کتاب «کفش باز» با عنوان انگلیسی Shoe dog: a memoir by the creator of Nike روایت زندگی کاری فیل نایت -موسس برند نایکی- است که در ایران توسط شورش بشیری به فارسی ترجمه شده است. انتشارات ملیکان «کفش باز» را در سال 1396 منتشر و در سالهای 1398 و 1399 تجدید چاپ کرده است.
«کفش باز» خاطرات فیل نایت بنیانگذار شرکت نایکی است و تمام شکستها و موفقیتهای او را تا دست یافتن به هدف نهایی برای خواننده به تصویر کشیده است. سایت آمازون در سال 2016 این کتاب را بهعنوان بهترین کتاب مدیریتی سال برگزید. «کفش باز» در همان سال موفق به دریافت عنوان بهترین کتاب سال به انتخاب وارن بافت و بیل گیتس شد. فیل نایت در این کتاب تجربیاتش را سخاوتمندانه در اختیار جهان قرار میدهد؛ روایت شکستها و فراز و نشیبهایی که در مسیر جهانگیر شدن برند خود تجربه کرده است. او در «کفش باز» به خواننده ثابت میکند که موفقیت حاصل تلاشهای ماست و بهسادگی به دست نمیآید. مخاطب این کتاب همه مدیران و صاحبان کسبوکار و افرادی هستند که به تواناییهای خود ایمان دارند و اهداف و آرزوهای بزرگی ترسیم کردهاند. «کفش باز» را میتوان در دسته کتابهای انگیزشی نیز طبقهبندی کرد.
آندره آغاسی - تنیسباز ارمنیتبار و نویسنده کتاب پرفروش «آشکار» - در مورد «کفش باز» میگوید: «کفشباز روایتی از سفر یک قهرمان بینظیر است؛ حکایتی حماسی از ایمان، عزم راسخ، تعالی، شکست، پیروزی، عشق و دانشی ارزشمند. پیدایش نایکی چیزی کمتر از یک معجزه نیست. من خواندن کتاب را با حالتی حیرتزده و متاثر تمام کردم و بهخاطر تمام تجربههایی که فرا گرفتم بسیار قدردان بودم.» محمدرضا زمانی -فعال در زمینه بازاریابی- نظر خود را در وبسایتش اینطور منعکس کرده است: «در توییتر دیدم یکی از کاربران نوشته بود که نایت بچه پولدار بوده و بارها از اعتبار پدرش وام گرفته و موفقیتی که میگوید بهسختی به دست آورده، چندان قیمتی نیست. البته که من با این طرز فکر مخالفم و فکر میکنم مقایسه نایکی با میلیونها کمپانیای که بچهپولدارها نساخته یا ساخته و به باد دادهاند، برای بیپایه بودن این مدل استدلالها کافی است. اگرچه در کنار علاقهمندی به کار، سختکوشی، جسور بودن و بهرهمندی از کمی شانس و اقبال، باید جایی هم در ذهنمان برای آن نیروی غیبی که به آقای نایت در پشت سر گذاشتن مشکلات مالی کمک میکرده، در نظر بگیریم؛ نکتهای که البته کمتر بهوضوح به آن اشاره شده و همین نکته تم انگیزشی بودن را در کتاب تقویت کرده است.» مهدی ابراهیمی یکی دیگر از خوانندگان کتاب، نظر خود را در سایت طاقچه منتشر کرده است: «در این کتاب بهخوبی درک میکنیم که موفقیت تنها رسیدن به یک لحظه یا یک هدف نیست، بلکه یک مسیر مداوم و پیوسته است. انگیزه، دغدغه و اشتیاق برای یک هدف، اصلیترین رکن یک تیم موفق است که حتی با وجود اختلاف عقیده میتواند منجر به موفقیت یک تیم بشود. گرچه این کتاب از بهترین کتابهایی روایی مدیریت محسوب میشود، اما در ایران الگوهای مشابهی داریم که میتوانیم از تجربیات آنها استفاده کنیم؛ کارآفرینهایی همچون آقای رفوگران (موسس خودکار بیک) که به معنی واقعی کارآفرینی و اشتغالزایی در سطح کشور انجام دادهاند.»
در توضیحات پشت جلد آمده است: «فارغ از اینکه چه کسبوکاری داشته باشید یا اینکه در چه رشتهای درس خوانده باشید، این کتاب داستان رسیدن به خواستهها و آرزوهاست، راهنمای از هیچ به همهچیز رسیدن، راهنمای گوشدادن به صدای قلب و دویدن دنبال آرزوهاست، داستان شکستخوردن و برگشتن از عمق تاریکی شکست، داستان هدر ندادن استعداد. این کتاب نهتنها راهنمایی برای اهالی کسبوکار و مدیریت است، بلکه برای هر خوانندهای که به خود و آرزوهایش ایمان دارد، خواندنی است؛ زندگینامهای که جنگیدن و دستنکشیدن را به ما میآموزد.» فیل نایت در ابتدا قصد داشته یک ورزشکار بزرگ و معروف شود. بهمرور زمان به این نتیجه میرسد که این ایده عملی نیست و تصمیم میگیرد برای ورزشکاران لباس و کفش تولید کند. او در بخشی از کتاب شرح میدهد که چگونه بر ایده اولیه تاسیس برند خود پافشاری کرده و ایدههای خود را عملی کرده است: «هر دوندهای این را میداند. کیلومترها میدوی و میدوی، بدون آنکه واقعاً دلیلش را بدانی. به خودت میگویی بهخاطر هدفی این کار را میکنی یا دنبال جمعیتی هستی؛ اما دلیل حقیقی دویدن تو آن است که جایگزین آن، یعنی ایستادن تو را تا سرحد مرگ میترساند. بهاینترتیب، در آن صبح سال ۱۹۶۲ به خودم گفتم: بگذار همه بگویند که ایدهات ابلهانه است، تو ادامه بده، نایست. حتا به ایستادن فکر هم نکن تا اینکه به آنجا برسی و فکرت را زیاد مشغول این نکن که “آنجا” کجاست. هرچه پیش آمد فقط نایست. این پندی استثنایی، پیشگویانه و ضروری بود که بهطور غیرمنتظرهای موفق شدم به خودم بدهم و از خودم بگیرم. نیمقرن بعد از آن روز، اکنون بر این باورم که این بهترین و یا شاید تنها پندی است که میتوانیم و باید به خود و دیگران بدهیم.» بهعقیده او برای موفق شدن، تنها تخصص کافی نیست و باید مهارت را هم چاشنی کار کرد. او از ما میخواهد که به ندای درونمان گوش کنیم: «به مردان و زنان بیستوچندساله خواهم گفت که به کار یا تخصص یا حتی یک حرفه قانع نشوند. به ندایشان گوش دهند. حتا اگر نمیدانند که مفهوم آن چیست، آن را دنبال کنند. اگر ندایتان را دنبال کنید، تحمل خستگی راحتتر خواهد شد، ناامیدیها به محرک تبدیل میشوند و فرازها مثل چیزی نخواهند بود که تا به حال تجربه کردهاید.» فیل نایت معتقد است که در عین سختکوشی، باید بدانیم که چه زمانی از یک ایده شکستخورده دست بکشیم: «کسانی هستند که به شما میگویند یک کارآفرین هرگز تسلیم نمیشود. اما باید بدانید که باید گاهی اوقات تسلیم شوید. گاهی اوقات دانستن زمان تسلیم شدن و رفتن سراغ چیز دیگر، عین نبوغ است. تسلیم شدن به معنای توقف نیست. هرگز متوقف نشوید.»
فیلیپ همپسون نایت، زاده سال 1938 که به فیل نایت شهرت دارد، کارگزار آمریکایی و یکی از بنیانگذاران شرکت نایکی است. او سالها رئیس و مدیرعامل این شرکت بود. نایت در رشته بازرگانی از دانشگاه استنفورد فارغالتحصیل شد و سپس به دانشگاه اورگان رفت. در دوران تحصیل در دانشگاه اورگان، با بیل باورمن آشنا شد و بعدها با همکاری او شرکت نایکی را تأسیس کرد. بر اساس اعلام فوربز، فیل نایت در سال 2018 عنوان بیستوهشتمین مرد ثروتمند جهان را داشته است. در میان ترجمههای فارسی کتاب «کفش باز»، ترجمه شورش بشیری با اقبال بیشتری از سوی خوانندگان مواجه شده است. «رهبری با آرامش» از دیگر آثار این مترجم باسابقه است.