راهبی که فراریاش را فروخت (The Monk Who Sold His Ferrari) اثر رابین شارما از پرفروشترین کتابهای بینالمللی در زمینهی خودیاری است. این کتاب که در سال 1991 توسط انتشارات هارپر کالینز، ابتدا به تعداد اندکی چاپ شده بود، بهسرعت طرفداران بسیاری پیدا کرد؛ به طوری که تا سال 2013 سه میلیون نسخه از آن به فروش رفت و تاکنون به 24 زبان زندهی دنیا منتشر شده است. انتشارات سایه سخن کتاب راهبی که فراریاش را فروخت را با ترجمهی حمیده شاکرطاهری به چاپ رسانده است.
راهبی که فراریاش را فروخت در قالب رمان و در 13 فصل تدوین شده است و همچنین شامل تکنیکهایی برای تمرین خوانندهی کتاب است. داستان کتاب دربارهی وکیلی معروف و برجسته به نام «جولیان منتل» است که فارغالتحصیل رشتهی حقوق از دانشگاه هاروارد بوده و به عنوان یکی از بهترین وکلای ایالات متحده شناخته میشد. او در یک عمارت بزرگ زندگی میکرد که خودروی فِراریاش مانند گوهری در آن میدرخشید. جولیان که توانسته بود با پشتکارش به همه چیز برسد، متوجه میشود هدف زندگیاش را گم کرده است. رها کردن شغل، خانه و همچنین فراری قرمزش سرآغاز سفر معنوی او و داستان کتاب را تشکیل میدهد.
مریم روزی طلب –از خوانندگان کتاب- نوشته است: «من در گذشته کتابهایی با همین موضوع مطالعه کردم. در خیلی از این کتابها مطالب با نگارشی خشک و خستهکننده بیان شده که خواننده تمایلی به تمام کردن کتاب ندارد و یا بهسختی کتاب را به پایان میرساند. اما در کتاب فوق نویسنده با قلمی شیرین و داستانگونه مطالب را برای خواننده به تحریر درآورده است. با ساختاری که کتاب دارد، موضوعات و تمرینات در ذهن ماندگار میشود. از خواندن کتاب بسیار لذت بردم و از آن یاد گرفتم.»
نظر پائولو کوئیلو نویسندهی معروف کتاب «کیمیاگر»: «داستانی جذاب که در عین یادگیری از آن لذت خواهید برد.»
یکی از کاربران سایت «آمازون» نظرش را در این سایت نوشته است: «اولینبار که این کتاب را خواندم، از آن خوشم آمد. آن را زمانی خواندم که از خودم سوال میکردم: «با زندگیام چه کنم». به نظر من این کتاب بسیار پرانرژی است، برای من الهامبخش بود، انگیزهی زیادی برای ادامه دادن داد و برای سوالات بیشمارم پاسخ در بر داشت.»
جوزفِ 76 ساله نظرش دربارهی کتاب را در سایت «گودریدز» نوشته بود که بخشی از آن را میخوانیم: «در طول 76 سال زندگیام هزاران کتاب در زمینههای مختلف مطالعه کردهام. یکی از انواع کتابهای مورد علاقه من، کتابهای خودیاری با مضامین فلسفی هستند. با خواندن این کتاب به یاد کتابی که سالها پیش خوانده بودم، با عنوان «افق گمشده» نوشتهی جیمز هیلتون، که فیلم سینماییاش نیز موجود است افتادم. درسهای این کتاب در 13 فصل، ممکن است به شما انگیزه دهد تا به دنبال هدف زندگی خود باشید.»
برایان تریسی نویسندهی کتاب «بالاترین موفقیت»، نظر خود را اینگونه بیان کرده است: «سفری ماجراجویانه، مفرح، جذاب و خیالی در قلمرو رشد و کارایی و شادی فردی است که دربرگیرندهی گنجینهی دانشی است که به زندگی هر کسی ارزش میبخشد و باعث رشد آن میشود.»
در بخشی از کتاب راهب به جولیان در مورد «تفکر متضاد» توضیح میدهد و تکنیکی برای دورکردن غم و اندوه به او ارائه میدهد: «قدم اول این است که متوجه این افکار ناامیدکننده بشوی. شناخت از خود پلهای است برای رسیدن به تسلط بر خود. قدم دوم این است که یک بار برای همیشه شکرگزار باشی که به همین راحتی که اجازه دادی افکار ناراحتکننده وارد ذهنت شوند، میتوانی آنها را با افکار خوشحالکننده جایگزین کنی. پس به چیزی متضاد با غم فکر کن. روی خوشحال بودن و باانرژی بودن تمرکز کن. احساس کن خوشحال هستی. شاید حتی بهتر باشد لبخند هم بزنی. مانند وقتهایی که خوشحال و مشتاق هستی بدنت را تکان بده. راست بنشین و نفس عمیقی بکش و نیروی ذهنت را برای افکار مثبت آماده کن. ظرف مدت چند دقیقه تفاوتی چشمگیر را در احساساتت متوجه خواهی شد. حتی مهمتر از آن، اگر در انجام تمرین "تفکر متضاد" پشتکار داشته باشی و آن را روی هر فکر منفی که معمولا به ذهنت میآید اعمال کنی، ظرف مدت چند هفته متوجه خواهی شد که این افکار دیگر قدرتی ندارند.»
رابین شارما (Robin Sharma) در سال 1965 متولد شد. این نویسندهی کانادایی یکی از سخنرانان برتر جهان در زمینهی رهبری و تسلط شخصی است. شارما در 25 سالگی تصمیم گرفت از کار وکالت کنارهگیری کند و سخنران انگیزشی شود. او به عنوان سخنران اصلیِ کنفرانسهای بسیاری از قدرتمندترین شرکتهای کرهی زمین، از جمله: مایکروسافت، شبکههای نورتل، جنرال موتورز، فدکس و آیبیام شرکت کرده است. رابین شارما از سال ۱۹۹۴ تاکنون ۱۳ کتاب منتشر کرده که برخی از آنها عبارتند از: «باشگاه پنج صبحیها»، «قدیس، رئیس و موجسوار» و «رهبر بدون سِمَت».
برای مشاهده موارد مرتبط به دستهبندی خرید رمان مراجعه فرمایید.