب مدیرتان برای تلفنهای شخصیتان برداشت کردهاید. شما ممکن نیست از حسابداری شرکتتان ۵ هزارتومان پول بردارید. اما به راحتی دستهای کاغذ را به خانه میبرید. به عنوان صاحب یک کسبوکار، سازوکارهای سازمانی را طوری بچینید که مراقبت از اموال سازمان هم مثل مراقبتهای پولی به رسمیت شناخته شود. یادتان باشد که بسیاری از انسانهای درستکار و شریف هم در برابر اموال دیگران به اندازهی پول دیگران حساس نیستند.»
این بخش از کتاب را بخوانید که نکتهای جالب در مورد کارکردن اشخاص مطرح میکند؛ یا به رایگان کار میکنند و یا به نرخ معقول بازار مشغول به کار میشوند و میان آنها چیزی وجود ندارد: «سازمانی غیرانتفاعی از تعدادی وکیل درخواست کرد تا برای بازنشستههای کمدرآمد با نرخ کمتر از باز کار کنند. (30 دلار برای هر ساعت). جواب وکلا «نه» بود. بعدتر سازمان یک پیشنهاد خیلی هوشمندانه به آنها داد: «آیا حاضر هستید برای بازنشستههای کمدرآمد رایگان کار کنید؟» به طرز عجیبی وکلا به این پیشنهاد جواب مثبت دادند! چه رخ داد؟ چگونه 0 دلار در ساعت پیشنهاد جذابتری نسبت به 30 دلار در ساعت شد؟ واقعیت این است که وقتی موضوع پول مطرح شد، وکلا ارزش پیشنهادی را با ارزش بازار مقایسه کردند و آن را ناکافی یافتند. اما وقتی به موضوع پول اشاره نشد، پیشنهاد را نسبت به هنجارهای اجتماعی مقایسه کردند و متمایل شدند که وقت خود را داوطلبانه برای این کار صرف کنند. هنگامی که صحبت هنجارهای بازار مطرح میشود، هنجارهای اجتماعی از بین میروند. آدمها یا حاضر هستند رایگان کار کنند یا رغبت پیدا میکنند که به نرخ معقولی مشغول به کار شوند. اما اگر به آنها پیشنهاد دستمزد کمی بدهید، قبول نمیکنند.»
دن آریلی، پروفسور و نویسندهی آمریکایی، زادهی سال 1967 میلادی در شهر نیویورک است. او که دارای دو مدرک دکترا بوده، فارغالتحصیل رشتهی روانشناسی شناختی از دانشگاه کارولینای شمالی و بازاریابی از دانشگاه دوک است. عمدهی تمرکز دن آریلی در دوران تحصیلی و کاریاش، اقتصاد رفتاری بوده و در این زمینه پژوهشها و مطالعات فروانی انجام داده است.
از میان آثار مشهور او میتوان به کتابهای «بیمنطقیهای هر روز ما»، «جبنهی مثبت بیمنطق بودن»، «پاداش» و «پشت پردهی ریاکاری» اشاره کرد. دن آریلی همچینن سخنران برنامهی «تد» بوده که از این طریق طرفداران زیادی را جذب خود کرده است.