-
در این مطلب میخوانید:
اگر بگوییم ادبیات روسیه یکی از بهترین و تأثیرگذارترین جریانهای ادبی جهان محسوب میشود، اغراق نکردهایم. برخی از این آثار ادبی به قدری غنی هستند که میتوانند خوانندگان کتاب را همراه خود به سفری دور و دراز ببرند و در دل جریانهای مختلف اجتماعی و سیاسی رها کنند. میگویند نویسندگان باید نمایندگان مردم جامعه خود باشند؛ به جرأت میتوان گفت نویسندگان روس مأموریت خود را به بهترین نحو ممکن انجام دادهاند. زیرا آثارشان نمود کاملی از تاریخ و فرهنگ روس را به عرصه نمایش میگذارد و آنچنان لحن دلانگیزی دارد که به مذاق هر مخاطبی خوش میآید.
اگر بخواهیم دقیقتر از ادبیات روسیه حرف بزنیم، بهتر است بگوییم که دنیای ادبیات بدون آثار روسی، بخش عظیمی از جذابیتهای خود را از دست میدهد. از دل روسیه نویسندگانی بیرون آمدهاند که انقلابی بزرگ در ادبیات ایجاد نموده و سلیقه اهل کتاب را به طور کامل دگرگون ساختهاند. برای شناخت دنیای جذاب ادبیات روسیه، در این مقالهی سایت خرید آنلاین کتاب بوک لند برخی از بهترین آثار نویسندگان محبوب روسیه را معرفی کردهایم.
حال و هوای ادبیات روسیه
آثار ادبی روسیه یک آینه کامل از مشکلات مردم است و شخصیتها بهقدری باورپذیر هستند که خواننده را از ابتدای داستان تا انتها با خود همراه میسازند. نویسندگان روسی در کتابهایشان شخصیتهایی را خلق کردهاند که میتوانند تا ابد در ذهن خواننده زنده بمانند و با او زندگی کنند. نویسندگانی که توانستند جوایز متعددی را به نام خود ثبت کنند و با آثار خود ادبیات روسیه را در اوج نگه دارند. در میان تمام این شاهکارهای ادبی، تعدادی از آنها هستند که نهتنها خود را در دسته برترین شاهکارهای ادبی روسیه قرار دادهاند، بلکه شاید بتوانیم آنها را به عنوان بهترین آثار ادبی جهان معرفی کنیم. آثاری که اگر نویسندگان آن را خلق نمیکردند، ادبیات امروز ما انگار چیزی کم داشت.
جالب است بدانید که روسیه دارای پنج نویسندهی برندهی جایزهی نوبل است که در نوع خود کمنظیر محسوب میشوند. پیش از سال ۲۰۱۱، روسیه چهارمین تولیدکنندهی کتاب در جهان بر حسب عناوین منتشرشده بود. هدف ما در اینجا این است که با معرفی بهترین رمانهای روسی به شما کمک کنیم تا ادبیات روسیه را بهتر بشناسید و بیشتر بدانید.
جنایات و مکافات
رمان جنایت و مکافات یکی از مهمترین آثار در تاریخ ادبیات روسیه و جهان است. نوشتهی فیودور داستایوفسکی، این رمان در سال ۱۸۶۶ منتشر شد و با حضور در فهرست بهترین رمانهای روسی و مهمترین آثار ادبیات جهان شناخته میشود. داستایفسکی در زمان نگارش این رمان در سال ۱۸۶۳، دو دردسر غمانگیز را تجربه کرده بود. همسرش و برادر عزیزش را از دست داده بود و این دوره از زندگی او را یکی از سختترین دورانها بهشمار میآورد. او در این شرایط سخت روحی رمان جنایت و مکافات را تألیف کرد.
این کتاب داستان دانشجویی به نام راسکولنیکف را روایت میکند که درگیر قتلی میشود. با انگیزههای پیچیدهای که حتی خود او نمیتواند تحلیل کند، او زن رباخواری به نام سونیا و خواهرش را به قتل میرساند و پس از آن خودش را نیز ناتوان در خرج کردن پول و جواهراتی که به دست آورده، میبیند. او بیمار میشود و از کسانی که میبیند، میپندارد به او مظنون هستند، که باعث میشود به جنون برسد. اینجاست که او عاشق سونیا میشود، دختری که به دلیل مشکلات مالی خانوادهاش به تنفروشی مجبور شده است.
فیودور داستایوفسکی نویسندهای بزرگ و تأثیرگذار در ادبیات روسیه و جهان است. آثار او به خاطر روشنکیهای روانشناختی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستانهایش، از دیگر نویسندگان تمایز مییابد و بسیاری او را بزرگترین نویسندهی روانشناختی جهان میدانند. رمان یادداشتهای زیرزمینی او به عنوان نوشتهی ادبی اگزیستانسیالیسم شناخته میشود.
داستایوفسکی در سال ۱۸۲۱ در روسیه به دنیا آمد و در سال ۱۸۸۱ درگذشت. او در خانوادهای پزشکهای پیشینه داشت و در جوانی به مسکو مهاجرت کرد. در سال ۱۸۴۳ فارغالتحصیل دانشکدهی نظامی شد و در وزارت جنگ به عنوان مهندس مشغول به کار شد. او درگیر فعالیتهای انقلابی شد و در نتیجهی مبارزات، دستگیر و محکوم به اعدام شد. اما حکم اعدام او به تبرئه تغییر یافت و به سیبری تبعید شد. داستایفسکی ده سال را در تبعید گذراند.
در نهایت، در سال ۱۸۸۱، به دلیل مشکلات صحی، داستایوفسکی درگذشت. او آثار زیادی در قالب رمان، داستان کوتاه و مقالات نوشت که بهعنوان برخی از آثار برجستهاش در ادبیات روسیه میتوان به رؤیای مرد مسخره، جنزدگان، بانوی میزبان و دزد شرافتمند اشاره کرد.
بیشتر بخوانید: معرفی و بررسی بهترین کتاب های داستایوفسکی
جنگ و صلح
اگر عاشق رمانهای پرفراز و نشیب هستید و از خواندن حوادث تاریخی لذت میبرید، رمان جنگ و صلح برای شماست. در این اثر ماندگار از ادبیات روسیه، لئو تولستوی داستان روزهای تلخ و تاریکی را که مردم روسیه در گیرندگی جنگ و بدبختی بودهاند، به تصویر میکشد. نویسنده با مهارت کامل خواننده را با خود به درون زندگی افرادی میبرد که همراه با خانوادهشان در روزگاری خونین و پر از فلاکت به سر میبرند. این داستان آنقدر گسترده است که همهچیز برای خواننده آشناست. با این حال، یکپارچگی در سراسر داستان حاکم است و خواننده در میان این همه گستردگی، هیچگاه دچار آشفتگی یا سردرگمی نمیشود و با تمام وجودش در روزهای تلخ و تاریک تاریخ سیر میکند و در روند داستان غرق میشود. این رمان لحن بسیار روان و شیوایی دارد و تمام این ویژگیها با هم ترکیب شدهاند تا از این اثر یک شاهکار بزرگ بوجود آید.
باغ آلبالو
باغ آلبالو، اثر آخرین نمایشنامهٔ آنتوان چخوف است که در سال ۱۹۰۳ نوشته شده و در سال ۱۹۰۴ به روی صحنه رفت. داستان این نمایشنامه دربارهٔ خانوادهی مادام رانوسکی، یک زن اشرافزادهٔ روسی است که با بدهی سنگینی روبرو شدهاند. بانک میخواهد باغ آلبالوی خانواده را به جای بدهیشان بگیرد و آن را به فروش برساند. اعضای خانواده برای حل این مشکل و نجات باغ، بهم میپیوندند اما بجای انجام کاری مفید، به دلیل عیاشی و خوشگذرانی، واقعاً هیچ کاری انجام نمیدهند.
در نهایت، باغ به فروش میرسد و اعضای خانواده مجبور به ترک آن میشوند. ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر، پیشخدمتها و شخصیتهای دیگری که وارد داستان میشوند، بسیار جالب است و فضایی کمدی را برای خواننده یا تماشاگر فراهم میکند. اما در کل، نمایشنامهٔ باغ آلبالو، علاوه بر فضای مفرح و کمدی، غمانگیز و حتی تراژیک است و از بهترینهای ادبیات روسیه بهشمار میآید.
دکتر ژیواگو
رمان دکتر ژیواگو نوشتهی باریس پاسترناک، از شاهکارهای ادبیات روسیه است. نام رمان از شخصیت اصلی آن، یعنی دکتر ژیواگو که یک دکتر و شاعر است، گرفته شده است. داستان این رمان دربارهی مردی است که عاشق دو زن شده و این ماجراهمزمان با وقوع انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و جنگ داخلی در سالهای ۱۹۱۸، ۱۹۲۰ این کشور رخ میدهد.
در سال ۱۹۶۵، براساس این کتاب، دیوید لین فیلمی ساخت که توانست پنج جایزهی اسکار در دستههای مختلف را کسب کند. همچنین، در سال ۲۰۰۵ این رمان در روسیه به صورت یک سریال تلویزیونی نیز اقتباس شد. اما در سال ۱۹۵۶، به دلیل مخالفت با سیاست رسمی شوروی، اجازهی نشر این کتاب در روسیه به دست نیامد. در نتیجه، کتاب توسط یک ناشر ایتالیایی در سال ۱۹۵۷ منتشر شد و در سال ۱۹۸۸ نیز در روسیه به چاپ رسید.
باریس پاسترناک، علاوه بر نویسندگی، یکی از شاعران معروف روسیه بود و توانست جوایز ادبی مهمی از جمله جایزهی نوبل را به دست آورد. شهرت وی در خارج از مرزهای روسیه بیشتر به دلیل رمان "دکتر ژیواگو" است، اما در داخل روسیه، بیشتر به عنوان یک شاعر شناخته میشود. پاسترناک تحصیلات متوسطه را در سال ۱۹۰۶ به پایان رساند و سپس برای تحصیل فلسفه به دانشکدهی فلسفه و تاریخ دانشگاه مسکو پیوست. در ادامه، برای تکمیل تحصیلات فلسفی خود، به ماربورگ آلمان رفت و در آنجا علاقهاش به فلسفه را از دست داد و به فعالیتهای ادبی مشغول شد. در طول جنگ جهانی دوم، به عنوان خبرنگار نظامی به جبهه اعزام شد. پاسترناک کار بر روی رمان "دکتر ژیواگو" را در سال ۱۹۴۶ آغاز کرد و در سال ۱۹۵۸، جایزهی نوبل ادبیات به او اعطا شد. با این حال، به دلیل واکنش تند حکومت روسیه، او از دریافت جایزهی نوبل خودداری کرد .
مرشد و مارگاریتا
مرشد و مارگریتا یک داستان سوررئال و فراطبیعی است که در آن برههای از تاریخ سیاسی روسیه (شوروی) در زمان حکومت استالین به تصویر کشیده میشود. این اثر فاخر ادبیات روسیه سه بخش دارد که در نهایت بههمدیگر مرتبط میشوند. قسمت اول با شخصیتی به نام ولند آشنا میشویم که به مسکو سفر کرده است. ولند، شیطانی است که با بدی و فریبکاری شیطانی کلاسیک تفاوت دارد. در واقع، اگر قرار است پلیدیای رخ دهد، این بدی از سمت انسان خودش است نه از سمت فریب شیطان. در این بخش، ولند با دو شخصیت دیگر که یکی سردبیر و دیگری شاعر است صحبت میکند. این دو شخصیت هر دو روشنفکر هستند اما هرکدام نگرشها و عقاید مخصوص به خود را دارند. سردبیر با نام برلیوز شخصیت نان به نرخ روز خوری است و در جامعه ادبی و مطبوعاتی تأثیر گذار است. وقتی او و شاعر جوان با نام مستعار بزدومنی درباره مصلوبشدن عیسی صحبت میکنند، طبق اتفاقاتی شیطان در هیبت یک پروفسور وارد این گفتوگو میشود.
حضور ولند نشانه مرگ است و پس از دیدار با او، برلیوز میمیرد و بزدومنی هم ضربهای را تحمل میکند که به نتیجه راهی بیمارستان روانی میشود. در این بیمارستان اتفاقات جالبی برای او رخ میدهد و از مرشدی با نام مستعار آشنا میشود. مرشد کتابی درباره عیسی نوشته است. قسمت دوم کتاب درباره بهصلیبرسیدن عیسی مسیح است و زبانی بدیع و نمادین دارد. قسمت سوم هم به جریان عشق مرشد و مارگریتا میپردازد. داستان در فضایی سوررئال و خیالی به پایان میرسد.
اما در سال ۱۹۲۸، بولگاکف کتابش را نوشت و به دلیل تحت تأثیر بودن او از حکومت شوروی، نسخه اولیه را سوزاند. متأسفانه کتاب، در واقع نمایانگر دوران تاریک و سیاه شوروی بود که تمسخر وظیفهی روشنفکران و هنرمندان بود. بولگاکف سه بار دیگر کتابش را نوشت و در نهایت ۲۷ سال بعد از مرگش و توسط همسرش با سانسور به چاپ رسید.
جهت مشاهده و خرید بهترین رمانها، به دستهبندی خرید رمان مراجعه کنید.
کلام آخر
در این مقاله، به معرفی چند رمان از ادبیات روسیه پرداختیم. برخی از این رمانها بهترین آثار ادبی جهان نیز بودهاند. کدام یک از این رمانها را خواندهاید؟ برای خرید شاهکارهای ادبیات روسیه کافی است سایت بوکلند را سرچ کنید و با خرید آنلاین از تخفیف بهرهمند شوید.
نظرات کاربران