داستان این رمان در زمانی بین ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۵ اتفاق می افتد طی سفری دریایی که تا رسیدن به برزیل سه هفته زمان می برد.
هنوز هیچ متوجه نشده بود که از زمان آن آفتاب زدگی اش چه چیز در دنیا تغییر کرده تقسیم آلمان را درک نکرده بود و همچنین اینکه در شرق آلمان حکومتی تازه بر سرکار آمده که با لهستان در صلح زندگی می کند بدون شک اکثر اوقات از سر شرم می نوشید اما شرمش را فوراً سر من خالی می کرد زگرس جایی دربارۀ نوشته هایش می گوید ...
من برای انسانها کتاب می نویسم یعنی برای دیگران و برای خودم چون خودم هم انسانم.... اگر چیزی مرا شاد یا غمگین کند وقتی با چیزی موافق یا مخالفم این احساسات و تجربیاتم را با انسان های زیادی در میان می گذارم...