جستجوی شما نتیجه‌ای نداشت.

عزاداران بیل

قیمت:
145,000 تومان
مشخصات کتاب عزاداران بیل
کشور مبدا
تعداد صفحات
208 صفحه
شابک
9789643514181
سال خلق اثر
1964621
سال انتشار
1964621
قطع
رقعی
جلد
نرم
نوبت چاپ
23
این کتاب در یک نگاه

کتاب «عزاداران بَیَل» یک سوگواری است بدون آنکه رسم و رسوم آن به جای آورده شود! عزاداران بیل روایت مردمان روستاهایی است که غم، بزرگ‌خاندان آن‌ها و مرگ، همنشین همیشگی مجالس آن‌هاست. این کتاب ۸ داستان کوتاه دارد که غلامحسین ساعدی، نویسنده معاصر ما آن را نگاشته است.










بیشتر بخوانید
خلاصه کتاب عزاداران بیل

داستان چهارم کتاب، داستان «گاو» است که بیشتر از بقیه قصه‌ها شهرت دارد و به کتاب‌های ادبیات دبیرستان نیز راه یافته است.

امتیاز کتاب عزاداران بیل در گودریدز

  • تعداد نظرات: ۳۴۳
  • تعداد امتیازدهی: ۲۸۲۱
  • میانگین امتیاز (از ۵): ۳.۹۸

نظر مخاطبان دربارهٔ کتاب عزاداران بیل چیست؟

خواننده‌ای درباره کتاب نوشته است:

«عزاداران بَیَل نوشته غلامحسین ساعدی، مجموعه‌ای از هشت داستان کوتاه است که اگرچه به وسیله فصل از هم جدا شده‌اند؛ اما مکان‌ها و شخصیت‌های داستانی مشترک است و در پایان یک هدف را دنبال می‌کنند. نویسنده نگاهی کاملا انتقادی به فقر، محرومیت، بی‌سوادی، جهل و خرافات روستا و روستانشینان دارد. خواننده در این کتاب شگفت‌انگیز، باید نگاه سنتی خود به سادگی و صفای روستانشینان را فراموش کند، بَیَل، سیدآباد، خاتون‌آباد و پوروس، روستاهایی هستند که از جهنم کم ندارند. هیچ گونه امکانات بهداشتی یا آموزشی در روستا نیست. بَیَلی‌ها بیماران خود را با زنجیر و طناب به امام‌زاده می‌بندند و از او شفا طلب می‌کنند. هیچ عشقی یا رابطه عاطفی در بَیَل نیست و اگر هم علاقه‌ای باشد به مرگ ختم می‌شود.»

یکی دیگر از مخاطبان هم کتاب را بیشتر در سبک رئالیسم جادویی می‌داند. وی این کتاب را بسیار دوست داشته است و به دنبال خواندن بقیه کتاب‌های ساعدی است.

جملاتی از کتاب که شاید انگیزهٔ خواندن باشند

قصه چهارم، داستان گاو است. شروع آن را با هم می‌خوانیم:

«زن مشهدی حسن که آمد بیرون، تازه آفتاب زده بود. اسلام گاری‌اش را آورده بود کنار استخر و منتظر بود که با کدخدا بروند خاتون‌آباد، ختم خواهر مشدی عنایت. کدخدا رفته بود خانه‌ی مشدی بابا، می‌خواست که او را هم با خودشان ببرند. اما مشدی بابا بهانه می‌آورد. نه که مشدی عنایت با او بد بود، می‌خواست هر جوری شده از چنگ کدخدا خلاص شود که یک دفعه صدای گریه‌ی زن مشدی حسن را از کنار استخر شنیدند.

کدخدا پرسید: «کی داره گریه می‌کنه؟»

مشدی بابا گفت: «آره، یکی داره گریه می‌کنه!»

با عجله رفت بالای نردبان و سرش از سوراخ بالای در آورد بیرون و نگاه کرد. زن مشدی حسن را دید که چادر سیاهش را دور گردنش بسته و کنار استخر پهن شده روی خاک‌ها، مرتب مشت به کله‌اش می‌کوبد و گریه می‌کند. اسلام چند قدمی زن مشدی حسن ایستاده و بهت‌زده نگاهش می‌کرد.

کدخدا پرسید: «چه خبره؟»

مشدی بابا گفت: «زن مشدی حسن اومده کنار استخر، خودشو می‌زنه و گریه می‌کنه.»

کدخدا پرسید: «چرا؟»

مشدی بابا گفت: «من چه بدونم، شاید بلایی سر مشدی حسن اومده.»

کدخدا گفت: «مشدی حسن که تو ده نیس، رفته سیدآباد عملگی.»»

در بخشی دیگر از کتاب در قصه پنجم می‌خوانیم:

«عباس تا وارد حیاط شد، خاتون‌آبادی را دید که که ساکت افتاده و تکان نمی‌خورد. خاله چراغ را روشن کرد و آورد. عباس خم شد و نگاه کرد. خون دلمه شده، دور خاتون‌آبادی را گرفته بود و کله‌ی لاشه افتاده بود توی بشقاب شله و تن از کمر دولا شده بود، مثل درختی که باد شکسته باشد. بَیَلی‌ها آمدند و جمع شدند روی دیوارها. مشدی جبار و مشدی بابا و عبدلله و موسرخه یک طرف، کدخدا و اسلام طرف دیگر و بقیه از بالای دیوار روبرویی، چشم دوختند به خاله که نشسته بود کنار لاشه، و زار زار گریه می‌کرد و به عباس که با دندان‌های کلید شده و چشمان برآمده به صورت تک تک‌شان نگاه می‌کرد.

کدخدا با صدای بلند پرسید: «کی این کارو کرده؟»

هیچ کس جواب نداد.

کدخدا دوباره پرسید: «یه نفرتون جواب بدین، کی کمر این زبان بسته را شکسته؟ کی سرشو از بدن جدا کرده.»

اسلام سرفه کرد و چیزی نگفت. عباس که ساکت بالا سر لاشه ایستاده بود یک دفعه فریاد زد: «من می‌دونم کی این کارو کرده؟ می‌دونم کی کمر این زبان بسته را شکسته. کی سرشو انداخته تو بشقاب، تلافیشو می‌کنم، کمرشو نه یک بار صد بار می‌شکنم، سرشو نمی‌کنم، له می‌کنم.»»

دربارهٔ نویسندهٔ کتاب عزاداران بیل

غلامحسین ساعدی (اسم مستعار: گوهر مراد) یکی از نویسندگان و نمایشنامه‌نویسان مشهور دوره معاصر ماست. او در سال ۱۳۱۴ در شهر تبریز متولد شد.

سبک نثری و زبان نوشته‌های او، ساده و عامیانه است و از دل روایت‌های مردمِ معمولی نشات می‌گیرد. آثار ساعدی معمولاً موضوعات اجتماعی مانند فلاکت، بدبختی و مرگ را نشان می‌دهد. از جمله آثار معروف او می‌توان به «چوب بدستهای وَرَزیل»، «آی بی‌کلاه، آی باکلاه» و «آشغالدونی» اشاره کرد. وی در سال ۱۳۶۴ در شهر پاریش فرانسه و در غربت درگذشت.

اقتباس‌ها از کتاب عزاداران بیل

مرحوم داریوش مهرجویی از داستان چهارم این کتاب یعنی «گاو»، فیلمی سینمایی با همین نام ساخته است. در این فیلم بازیگرانی چون عزت‌الله انتظامی، علی نصیریان، جمشید مشایخی و محمود دولت‌آبادی به ایفای نقش پرداخته‌اند.

دیدگاه‌های کاربران درباره‌ی کتاب «عزاداران بیل»
0 دیدگاه
0
(0 رای)
امتیاز شما به این کتاب:
دیدگاه خود را بنویسید:
ثبت دیدگاه
کتاب‌های پیشنهادی کتاب‌های پیشنهادی
عضویت در خبرنامه‌ی بوک‌لند
برای اطلاع از تخفیف‌ها، فروش‌های ویژه و پیشنهادها، در خبرنامه‌ی ما عضو شوید.