پائولو کوئلیو (1947) نویسندهی برزیلی در ریودوژانیرو زاده شد. مادرش خانهدار و پدرش مهندس بود. او از دروان نوجوانی به کار نویسندگی علاقه داشت و میخواست که روزی نویسنده شود و این موضوع را با مادرش هم در میان گذاشت. با این حال، او که دچار ناآرامیهای روحی بود در شانزده سالگی توسط پدر و مادرش به یک مرکز روانی منتقل شد و در مدتی که آنجا بود سه مرتبه پا به فرار گذاشت. والدینش دوست داشتند که او در رشتهی حقوق درس بخواند، از این رو او را به مدرسه حقوق فرستادند و او نیز پذیرفت. با این وجود یک سال نگذشت که از آن مدرسه هم فرار کرد و به زندگی آزاد روی آورد و شروع به سفر در این سو و آن سوی جهان کرد. وقتی به برزیل بازگشت شروع به شعرسرایی کرد ولی شعرهایش برای حاکمان خوشایند نبود به همین خاطر مدتی دستگیر شد. او قبل از اینکه یک نویسنده حرفهای بشود مدتی هم در کار روزنامهنگاری و در کار کارگردانی تئاتر فعال بوده است. «کیمیاگر»، «بایگانی جهنم»، «کنار رود پیدرا نشستم و گریستم»، «نامههای عاشقانه یک پیامبر» و «مسیرهای احیا شده» از آثار او هستند.