ابله یکی از معروفترین رمانهای فئودور داستایوفسکی، کتابی بینظیر از نابغهی بیتکرار ادبیات جهان است. داستانی که با روانشناسی شخصیت اصلی خود، روایتی پرکشش و تأملبرانگیز را به تصویر کشیده است. کتاب ابله جزء لیست برترین کتابهای تاریخ ادبیات به انتخاب «انجمن کتاب نروژ» است و تاکنون اقتباسهای بسیاری از آن صورت گرفته است. اکیرا کورو ساوا، فیلمسازِ سرشناس ژاپنی، با استفاده از درونمایهی این رمان فیلمی را در سال ۱۹۵۶ به نمایش کشیده است. انتشارات «خوارزمی» کتاب ابله را با ترجمهی روان و گیرای مهری آهی و نشر چشمه نیز این کتاب را با ترجمهی خوب سروش حبیبی به چاپ رسانده است.
ابله داستان زندگی پرنس لییو نیکلایویچ میشکین، اصیل زادهای ثروتمند، ساده و خوش قلب، با شخصیتی غریب است که با بیماری صرع دست و پنجه نرم میکند. او پس از سالها مداوا در سوئیس برای درمان بیماریاش راهی روسیه و فضای عجیب و پرستیز شهر سن پترزبورگ میشود. شهری که آغازگر ماجراهایی پرچالش برای شخصیت دوستداشتنی داستان است و او را تا ورطهی جنون میرساند. رمانی اجتماعی، روانشناسانه و عاشقانه با شخصیتپردازی دقیق و پایانی پیشبینی نشده، از استاد پرداخت شخصیتها و توصیف جزئیات و واکاوی روح و روان انسان، که بهخوبی همذاتپنداری مخاطب را به همراه دارد.
فئودور داستایوفسکی یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین نویسندگان ادبیات جهان، با شاهکارهای بینظیر خود همواره توجه و استقبال مخاطبان جدی ادبیات را به دنبال داشته است. شاپور، ابله را شاهکاری تأثیرگذار با قصهای مرموز و روایتی تلخ و غمانگیز از سرنوشت آدمی محترم به اصول در میان جماعت درندگان انساننما معرفی کرده است. گری سال مرسون، نویسنده و منتقد آمریکایی دربارهی این کتاب گفته است: «ابله همهی استانداردهای نقد ادبی را نقض کرده؛ اما بهگونهای به عظمت واقعی دست یافته است.» منتقدان بارنس اند نوبل نیز ابله را نگاشته شده توسط یکی از بزرگترین ذهنهای ادبی جهان معرفی کردهاند.
از زبان شخصیت اصلی داستان خواهیم خواند: «در مرحله اول باید نسبت به دیگران مؤدب و روراست باشم، کسی بیش از این از من انتظار ندارد. شاید اینجا همه فکر کنند که بچه هستم خوب، بگذار خیال کنند، نمیدانم به چه علت همه فکر میکنند آدم ابلهی هستم. البته در آن زمان مدتی سخت بیمار بودم و شباهت زیادی به آدمهای ابله داشتم، اما حالا هم ابله هستم؟ وقتی خودم میفهمم که مردم مرا ابله میپندارند پس شعور دارم و دیوانه نیستم. وقتی بهجایی وارد میشوم با خود فکر میکنم. «میدانم که همه مرا احمق میپندارند، اما من آدم باهوشی هستم و آنها این را نمیتوانند بفهمند.» فقط در برلین بود که چند نامه از طرف بچهها به دستم رسید، آنجا بود که واقعاً فهمیدم چقدر آنها را دوست دارم. دریافت اولین نامه برایم بیش از همه دردناک بود. هنگام بدرقهی من چقدر اندوهگین بودند. از یک ماه قبل از اینکه آنجا را ترک کنم مرتباً به دیدارم میآمدند و میگفتند: «لئون از اینجا میرود، لئون برای همیشه ما را ترک میکند.»
فئودور میخاییلوویچ داستایفسکی مقالهنویس، روزنامه نگار و فیلسوف روسی و از برجستهترین نویسندگان قرن نوزده و خالق آثار ماندگاری چون «جنایت و مکافات»، «برادران کارمازوف» و «قمارباز» است.
برای مشاهده موارد مرتبط میتوانید به دستهبندی خرید رمان مراجعه کنید.