«سالهای شاگردی ویلهم مایستر» نمونهی بارز و دقیق رمان کمال، یا رمان رشد و تربیت است. اثری که از دوران کودکی شخصیتی آغاز میشود و به مراحل رشد او میپردازد. یوهان ولفگانگ فون گوته، شاعر، نویسنده و نمایشنامهنویس نامی آلمان است که در «سالهای شاگردی ویلهلم مایستر» به چگونگی رشد و کمال ویلهلم مایستر پرداخته است.
این رمان طویل گوته، شرح زندگی ویلهلم مایستر است که کلاسهای بازیگری را آغاز کرده، جوان اشرافزادهای که اگرچه بایستی به کسبوکار خویش بپردازد، اما به تئاتر علاقه داشته، نمایشنامه مینویسد و دلباخته دختر بازیگری شده با نام ماریان که نوازندهی چنگ هم است. او پس از ترک ماریان، گرفتاریهای دیگری سر راهش قرار میگیرد، مسیری که زندگی او را تغییر میدهد. ویلهم جوان که تجربهگرایی را آغاز کرده، به آثار شکسپیر نیز احساس نزدیکی دارد... .
کسانی که به آثار گوته علاقه دارند، اغلب جهانبینی و نگاه فلسفی او به حیات را هم میشناسند.مرتضی کلانتریان در کتابنیوز دربارهی این اثر گوته نوشته بود: «رمان شرح و تفصیل تجربهای آموزشی است که طی آن نویسنده تنها به بیان مسائل مربوط به اولین سالهای کودکی اکتفا نمیکند. از دیدگاه گوته، ما در سراسر زندگی و تا آخرین نفس «کارآموز» باقی میمانیم و باید بهنحوی زندگی کنیم که شکوفایی خود را محقق سازیم. مهم این است که از هرگونه انحرافی بپرهیزیم. هرگونه تکلیفی که از خارج تحمیل شود، هرگونه دستورالعمل مطلقِ بیگانه با وجود درونی فردی ما، مورد تنفر گوته است. آزادی، بهزعم گوته، مستلزم این است که در هرموجودی آنچه در او به ودیعت نهاده شده است، بسط و تکامل یابد؛ آنچه بنابر گفتهی ارسطو که بسیار موردپسند نویسنده است، «کمال اول» او محسوب میشود. کاری بسیار دشوار، زیرا نمیتوان در آن اشتباه کرد: قلهای که ویلهلم به آن دست یافت، برخلاف آنچه مدتها تصور میرود، شعر یا تئاتر نیست، بلکه زندگی فعال است.»
گوته را پیشگام ادبیات نوین آلمان میدانند، او در رمانتیسم آلمانی درخشید و آثار یگانهای از خود به جای گذاشت. او در 1749 در فرانکفورت به دنیا آمد، در دوران آشوبهای سیاسی اجتماعی اروپا زندگی کرد و از نبوغ خویش استفاده کرد و آثاری هم چون «رنجهای ورتر جوان»، نمایشنامهی مهمی هم چون «فاوست» و «دیوان غربی و شرقی» را نوشت.
گوته در زندگیاش شیفتهی اشعار حافظ بود و از او نیز الهام گرفت. گوته زندگی بلندی داشت و غمهای سهمگینی را چون از دست دادن فرزندش تجربه کرد. او در سال 1832 در گذشت.