کتاب «تیم» در سال ۲۰۱۳ توسط مجموعهای از نویسندگان هاروارد بیزینس ریویو نوشته شده و به چاپ رسیده است. کتاب «تیم» در ایران نیز توسط انتشارات آموخته و با ترجمهی انگینه سرکیسیان در ۲۱۹ صفحه و در قطع رقعی به چاپ رسیده است. اگر تا به حال هیچ کتابی راجعبه تیمسازی و ساختن یک تیم خوب نخواندهاید، این کتاب میتواند شروع خوبی برایتان باشد.
در این کتاب اصول هدایت درست و دقیق یک تیم را میخوانید و در آن با نظرات و بینش کارشناسان برجستهای مثل جان کتستبک، ترزا آمابایل و تامارا اریکسون بیشتر آشنا خواهید شد.
عناوین برخی از این مقالات عبارتند از: علم ایجاد تیمهای بزرگ، چرا تیمها نتیجه نمیگیرند، نظم تیم، هشت راه برای ساختن تیمهای مشارکتجو و قدرت پیروزیهای کوچک است. با خواندن این اثر یاد میگیرید که چگونه عملکرد تیم خودتان را از طریق پاسخگویی متقابل بهبود ببخشید. همچنین میآموزید که تیمهای مشارکتجو بسازید و آنها را بهخوبی مدیریت کنید و نتیجهای خوب بگیرید.
تورج که یکی از خوانندگان این کتاب است، نظرش را اینگونه بیان میکند: «ساخت یک تیم، نحوهی مدیریت و رسیدن به نتایج خاص و شگفتانگیز، همیشه چالشی است که سازمانها و به خصوص مدیران با آن مواجه هستند. در این کتاب که مجموعهای از مقالات است، به صورت کاملا کاربردی و تخصصی به آزمایشها و نتایج واقعی اشاره میشود که با به کار بردن و عملی کردن آنها، میتوان از هر تیمی، یک تیم قوی ساخت. خواندن این کتاب، برای همه و مخصوصا مدیران سازمانها واجب و ضروری است.»
پاراگراف ابتدایی کتاب را در زیر میخوانیم: «اگر به دنبال تیمهایی هستید که برای رسیدن به موفقیت تلاش میکنند، مراکز تماس، مکان خوبی برای شروع به حساب میآیند. مهارتهای مورد نیاز برای کار در این مراکز بهراحتی قابل شناساییاند و به این ترتیب، استخدام افراد نیز با سهولت بیشتری انجام میپذیرد. وظایف مربوطه کاملا مشخص هستند و نظارت بر آنها ساده است. تقریبا تمام جنبههای عملکرد تیم بهآسانی قابل سنجش است که برخی از این جنبهها عبارتند از: تعداد مشکلات رسیدگی شده، میزان رضایت مشتری، متوسط زمان رسیدگی (ایاچتی معیار طلایی کارایی مرکز تماس) و سایر مواردی که میتوان به این فهرست افزود. با وجود این، چرا مدیر مرکز تماس یک بانک بزرگ از درک علت نتایج عالی بعضی از تیمهایش و همچنین ناموفق بودن دیگر تیمهای به ظاهر مشابه خود عاجز است؟ در واقع، هیچ یک از معیارهای فوق، به علت شکافهای عملکردی اشاره نمیکنند. این معما مؤید این فرض است که تیمسازی یک هنر است و نه یک علم. اما واقعیت کاملا عکس این قضیه است. در آزمایشگاه تعاملهای پویای انسانی در دانشگاه امآیتی، به شناسایی تعاملهای پویای پیچیده میان اعضای گروه پرداختیم که یکی از نشانههای تیمهای با عملکرد بالاست؛ تیمهایی که مملو از انرژی، خلاقیت و تعهدی مشترک برای پیشی گرفتن از سایر تیمها هستند. این تعاملهای پویا قابل مشاهده، سنجش و اندازهگیریاند. احتمالا مهمترین نکته این است که میتوان به تیمها یاد داد تا چگونه به تقویت این موارد بپردازند.»
پاراگرافی از کتاب که در مورد دلایل عملکرد بهتر برخی از تیمها در شرایط برابر با تیمهای دیگر است را در زیر میخوانیم: «چرا برخی تیمها همواره عملکرد بهتری دارند، در حالی که تیمهای بهظاهر مشابه با مشکل روبهرو هستند؟ پژوهشگران در آزمایشگاه تعاملهای پویای انسانی در دانشگاه امآیتی به سرپرستی سندی پنتلند، قدمهایی برای حل این معما برداشتهاند به امید اینکه بتوانند به رمزگشایی آن عاملی بپردازند که به ایجاد تیمهای برتر منجر میشود، تیمهایی از پروژهها و صنایع گوناگون(در مجموع ۲۵۰۰۰نفر) به حسگرهای الکترونیکی پوشیدنی مجهز شدند که همزمان دادههای مربوط به رفتارهای اجتماعی آنها را برای هفتهها جمعآوری میکردند. ارتباط منطقی بین دادهها قابل توجه بود و نشان دادند که مهمترین عامل پیشبینیکنندهی موفقیت یک تیم، الگوهای ارتباطی آن است. این الگوها به اندازهی سایر عوامل از قبیل هوش، شخصیت و استعداد حائز اهمیت بودند. در حقیقت، پژوهشگران توانستند فقط با مشاهدهی دادههای مربوط به ارتباطات بین اعضای تیمها و حتی بدون داشتن هیچ شناختی از اعضای آنها، پیشبینی کنند که کدام تیم عملکرد بهتری از سایر تیمها خواهد داشت.»
در پاراگراف زیر به تاثیر ارتباطات اعضای یک تیم در موفقیت آن تیم اشاره میشود: «وقتی کار مستند کردن رفتار تیمهایی را شروع کردیم که «تیزفهم» بودند، با وجود اینکه نمیفهمیدیم اعضایشان در چه موردی صحبت میکردند، میتوانستیم تکاپویی را بین اعضای آنها احساس کنیم. این مسأله نشان داد که محتوای گفتوگوهای یک تیم، کلید داشتن عملکرد بالا نیست، بلکه نحوهی برقراری ارتباط بین اعضای تیم حائز اهمیت است. با این حال، تعداد انگشتشماری از پژوهشهای انجام شده دربارهی تیمسازی به مقولهی ارتباطات پرداختهاند. با این اوصاف، شاید باید به این مسأله به دیدهی تردید نگریست و به همین دلیل، تصمیم گرفتیم این مسأله را موشکافانهتر بررسی کنیم. در پژوهشهایمان، نگاهی به صنایع گوناگون انداختیم تا جاهایی را بیابیم که تیمهایی مشابه با عملکرد متفاوت در آنها حضور داشته باشند. در نهایت این تیمها در پژوهش ما حضور داشتند؛ تیمهای نوآوری، بخش مراقبتهای ویژه در بیمارستانها، تیمهای طرف صحبت با مشتریان در بانکها، تیمهای عملیاتی در بخش اداری و تیمهای مرکز تماس. همهی اعضای این تیمها را به حسگرهای الکترونیکی مجهز کردیم که دادههای مربوط به رفتار ارتباطاتی هر فرد (لحن صدا، زبان بدن، فردی که با او صحبت میکردند و مدت زمان آن و سایر موارد) را جمع آوری میکردند. ارتباط منطقی بین دادهها بسیار قابل توجه بود و مشخص شده که ارتباطات بهراستی نقش مهمی در ایجاد تیمهای موفق دارد.»
هاروارد بیزنس ریویو مرجعی پیشتاز در تفکر مدیریت هوشمند است. این مرجع، از طریق مجله HBR ۱۱ کتاب ویرایش شده دارای مجوز بین المللی از انتشارات هاروارد بیزنس ریویو و محتواهای دیجیتالی و سایر محتواهایی کاربردی را تولید میکند که بینشی دقیق و تجربههایی ارزشمند را در اختیار متخصصان سراسر جهان قرار می دهد تا خود و سازمانهایشان را به شکلی موثرتر هدایت کرده و اثر مثبتی ایجاد کنند.