-
در این مطلب میخوانید:
ادبیات جهانی همواره مجالی برای بیان اندیشهها و احساسات انسانی بوده است. نویسندگان توانستهاند از طریق کتابها، دنیا را به تصویر بکشند و خوانندهها را در سفری فراتر از زمان و مکان همراهی کنند. یکی از این شاهکارها، کتاب "بلندیهای بادگیر" اثر امیلی برونته است. این رمان کلاسیک، که برای اولین بار در سال ۱۸۴۷ منتشر شد، تا به امروز همچنان جایگاه ویژهای در ادبیات دارد.
درباره نویسنده
امیلی برونته (زاده 30 ژوئیه 1818، تورنتون، یورکشایر، انگلستان - درگذشته 19 دسامبر 1848، هاورث، یورکشایر) رماننویس و شاعر انگلیسی بود که تنها یک رمان به نام بلندیهای بادگیر (1847)، اثری بسیار تخیلی درباره اشتیاق و نفرت نوشت. امیلی شاید بزرگترین سه خواهر برونته بود، اما سوابق زندگی او بسیار ناچیز است، زیرا او ساکت و محتاط بود و هیچ نوشتهای از خود باقی نگذاشت، و تنها رمان او به جای حل معمای وجود معنوی او، باعث پیچیدهتر شدن شخصیت و ذهن او میشود.
خلاصه داستان
بلندیهای بادگیر" داستانی است که در دهه ۱۸۴۰ در انگلستان روایت میشود. نویسنده با بیان داستانی خلاقانه، مسائلی همچون طبقهبندی اجتماعی، تفاوتهای اقتصادی و اخلاقی، قدرت و ضعف زنان وموضوعات دیگر را در بین خطوط داستان جاری میکند. این اشارهها، خواننده را به فکر و تأمل در مسائل اجتماعی میاندازد و او را به تأمل در مباحث اخلاقی و انسانیت میکشاند.
یکی از جنبههای مهم این رمان، توصیف دقیق و شفاف نفس طبیعت است. امیلی برونته با استفاده از توصیفات زیبا و زبانی شاعرانه، خواننده را به دنیایی از طبیعت زیبا و تحت تاثیر قرار میدهد. این توصیفات نه تنها محیط داستان را زنده میکنند، بلکه احساسات و وضعیت روحی شخصیتها را نیز برجسته میکنند.
همچنین، شخصیتپردازی روانشناختی در "بلندیهای بادگیر" بسیار قوی است. نویسنده با ارائه توصیفات جامع و عمیق از شخصیتها، احساسات پنهان و درونی آنها را به خواننده منتقل میکند. این شخصیتپردازی نه تنها برای شناخت بهتر داستان و شخصیتها مفید است، بلکه خواننده را به تأمل در ذات انسانی و پیچیدگیهای روانی هدایت میکند.
در ادامه مطلب به بررسی شخصیتهای بلندیهای بادگیر که هرکدام نمایانگر شخصیتی واقعی در زندگی امیلی برونته هستند، میپردازیم.
شخصیتهای کتاب بلندیهای بادگیر
در رمان "بلندیهای بادگیر"، امیلی برونته به صورت جامع و دقیق برخی از شخصیتهای مهم را توصیف میکند. در زیر، شخصیتها را به ترتیب اهمیت و تأثیرشان در داستان، بررسی میکنم:
- هیتکلیف کوپر: هیتکلیف کوپر شخصیت اصلی داستان "بلندیهای بادگیر" است. او یک جوان فقیر و تبهکار است که پس از قرار گرفتن در خانوادهٔ ارنشاو، عاشق کاترین لینتون میشود. هیتکلیف دارای شخصیت پرخاشگر و غرورآمیز است و نقش مهمی در پیچیدگیها و تحولات داستان دارد.
تحولات هیتکلیف کوپر بر روند داستان:
- رشد و تحمل ناپذیری هیتکلیف: هیتکلیف در کودکی تحمل ناپذیری را تجربه میکند و بعد از تبعید از خانهٔ به وسیلهٔ آقای ارنشاو، به عنوان یک برده به خانوادهٔ ارنشاو میپیوندد. این تحمل ناپذیری و زندگی در یک محیط ناعادلانه و سخت برای او، شخصیت او را شکل میدهد و تأثیر بزرگی بر روند داستان دارد.
- عشق و اندوه هیتکلیف و کاترین: هیتکلیف عاشق کاترین لینتون میشود، اما عشق آنها با مشکلات و موانعی مواجه میشود. اندوه و اشتیاق هیتکلیف برای کاترین، یکی از عناصر مهم در داستان است و تأثیر زیادی بر تصمیمات و روابط شخصیتهای دیگر دارد.
- انتقامگیری هیتکلیف: پس از ترک شدن توسط کاترین و ازدواج او با ادگار لینتون، هیتکلیف تصمیم به انتقامگیری از آنها میگیرد. او با ایجاد تنشها و درگیریها بین خانوادهٔ ارنشاو و خانوادهٔ لینتون، تحقق انتقام خود را پیشمیبرد.
- تبدیل هیتکلیف به یک شخصیت تاریک و مرموز: در طول داستان، هیتکلیف تبدیل به یک شخصیت تاریک، مرموز و پرتلاطم میشود. او با اقدامات ناعادلانه و خشونتآمیز خود، به تنهایی و جدا از جامعه زندگی میکند و تأثیر بزرگی بر روند داستان دارد.
این فقط برخی از تحولاتی هستند که به واسطهٔ هیتکلیف در داستان "بلندی های بادگیر" رخ میدهد. شخصیت پیچیده و چالشبرانگیز هیتکلیف، عنصر مهمی در توسعهٔ داستان و ایجاد درام و تنشها میباشد.
- کاترین ارنشاو: کاترین ارنشاو یکی از شخصیتهای اصلی و پیچیدهی رمان بلندی های بادگیر اثر امیلی برونته است. او دختر ثروتمند و نجیبزادهی خانوادهی ارنشاو است که در عمارتی به نام وادرینگ هایتس زندگی میکند. او از کودکی با هیتکلیف، پسری بیسرپناه که توسط پدرش به خانه آورده شده، دوستی عمیق و عاطفی برقرار میکند. او با هیتکلیف احساس همدلی دارد و با او به ماجراجوییهای مختلف میرود. او همچنین شخصیتی شورانگیز، سرزنده، لجباز و خودخواه دارد و از قوانین و ارزشهای اجتماعی خودش را آزاد میداند.
اما وقتی کاترین با خانوادهی لینتون، همسایههای خود، آشنا میشود، زندگیاش تغییر میکند. او با ادگار لینتون، پسری مودب، مهربان و ثروتمند، عشق میورزد و با او ازدواج میکند. او از زندگی راحت و مدنی در عمارت ترشکراس (Thrushcross Grange) لذت میبرد و خودش را با اصول و نظم اجتماعی سازگار میکند. او همچنین شخصیتی متقلب، متزلزل و متناقض دارد و از انتخاب خودش پشیمان میشود. او همچنان عشق هیتکلیف را در دلش حفظ میکند و از دوری از او رنج میبرد. او با اینکه میداند هیتکلیف از او انتقام میگیرد و خانوادهاش را نابود میکند، نمیتواند از او بگریزد. در نهایت به دلیل بیماری و روحیهی ضعیف، در حالی که باردار است، میمیرد.
کاترین یک شخصیت متناقض و مرموز است که هم عشق و هم نفرت را در خوانندهها برانگیزد. او هم مظهر عشق پاک و شورانگیز است و هم مظهر خیانت و خودخواهی. او هم متعلق به طبیعت وحشی وادرینگ هایتس است و هم متعلق به فرهنگ مدنی ترشکراس. او هم با هیتکلیف یک روح است و هم با ادگار یک بدن. هم میخواهد آزاد باشد و هم میخواهد محترم باشد. او هم میمیرد و هم زنده میماند. او یکی از شخصیتهای بینظیر و برجستهی ادبیات جهان است که بسیاری از نویسندگان و منتقدان را تحت تأثیر قرار داده است.
- ادگار لینتون: ادگار همسر کاترین است و شخصیت مهمی در داستان دارد. او یک شخصیت خونسرد، مهربان و متقابل است که در طول رمان به عنوان یک دوست و مشاور برای کاترین عمل میکند.
- نلی دینش: نلی خادم خانوادهٔ ارنشاو است و دروازهٔ ورودی داستان است. او شاهد رویدادها و روابط درون خانوادهٔ ارنشاو است و نقش مهمی در روایت داستان دارد.
- خانم ارنشاو: خانم ارنشاو، مادر کاترین، شخصیتی مهم در داستان است. او مبارزهای برای حفظ شرافت و آبروی خانوادهٔ خود میکند و تأثیر زیادی بر تصمیمات و روابط کاترین و دیگر شخصیتها دارد.
- آقای ارنشاو: آقای ارنشاو، پدر کاترین، شخصیتی قوی و بلندپرواز است. او در تناقض با رفتارهای دیگر شخصیتها از نظر اخلاقی متعادل و عمل میکند و نقشی مهم در تأسیس تنشها و درگیریهای داستان دارد.
در رمان "بلندیهای بادگیر" علاوه بر شخصیتهایی که ذکر شدند، شخصیتهای دیگری نیز وجود دارند. در زیر به برخی از این شخصیتها اشاره میکنم:
- اسکیرا: اسکیرا، خواهر کوچک کاترین، یک شخصیت مهم در داستان است. او دارای طبیعتی حساس و آرام است و در برخی از صحنهها تأثیرگذاری داشته است.
- هنتون ارنشاو: هنتون، برادر بزرگ کاترین، یک شخصیت خشن و عصبی است. او بر خلاف بقیه اعضای خانوادهٔ ارنشاو، علاقهمند به قدرت و اهمیت هستی است و تبدیل به یک شخصیت منفی در داستان میشود.
- اسکیمو: اسکیمو، یک سگ وفادار و محبوب در داستان است. او نقش مهمی به عنوان همراه و دوست صمیمی هیتکلیف و کاترین دارد و تأثیر بهسزایی بر روند داستان ندارد.
- لاکلاک: لاکلاک، یک پرندهٔ کوچک است که توسط کاترین پرورش مییابد. این پرنده نمادی از آزادی و امید در داستان است و در برخی از صحنهها نقش مهمی را ایفا میکند.
- اوشون: اوشون، خواهر بزرگ کاترین، یک شخصیت صلحطلب و مهربان است. او در طول داستان به عنوان یک شخصیت حمایتکننده و پشتیبان برای کاترین عمل میکند.
مضامین بلندیهای بادگیر: بررسی عمیقتر
بلندیهای بادگیر، رمانی عمیق و پیچیده است که مضامین مختلفی را در خود جای داده است. این رمان، خواننده را به چالش میکشد و به او فرصتی برای تأمل در مورد مفاهیمی مانند عشق، انتقام، طبقه اجتماعی، طبیعت، مرگ و سرنوشت میدهد.
·عشق:
عشق کاترین و هیتکلیف، محوریترین عنصر داستان است. عشقی که از کودکی شکل میگیرد و به شور و اشتیاقی عمیق تبدیل میشود. اما این عشق با موانعی متعدد روبهرو است: تفاوت طبقاتی، انتظارات اجتماعی و شخصیت هیتکلیف.
عشق کاترین و هیتکلیف، سرانجامی غمبار دارد. کاترین به دلیل فشارهای اجتماعی، با ادگار ازدواج میکند و هیتکلیف، به دنبال انتقام از کسانی است که به او ظلم کردهاند. در نهایت، کاترین از انتخاب خود پشیمان میشود و به عشق هیتکلیف اعتراف میکند، اما این اعتراف، زمانی اتفاق میافتد که دیگر دیر شده است.
·انتقام:
هیتکلیف، پس از سالها رنج و تحقیر، به دنبال انتقام از کسانی است که به او ظلم کردهاند. او با ازدواج با ایزابلا، زندگی او را تباه میکند و به خانواده ارنشاو ظلم میکند. انتقام، هیتکلیف را به تاریکی و تباهی میکشاند. او به انسانی بیرحم و سنگدل تبدیل میشود و در نهایت، خود نیز طعم تلخ انتقام را میچشد.
·طبقه اجتماعی:
تضاد طبقاتی، یکی از مضامین مهم داستان است. هیتکلیف به دلیل طبقه اجتماعی پایین خود، مورد تحقیر و ظلم خانواده ارنشاو قرار میگیرد.
ازدواج کاترین با ادگار، نمادی از این تضاد طبقاتی است. کاترین، علیرغم عشق به هیتکلیف، به دلیل فشارهای اجتماعی، با مردی از طبقه اجتماعی بالا ازدواج میکند.
·طبیعت:
طبیعت، نقشی اساسی در داستان دارد و به عنوان انعکاسی از حالات روحی شخصیتها عمل میکند. بلندیهای بادگیر، با طبیعت وحشی و خشن خود، نمادی از روح ناآرام هیتکلیف است. در مقابل، گرینوود، با طبیعت آرام و صلحآمیز خود، نمادی از عشق کاترین و هیتکلیف است.
·مرگ:
مرگ، یکی از مضامین همیشگی ادبیات است که در بلندیهای بادگیر نیز نقشی پررنگ دارد. مرگ شخصیتهای اصلی، مانند کاترین، هیتکلیف و هیندلی، به غمانگیزی داستان میافزاید. مرگ کاترین، ضربه سنگینی به هیتکلیف وارد میکند و او را به ورطه یاس و ناامیدی میکشاند.
·سرنوشت:
سرنوشت، نقشی تعیینکننده در زندگی شخصیتهای داستان دارد. هیتکلیف، علیرغم تلاشهایش، قادر به تغییر سرنوشت خود نیست.
سرنوشت، شخصیتها را به سمت تراژدی و تباهی سوق میدهد. مرگ کاترین، هیتکلیف را به انسانی انتقامجو تبدیل میکند و زندگی او را به تباهی میکشاند.
علاوه بر مضامین اصلی ذکر شده، مضامین دیگری نیز در داستان وجود دارند، مانند:
- ارزش خانواده
- اهمیت وفاداری
- قدرت بخشش
- تضاد بین خیر و شر
بلندیهای بادگیر، رمانی پیچیده و عمیق است که مضامین مختلفی را در خود جای داده است. این رمان، خواننده را به چالش میکشد و به او فرصتی برای تأمل در مورد مفاهیمی مانند عشق، انتقام، طبقه اجتماعی، طبیعت، مرگ و سرنوشت میدهد.
نقد کتاب بلندیهای بادگیر
همانطور که گفتیم "بلندی های بادگیر" یکی از شاهکارهای ادبیات دوران رمانتیسم است و تأثیر قابل توجهی بر ادبیات جهانی داشته است. این کتاب به طور گستردهای مورد تحلیل و بحث قرار گرفته است. در زیر به برخی از نقدها و تحلیلهایی که دربارهٔ "بلندی های بادگیر" مطرح شدهاند، اشاره میکنم:
- تصویرگری دقیق از شخصیتها: یکی از جوانب قوی این کتاب، توانایی امیلی برونته در تصویرگری دقیق و عمیق از شخصیتها است. هیتکلیف به عنوان شخصیت اصلی، با پیچیدگیها و تضادهای ذاتی خود، به خواننده احساس عمیقی از تناقضات انسانی و ساختارهای اجتماعی میدهد.
- ترسیم محیط و طبیعت: در "بلندی های بادگیر"، برونته با استفاده از توصیفات جزئی و زبان شاعرانه، توانسته است محیط طبیعی و مناظر رمانتیک را به تصویر کشد. طبیعت به عنوان یک عنصر مهم در داستان، بخشی از روایت داستان را تشکیل میدهد و هماهنگی مناسبی با وضعیت شخصیتها دارد.
- تحلیل درونی شخصیتها: امیلی برونته در طول داستان به طور عمیق به تحلیل درونی شخصیتها پرداخته است. او توانسته است درونگرایی و پیچیدگیهای داخلی شخصیتها را به تصویر بکشد و احساسات، ارزشها و تناقضات روانی آنها را به خواننده منتقل کند.
- ساختار نوسانی داستان: "بلندیهای بادگیر" دارای ساختاری نوسانی است که بین گذشته و حال، دو نسل و دو خانواده متفاوت جابهجا میشود. این ساختار نوسانی در روایت داستان و توسعهٔ شخصیتها تأثیر قوی دارد.
- نقد روابط اجتماعی و آرمانهای رمانتیک: "بلندیهای بادگیر" در قالب روابط اجتماعی و آرمانهای رمانتیک، به نقد بسیاری از مسائل اجتماعی از جمله طبقات اجتماعی، قدرت، عشق و انتقام میپردازد.
- پردازش تم مرگ و شومی: "بلندی هایبادگیر" به طور گستردهای به مباحثی مانند مرگ، شومی، انتقام و انزوا میپردازد. نویسنده با توصیف جزئیات ترسناک و تاریک، جو غم انگیز و تراژیک داستان را افزایش میدهد. این نقطه ممکن است برخی از خوانندگان را به دلیل شدت و خشونت بیش از حد داستان، منزجر کند.
به طور کلی، "بلندیهای بادگیر" یک اثر ادبی قدرتمند و پیچیده است که در طول سالها بررسی و تحلیلهای فراوانی دریافت کرده است. اما همچنین باید توجه داشت که این داستان با موضوعات سنگین و تاریکی مواجه است که ممکن است برخی از خوانندگان را به دلیل شخصیتهای پیچیده و رویدادهای ناخوشایند منزجر کند.
در زمینه ادبی:
- سبک نگارش شاعرانه و سرشار از استعاره و نماد برونته، الهامبخش نویسندگان بعد از خود بوده است.
- شخصیتهای پیچیده و چندبعدی رمان، به خصوص هیتکلیف و کاترین، در ادبیات ماندگار شدهاند.
- موضوعاتی مانند عشق، نفرت، انتقام، مرگ و طبقات اجتماعی که در این رمان به آنها پرداخته شده است، همیشه در ادبیات مورد توجه بوده و بلندیهای بادگیر به عنوان یکی از برجستهترین آثار در پرداختن به این موضوعات شناخته میشود.
در زمینه فرهنگی:
- این رمان نقش مهمی در عامهپسند شدن رمانهای گوتیک داشت.
- داستان و شخصیتهای رمان الهامبخش آهنگسازان، خوانندگان، طراحان لباس و فیلمسازان بودهاند.
در زمینه اجتماعی:
- رمان به نقد نابرابریهای اجتماعی و تبعیض طبقاتی میپردازد و نگاه خوانندگان را به این موضوعات تغییر داده است.
- تصویر پیچیده و واقعگرایانه رمان از عشق و ازدواج، دیدگاه خوانندگان نسبت به این مفاهیم را تحت تاثیر قرار داده است.
تاثیرات رمان بلندیهای بادگیر در طول زمان تغییر و تحول یافته است و میزان تاثیر آن در جوامع مختلف یکسان نیست. برخی از منتقدان معتقدند که این رمان تاثیرات منفی نیز به همراه داشته است، مانند ترویج خشونت و نگاه غیر واقعبینانه به عشق.
نتیجهگیری
کتاب "بلندیهای بادگیر" نوشتهٔ امیلی برونته، یک اثر ادبی است که در زمان انتشارش مورد توجه قرار گرفت. این رمان، به خاطر به تصویر کشیدن پیچیدگیها و آشفتگیهای ذهنی شخصیتها و نقد هنجارها و ارزشهای جامعه ویکتوریایی با توجهی ویژه به مسائلی چون تزویر در دین، اخلاقیات، طبقههای اجتماعی و برابری جنسیتی، تأثیر شگرفی بر اذهان عمومی گذاشت. این رمان، با لحن شاعرانه و دراماتیک بیان آن، عدم تفسیر نویسنده و ساختار غیرمعمولش، به یکی از آثار عجیب و شورانگیز ادبیات انگلیس تبدیل شده است. اگر به دنبال یک داستان عاشقانه نافرجام، لجاجت، خباثت، کینه، و انتقام هستید، "بلندیهای بادگیر" یک انتخاب مناسب است.
سوالات متداول
1.کتاب "بلندیهای بادگیر" چه موضوعی را در برمیگیرد؟
این کتاب داستان یک جوانی است که برای یک خانواده کار میکند و عشق و نفرتی را با دختر خانواده ثروتمند تجربه میکند.
2.نویسنده کتاب "بلندیهای بادگیر" کیست؟
نویسنده این کتاب، امیلی برونته، بزرگترین خواهر از خواهران برونته است.
نظرات کاربران