غلامحسین ساعدی (1364-1314) نویسنده و نمایشنامهنویس نامدار در تبریز به دنیا آمد. پدرش کارمند و مادرش خانهدار بود. خانوادهی مادری او از مشروطهخواهان و خانوادهی پدری او در دستگاه مظفرالدین شاه فعال بودند. او دوران تحصیل ابتدایی را در دبستان بدر طی کرد و در نوجوانی به سازمان جوانان فرقه دموکرات آذربایجان ملحق شد و هفده ساله بود که مسئول انتشار روزنامههای فریاد، صعود و جوانان آذربایجان شد. از این رو مدتی را نیز در زندان گذرانید. او پس از گرفتن دیپلم راهی دانشگاه تبریز شد و در رشتهی پزشکی ادامه تحصیل داد. او در دوران دانشجوئی نیز به فعالیت سیاسی پرداخت و از مخالفان حکومت پهلوی بود که بعدها به چریکهای فدائی خلق نزدیک شد. ساعدی که با صمد بهرنگی نویسندهی معترض دوستی و رفاقت داشت در نوشتههای خودش به نقد اوضاع اجتماعی میپرداخت. او از دوران سربازی با جمعیتهای ادبی زمانهی خودش هم پیوند برقرار کرد و برخی از نوشتههایش در مجلات آن زمان منتشر شد. همچنین ساعدی پس از گرفتن دکترای تخصصی در روانپزشکی برای کار در بیمارستان روزبه مشغول به کار شد. «عزاداران بیل»، «چشم در برابر چشم»، «شبنشینی باشکوه» و «واهمههای بینامونشان» از آثار او هستند.