کتاب «در ستایش سکوت» (Silence: In the Age of Noise) در سال ۲۰۱۶ منتشر شده است. این کتاب در ژانویه 2019 به عنوان کتاب هفته در رادیو بیبیسی پخش شد. گاردین آن را یکی از ده کتاب برتر دربارهی سکوت نامید. (On Point) این کتاب را در فهرست بهترین کتابهای سال 2017 قرار داد و انجمن کتابفروشان آمریکا آن را به عنوان کتاب سال 2018 معرفی کرد. البته مترجم با خلاقیت خودش در اسم کتاب اندک تغییری داده و به زیبایی اسم آن افزوده است. «درستایش سکوت; سکوت در عصر هیاهو» نام کامل کتاب است. «در ستایش سکوت» از «ارلینگ کاگه» توسط پریا حسنزاده به فارسی برگردانده شده و انتشارات دنگ این کتاب را چاپ کرده است.
سکوت چیست؟ کجا پیدا میشود؟ چرا اکنون مهمتر از همیشه شده است؟ در این مراقبهی حیرتانگیز و دگرگونکننده، ارلینگ کاگ، کاشف مشهور نروژی و اولین فردی که به تنهایی به قطب جنوب رسید، سکوت اطراف ما، سکوت درون ما و سکوتی را که باید ایجاد کنیم را کاوش میکند. این کتاب داستان یک خودشناسی است. کتاب در جستوجوی چیزی است، به مانند نویسندهی کتاب، که در قطب جنوب راه می پیماید. کتابی دربارهی کاوش درونی.
در ادامه نظر خوانندگان این کتاب در سایت آمازون(amazon) را خواهیم خواند. خوانندهای با اشاره به دنیایی که افراد چالش چندانی را تجربه نمیکنند، گفته است: «ارلین کاگه شاید آخرین کسی باشد که هنوز چالش را به جان میخرد. با توجه به کتاب، کاگ اولین مردی است که چالش سه قطب را با پای پیاده (قطب شمال، قطب جنوب و قله اورست) به پایان رسانده است. اما با این حال من معتقدم که بزرگترین چالش او تصمیم برای نوشتن کتابی درباره سکوت بود. و خوانندهای کهنسال جذابیت کتاب را اینگونه بیان میکند: از بین کتابهای متنوعی که در 77 سالگی خواندم «در ستایش سکوت» تنها کتابی است که بیش از یکبار مجبور به خواندن آن شدهام.»
خوانندهای دیگر با اشاره به کوهنوردی تکنفره خود عنوان کرده است: «ما در دنیای شلوغی زندگی میکنیم. صداهای بلند، خیابانهای پُر ازدحام و یک مسابقهی زندگیِ بدونِ توقف با میلیونها روش مختلف. علیرغم اینکه تکنولوژی کار را برای ما بسیار آسان کرده است اما گاهی هم باعث ایجاد شکاف بزرگی در زندگی ما میشود. من یک کوهنورد هستم و از فرصتهایی که برای پیادهرویهای دورافتاده و ملاقات نکردن با افراد دیگر به دست میآید، لذت میبرم اما شاید عجیب به نظر برسد. بعدها فهمیدم که این راه من برای «فرار» از زندگی بوده است.»
کاگه کتاب را اینگونه اغاز میکند: «یاد گرفتهام که هر زمان نتوانستم با پیادهروی، کوهنوردی، یا قایقسواری از شلوغی دنیا فاصله بگیرم، ذهنم را به روی دنیا ببندم. آموختن این مسئله زمان برد. فقط زمانی که فهمیدم نیازی بنیادی به سکوت دارم، توانستم برای آن دست به جستوجو بزنم. و همانجا، در اعماق هرجومرج و شلوغیِ ترافیک و مشغولیاتِ ذهنی، موسیقی و زندگیِ ماشینی، گوشیهای آیفون و ماشینهای برفروبی، انتظارم را میکشید: سکوت.».
همهمان شاید بعضی اوقات خواسته باشیم که بی هیچ دغدغهای بنشینیم و کاری انجام ندهیم و تنها کارمان، کاری نکردن باشد! به عقیدهی نویسنده نیاز ما به سکوت موضوعی حیاتی است و در ادامهی کتاب و در ابتدای فصل بعدی مینویسد: «چیزهای زیادی در زندگی روزمره از «شگفتی» نشئت میگیرند. شگفتی یکی از خالصترین شکلهای لذت است که میتوانم تصورش کنم. از این حس لذت میبرم. اغلب و تقریبا در همهجا شگفتزده میشوم: حین سفر، مطالعه، ملاقات با مردم، هر زمان که قلم به دست میگیرم، یا هر زمان که ضربان قلبم را حس میکنم و طلوع آفتاب را نظاره میکنم. شگفتی یکی از قدرتمندترین نیروهایی است که ما با آن متولد میشویم. همچنین یکی از بهترین مهارتهای ماست. نه تنها برای کاوشگری مثل من، بلکه برای یک پدر یا یک ناشر هم به همین اندازه ارزش دارد. از آن خوشم میآید. دوست دارم بیوقفه تجربهاش کنم.»
به صورت کلی نویسنده در جستوجوی راهی برای آرامش است. آرامشی که از سکوت میآید و با لذت تجربه کردن زندگی همراه است. آیا نویسنده در پایان کتاب میتواند به این پرسش مهم پاسخی درخور و شایسته دهد؟
ارلینگ کاگه (متولد 15 ژانویه 1963) یک کاوشگر، ناشر، نویسنده، وکیل، مجموعهدار هنری، کارآفرین و سیاستمدار نروژی است. او دارای شرکت انتشاراتی است و خود را بیش از هرچیز، کارآفرین و جهانگردی موفق میداند. ارلینگ کاگه در عرض دو سال، با پای پیاده و بدون حمایت هیچ سازمان و نهادی، سفر به سهنقطهی شگفتانگیز را تجربه کرده است. در سال 1990 ، بههمراه بورگ اوسلند، ازجمله نخستین کسانی بودند که بدون پشتیبانی از قطب شمال عبور کردند. آنها حدود 800 کیلومتر را با اسکی طی کردند و لوازم خود را روی سورتمهها کشیدند.
تنها کمتر از سه سال بعد ، بین سالهای 1992 تا 93 ، کاگه سفری انفرادی به قطب جنوب را آغاز و طی 50 روز مسیر 814 مایل (1310 کیلومتر) را طی کرد.کاگه در طول این اعزام که در جلد نسخه بین المللی مجله TIME در تاریخ 1 مارس 1993 قرار داشت، هیچ ارتباط رادیویی با جهان خارج نداشت. سفر به اورست، از دیگر تجربههای تکاندهندهی زندگی اوست.