کتاب گربه راهنمای ما با نام انگلیسی «How to Think Like a Cat»، نوشتهی استفان گارنیه، اولین بار در سال 2017 به چاپ رسید. این اثر در لیست کتابهایی که «زندگیتان را زیر و رو خواهد کرد» قرار گرفت و به دلیل موضوع جالب و آموزندهای که دارد، توانست نظر مثبت خوانندگان را به خود جلب کند. این کتاب توسط مترجمان مختلفی به فارسی ترجمه شده، اما برگردان مترجمِ نامآشنا، مطهره حیدری، یکی از ترجمههای خوب کتاب گربه راهنمای ما است که انتشارات شمعدانی آن را به چاپ رسانده است.
«آیا گربه نگران این است که باقی افراد چگونه دربارهاش فکر میکنند؟ یا دست به کارهایی میزند که تمایلی به انجامشان ندارد؟ قطعاً نه. گربهها رها، آرام و آزادند و ما با سرمشق قرار دادن آنها زندگی بهتری را برای خود رقم خواهیم زد.» احتمالاً از شنیدن این حرفها تعجب کردهاید؛ اما استفان گارنیه در کتاب خود با لحنی طنزآلود به ما میآموزد که با الگو گرفتن از رفتار گربهها میتوانیم شادتر و خوشبختتر از چیزی که الان هستیم، زندگی کنیم.
او بعد از زیر نظر گرفتن گربهی خود، زیگی، متوجه این نکته شد که در زندگی گربهای نکات زیادی برای یاد گرفتن وجود دارد. اگر ما هم کمی شبیه به زیگی رفتار میکردیم، بسیاری از مشکلاتمان حل میشد. با زیستن به سبک این موجود دوستداشتنی، استقلال، اعتمادبهنفس، سازگاری، مدیریت استرس و... را در خودمان تقویت خواهیم کرد. این کتاب، اثری خوشخوان است و نثر بسیار جذابی دارد؛ بهحدی که نمیتوانید از خواندن آن دست بکشید.
سایت آمازون کتاب را اینگونه توصیف میکند: «راهنمایی بسیار خردمندانه دربارهی هنر ظریف زیستن مانند یک گربه.» سحر، از خوانندگان نسخه فارسی کتاب، دربارهی آن مینویسد: «من از خواندن این اثر لذت فراوانی بردم. نویسنده در این کتاب به تحلیل رفتار گربهها پرداخته و سپس برمبنای آن نتیجهگیری کرده است. او فلسفهی جالبی را در نوشتن کتابش به کار برده است؛ از یک موجود ساده که اکثر مواقع جلوی چشمانمان است استفاده کرده تا ایرادات زندگی انسانها را گوشزد کند. این کتاب نثر روان و خوبی دارد و این هنر مترجم را میرساند. خوشحالم که با خواندن این کتاب میتوانم برای ارتقای سطح زندگیام تلاش کنم.»
تونی، یکی دیگر از مخاطبان کتاب گربه راهنمای ما میگوید: «قبل از مطالعهی کتاب، اطلاع چندانی از محتوای آن نداشتم. صادقانه بگویم بیشتر از هر چیزی، نام و جلد زیبای آن توجهم را جلب کرده بود. اما زمانی که شروع به خواندن کتاب کردم، بهحدی از آن خوشم آمد که تا کتاب را به پایان نبردم، نتوانستم آن را زمین بگذارم. اگر با گربهها تعامل داشته باشید، متوجه خواهید شد نکتههایی که نویسنده دربارهی سبک زندگی گربهها بیان میکند، چقدر نزدیک به واقعیت است. من از ایدهی کتاب و نکات مهمی که در پسِ لحن طنز نویسنده گنجانده شده، لذت فراوانی بردم.»
در بخشی از فصل «گربه آزاد است» میخوانیم: «آزادی، آزادی عزیزم! چه کسی ممکن است در طول زندگیاش حتی برای لحظهای هم که شده رویای آزادی را همچون محرکی در ذهنش نپرورانده باشد؟ آزادی در رفتوآمد و انجام هر کاری که برایتان خوشایند است. آزادی در تمایلات و خیالپردازیها؛ به عبارت دیگر، آزاد بودن در ذهن و حرکات. آزادِ آزاد! هرچند متناقض به نظر میرسد، اما همهی ما میل باطنی قدرتمندی برای گیر افتادن در موانع داریم و معمولاً هم خود را در غل و زنجیر گرفتار میکنیم. حالا این زنجیر ممکن است وامهای بانکی باشد که ما را مجبور میکند هر روز بیشتر از قبل کار کنیم، گاهی هم مسائل بیهودهای هستند که از دید ما ارزشمند تلقی میشوند. عادتهایی که دیگر به اجبار تبدیل شدهاند، بهگونهای که حتی دیگر متوجه آنها نیز نیستیم یا افرادی که همچون زهر عمل میکنند، اما مجبور به تحمل آنها هستیم.»
نویسنده ادامه میدهد: «تنها آنچه را که در ذهن دارید انجام دهید و فقط تمایلات و علایق خود را دنبال کنید. شاید تمام اینها برای شما مانند رویایی شیرین باشد. ولی برای گربه چنین نیست. او تصمیم گرفته است که آزاد باشد. آزاد برای داشتن هرچه میخواهد و آزاد برای زیستن. او میخواهد آزاد باشد تا هر لحظه را همانطور که میخواهد زندگی کند. این موضوع برایش بیشتر امری ذاتی است تا اینکه اکتسابی باشد. او در تمام زندگیاش از ندای قلبش پیروی میکند: آزاد بودن. در نهایت میتوان گفت که برای گربه، چیزهای دیگر هیچ اهمیتی ندارد. در حالی که ما در زندگی این ایدهآل را کنار گذاشتهایم تا در نهایت بتوانیم از وقت آزادمان طبق برنامهای مشخص استفاده کنیم.»
و در قسمت دیگری از کتاب میخوانیم: «گربه برای خودنمایی نیازی به میومیو کردن، این سو و آن سو پریدن یا سروصدا ندارد؛ به محض اینکه وارد مکانی شود، ما میتوانیم حضورش را احساس کنیم، بدون اینکه خودش کوچکترین تلاشی کند. گیرایی او بهتنهایی تضمین میکند که در جمع مرکز توجه قرار بگیرد. او هر بار که در اتاق قدم میگذارد، جذبه و شخصیتش ما را وادار میکند که سرمان را به سوی او برگردانیم. چه باکلاس! واقعاً که او چه کلاس اجتماعی بالایی دارد! چه کسی دلش نمیخواهد چنین جذبهای داشته باشد؟ چگونه میتواند تا این اندازه از خودش انرژی مثبت ساطع کند و تا این حد محبوب اطرافیانش باشد؟ خیلی ساده! او صرفاً خودش است. این همان درس بزرگی است که میتوان از زندگی گربه فراگرفت: برای داشتن رفتاری طبیعی و در عین حال، جاذبهی بیشتر، فقط باید بود.»
استفان گارنیه نویسندهی مشهور فرانسوی است. او پیش از اینکه نویسنده شود، بارها شغلهای مختلف از جمله نجاری، فروشندگی خودرو، حسابداری و مدیریت هتل را آزمود تا سرانجام نویسندگی را به عنوان حرفهاش انتخاب کرد. لحن شوخطبعانهی او یکی از ویژگیهایی است که به نوشتههایش جان میبخشد و آنها را جذابتر میکند. گارنیه با نوشتن کتاب گربه راهنمای ما توانست به محبوبیت زیادی دست پیدا کند.
اگر به خواندن داستان علاقهمندید، به صفحه خرید رمان هم سری بزنید.