کتاب عادتهای اتمی با عنوان اصلی Atomic habits، در سال 2018 توسط جیمز کلیر یکی از برجستهترین متخصصان در زمینه خودشناسی و موفقیت، به رشته تحریر درآمد. کتاب عادتهای اتمی در ایران توسط کبری ذوله به فارسی ترجمه شد و با توجه به استقبال خوانندگان، بارها به تجدید چاپ رسید.
کتاب عادتهای اتمی یک راهنمای گام به گام عملی برای ایجاد و تقویت عادتهای خوب و شناسایی و ترک کردن عادتهای بد است. در این کتاب میآموزیم که چگونه با شناسایی عادتهای کوچک و مدیریت آنها، میتوانیم هر روز بهتر از دیروز باشیم و در مسیر موفقیت گام برداریم. به قول جیمز کلیر - نگارنده کتاب - همین عادتهای کوچک تعیین میکند که پنج سال بعد کجا هستیم و چقدر موفق شدهایم یا شکست خوردهایم. جیمز کلیر معتقد است که اگر در این مسیر شکست میخوریم، مشکل از ما نیست؛ فقط سیستم درستی را برای تغییر انتخاب نکردهایم. در صورتی که این سیستم را اصلاح نکنیم، نهتنها تا سطح اهدافمان صعود نمیکنیم، بلکه تا سطح سیستم سقوط میکنیم. او میگوید دلیل شکست ما در دستیابی به اهداف این است که اولاً به دنبال تغییر دادن موارد اشتباه هستیم و دوماً تغییر را به شیوه اشتباه انجام میدهیم.
علی یکی از خوانندگان کتاب عادتهای اتمی نظر خود را در سایت طاقچه اینطور نوشته است: «این کتاب شباهتهایی به کتاب قدرت عادت چارلز داهیگ دارد، اما بهمراتب کاربردیتر و درونیتر است. بر خلاف قدرت عادت که راهحلهای پیشنهادی را در پایان فصل ذکر کرده، در این کتاب همه صفحهها و بخشها حائز اهمیت و حاوی راهکارهای کاربردی هستند.» یکی از کاربران با نام مستعار کتابخور بر این باور است که مطالعه این کتابها اگرچه حقیقت را به ما یادآوری میکند، اما تاثیر چندانی بر موفقیت ما ندارد: «تضاد بزرگ این کتابها میدانید چیست؟ این کتابها میخواهند باور کنیم که خوشبختیم و خوشبختی چیزی نیست جز باور خوشبختی؛ اما تضاد در همین جاست. شخصی که این کتابها را مطالعه میکند، باور دارد که بدبخت است و در جستوجوی خوشبختی است. انسان ثروتمند قدیم بر تن بردهها شلاق میزد تا موقعیت برتر خودش را به رخ بکشد و برده هم مجبور میشد بیشتر برای او کار و تولید ثروت کند. کتابهای موفقیت شلاقی هستند بر روح انسان مدرن. هر چقدر کتاب بهتر باشد؛ درد روحی ناشی از آن هم شدیدتر است.» شهرزاد اینطور نوشته است: «این کتاب دارای تمام آن چیزی است که باید یک کتاب توسعه فردی باید داشته باشد؛ آغاز و پایان مناسب و بهجا، به دور از هرگونه عبثگویی. نگارنده در نهایت خواننده را به جایی میرساند که با علم و عمل بتواند عادتهای اتمی کوچک خویش را به حیطه عمل درآورد. نکته مثبت برای من ارائه راهحل بود، موضوعی که در اکثر کتابها از آن غفلت می شود.»
جیمز کلیر در بخشی از کتابش، تأثیر ژن و استعدادهای ژنتیکی را با سایر عوامل درونی و بیرونی مقایسه کرده است: «تفاوتهای بیولوژیک اهمیت دارند. با این حال بهتر است که بر روی برآوردهسازی پتانسیل خودتان تمرکز کنید تا این که به مقایسه خودتان با دیگران بپردازید. این حقیقت که هر انسان در هر توانمندیِ بهخصوص دارای محدودیتها و سقف مشخصی است، دلیل نمیشود که برای رسیدن به سقف توانمندیها تلاش نکنید. افراد آنقدر به این محدودیتها و سقفها مینگرند و اسیرشان میشوند که بهندرت تلاش لازم برای نزدیک شدن به آنها را انجام میدهند.» او سعی دارد به ما ثابت کند که تنها با تکیه بر استعدادهای ذاتی و بدون پشتکار، چیزی جز شکست در انتظار ما نخواهد بود: «اگر تلاش نکنید، ژنها بهتنهایی نمیتوانند شما را به موفقیت برسانند. بله، امکان دارد آن مربی باشگاه دارای ژنهای بهتری از شما باشد؛ اما باید به اندازه او تمرین کنید تا بتوانید درباره ژنتیک بهتر یا بدتر اظهارنظر کنید. تا زمانی که به اندازه آدمهای مورد ستایشتان تلاش نکردید، هیچوقت نمیتوانید موفقیتشان را به شانس و ژنتیک ارتباط دهید.»
بهعقیده کلیر رمز موفقیت، استمرار است و نباید منتظر تغییرات ناگهانی باشیم: «افراد تغییرات کوچکی ایجاد میکنند، نمیتوانند نتیجه محسوس را ببینند و تصمیم به توقف آن میگیرند. با خود فکر میکنند که «من این ماه هر روز دویدم، پس چرا هیچ تغییری در بدنم نمیببینم؟» وقتی چنین تفکر غالب شود، خیلی راحت عادتهای خوبتان را کنار میگذارید. اما بهمنظور ایجاد تفاوتهای معنادار، عادات باید بهاندازه کافی پابرجا بمانند تا «قله پتانسیل پنهان» فتح شود. اگر برای ایجاد یک عادت خوب یا شکستن یک عادت بد، به سختی تقلا میکنید، بدین معنا نیست که توانایی بهبود را از دست دادهاید. غالباً به این خاطر است که هنوز «قله پتانسیل پنهان» را فتح نکردهاید.»
در بخش دیگری از کتاب میخوانیم: «وقتی پرخوری میکنید یا فندک میزنید یا به جستوجو در شبکههای اجتماعی میپردازید، خواسته واقعی شما چیپس، سیگار یا یک مشت لایک نیست. آنچه واقعا میخواهید ایجاد یک حس متفاوت است.» با مطالعه این کتاب قرار است بتوانیم این حس متفاوت را نه از عادتهای بد و حتی خنثی، که از عادتهای خوب و تاثیرگذار دریافت کنیم. مزیت کتاب عادتهای اتمی این است که شما را در این مسیر تنها نمیگذارد و با ارائه راهکارهای واقعی تا رسیدن به نتیجه مطلوب همراهی میکند: «چگونه یک عادت خوب بسازیم؟ اولین قانون (سرنخ): آن را شفاف و آشکار کنید. دومین قانون (تمایل): آن را جذاب کنید. سومین قانون (پاسخ): آن را ساده کنید. چهارمین قانون (پاداش): آن را رضایتبخش کنید. میتوانیم این قوانین را معکوس کنیم تا نحوه شکستن یک عادت بد را یاد بگیریم. چگونه یک عادت بد را از بین ببریم؟ اولین قانون (سرنخ): آن را مخفی (پنهان) کنید. دومین قانون (تمایل): آن را لوس و غیرجذاب کنید. سومین قانون (پاسخ): آن را دشوار کنید. چهارمین قانون (پاداش): آن را عامل نارضایتی کنید.»
جیمز کلیر از سال 2012 وبلاگنویسی را آغاز کرد و در وبلاگ خود مطالبی با موضوع توسعه فردی و موفقیت نوشت. او شهرت جهانگیرش را مدیون کتاب «عادتهای اتمی» است. این کتاب در سرتاسر جهان مورد استقبال قرار گرفت و بیش از سه میلیون نسخه از آن به صورت قانونی به فروش رسید. او در ادامه فعالیتهای شخصی، اقدام به برگزاری سخنرانیهای متعدد نیز کرده است.
برای مشاهده محصولات مرتبط دیگر میتوانید از دسته بندی خرید کتاب انگیزشی نیز بازدید فرمایید.