در بخش دوم با عنوان تأملاتی در اشعار شاعر، به برخی از مهمترین اشعار او به تفصیل از نگاه نویسندهی کتاب و بسیاری از منتقدان پرداخته شده است. در بخش سوم و انتهایی کتاب نیز گزیدهای از اشعار مختلف شاعر از جمله شعر نو، غزل، مثنوی، رباعی و دوبیتی را میخوانیم.
نظر خوانندگان در سراسر دنیا، درباره کتاب در زلال شعر چیست؟
الهه در مورد تجربهی مطالعهی این کتاب اینگونه میگوید:
«خواندن زندگینامهی شاعران و همینطور خواندن گزیده اشعار آنها برای کسانی که دوستدار شعر هستند، همیشه لذتبخش است. سایه هم جزو آن دسته از شاعرانی است که قطعا خواندن زندگی و اشعار او خالی از لطف نخواهد بود. این کتاب با بیان شیوا و فصلبندی درست، مخاطب را به صورت کامل و جذاب با شخصیت سایه آشنا میکند.»
جملاتی از کتاب که شاید انگیزهی خواندن باشند
پاراگرافی که کتاب با آن آغاز میشود را در ادامه با هم میخوانیم:
«ه.ا. سایه (متولد 1306،رشت) یکی از چهرههای برجستهی شعر معاصر ایران است. او از اوایل دههی 1320، یعنی هنگامی که نوجوانی بیش نبود، شعر گویی را آغاز کرد و در اواسط همین دهه، یعنی زمانی که به بیست سالگی هم نرسیده بود، کتاب نخستین نغمههایش با مقدمههایی از مهدی حمیدی شیرازی و عبدالعلی طاعتی نشر یافت. این دفتر، در مجموع در شناسایی شاعر و شعرهایش گامی در خور توجه بود. اما سایه پس از نشر آن، به تهران آمد و شعرهایش در قلمرویی وسیعتر، و گرایشهای تغزلی و اجتماعی بر صدر دفترها و مجموعهها و محافل ادبی نشست، قدر دید، و به حافظهها و ذهنها راه یافت: سراب (1330)؛ شبگیر(1332)؛ سیاه مشق (1332)؛ زمین (1334).
بیتردید وقایع سیاسی نیمهی دوم دههی 1320 به بعد در پیوند با جنبش ملی کردن نفت، سایه را از اشعار عاطفی و احساسی صرف جدا کرد و سبب شد که با حفظ شیوهی خاص خود در اشعارش بیشتر به انگیزههای اجتماعی بپردازد. او در اشعار خود بیآن¬که از پیشآمدههای واقعی یاد کند، رخدادههای طبیعی همچون تابش خورشید را منعکس میکرد.»
پاراگرافی از کتاب که به سالهای جوانی شاعر میپردازد را میخوانیم:
«سایه اندک¬اندک سالهای جوانی را پشت سر گذاشته است. اگرچه علایق دورهی نوجوانی هنوز در او بیدار است. «یک شب با آقای مهدی دری در تالار کشتی مسابقهها را میدیدیم که بنویسیم. آقای دری برگشت برای دو نفر که در ردیف بالا در آخرین سکوها نشسته بودند، دست تکان داد. نگاه کردم: سایه و سیاوش آن¬جا نشسته بودند. سایه یک دوربین هشت میلیمتری فیلمبرداری داشت و آمده بود فیلم بگیرد. دری گفت: اینها عاشق تختی و کشتی او هستند. رفتم بالا هر دو را بوسیدم. سایه باز ساکت بود و چشم و دوربینش به کشتی.» سایه برای دوست همراهش، سیاوش، احترامی قائل است. او که هرگز به نوشتن نثر رغبتی نداشته است، در سال 1341 بر دفتر «خون سیاوش» او مقدمهای نوشته است.»
پاراگرافی دیگر از کتاب که به دلیل اصلی شهرت گرفتن سایه و شعرهای او میپردازد را در زیر میخوانیم:
«شهرت سایه به شاعری در آغاز به سبب غزلهایی بود که او را از دورهی نوجوانی و جوانی سرود و در میان اهل ادب و شعر با تحسین روبهرو شد. مهدی حمیدی شیرازی که به شعرِ کم¬تر گویندهای از معاصران به دیدهی اعتنا مینگریست، بر نخستین نغمههای سایه مقدمه نوشت و به رغم انتقاداتی چند، پایهی ادبی او را ستود و برایش در آینده جایگاهی پر اهمیت در شعر پیشبینی کرد. اشارههای روزنامهنگارانه هم از این قبیل بود: شاعری «خوش قریحه»، که نامش «امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به سایه» است، نوزده سال بیشتر ندارد: غنچهی گل ناشکفته، رنگ و رایحه ندارد، ولی به محض گشودن، مردمان، رنگش را تشخیص میدهند و رایحهاش را در مییابند. جوانی پر شور و حساس که مانند گل ناشکفته بود، با طبع دیوان نخستین نغمهها، شکفتن آغاز کرد و اثری جاویدان از خود بر جای گذاشت. امید میرود این گل نوشکفته که بیش از نوزده سال از سنین زندگیاش نمیگذرد، شاعری بزرگ گردد و بر تعداد بلبلان گیلان بیفزاید.»
دربارهی نویسنده کتاب در زلال شعر
کامیار عابدی در سال ۱۳۴۷ در ماسال گیلان دیده به جهان گشود. او نویسنده، پژوهشگر و از منتقدان شعر فارسی است. آخرین مدرک تحصیلی کامیار عابدی کارشناسیارشد رشته تاریخ ایران است. او از اوایل سال ۱۳۷۰ تا اواسط سال ۱۳۹۰ در زمینهی آموزش در دبیرستان و کتابداری فعالیت داشته و پژوهشگر فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز بوده است. او علاوه بر تدریس در بخش ایرانشناسی دانشگاه اوساکا ژاپن، تدریس در موسسهی لغتنامهی دهخدا را نیز برعهده داشته است. از کتابهای کامیار عابدی میتوان به کتابهای «از مصاحبت آفتاب»(دربارهی سهراب سپهری)، «تپش سایهی دوست»(زندگی سهراب سپهری) و «تنهاتر از یک برگ»(دربارهی فروغ فرخزاد) اشاره کرد.
برای مشاهده بهترین رمان های روز دنیا میتوانید به دستهبندی خرید رمان مراجعه کنید.